𝐿𝑖𝑙؛𝑀𝑜𝑜𝑛


Гео и язык канала: не указан, не указан
Категория: не указана


𝐴𝑛 𝑢𝑛𝑘𝑛𝑜𝑤𝑛 𝑝𝑙𝑎𝑐𝑒 𝑜𝑛 𝑡ℎ𝑒 𝑚𝑜𝑜𝑛...
-𝓟𝓪𝓹𝓲𝓵𝓵𝓸𝓷 🦋
-ℒ𝓊𝓃𝒶 🌘
http://t.me/HidenChat_Bot?start=460223426
𝑇𝑎𝑙𝑘 𝑤𝑖𝑡ℎ 𝑢𝑠... 👆🏼

Связанные каналы

Гео и язык канала
не указан, не указан
Категория
не указана
Статистика
Фильтр публикаций


𓂃𝑃𝑎𝑝𝑖𝑙𝑙𝑜𝑛

روزی تو هم می‌روی؛ می‌روی و من می‌مانم...
من می‌مانم و دریای خاطراتمان...
امواج خروشانِ خنده هایت، چشمانت، صدایت، تکه تکه‌ی وجودت؛
غرق میشوم میان خاطراتمان...
اما چه می‌توان کرد؟!
زمان خواهد گذشت و من خواهم‌ماند و دلی که هر روز تنگ تر میشود...

. . . . . . . .
↳𝐿𝑖𝑙؛𝑀𝑜𝑜𝑛


𝐺𝑚🫧

𝑊ℎ𝑒𝑟𝑒 𝑖𝑠 𝑚𝑦 ℎ𝑜𝑝𝑒
𝑛𝑜𝑏𝑜𝑑𝑦 𝑐𝑎𝑙𝑙𝑠 𝑚𝑒;
𝑙𝑜𝑣𝑒𝑑 𝑚𝑒 𝑛𝑜𝑡...
. . . . . . . .
↳𝐿𝑖𝑙؛𝑀𝑜𝑜𝑛


🫧☾︎ɢɴ

[𝚁𝚎𝚖𝚒𝚗𝚍𝚎𝚛]
𝚃𝚞𝚛𝚗 𝚝𝚑𝚒𝚜 𝚘𝚍𝚍 𝚍𝚎𝚟𝚒𝚌𝚎 𝚘𝚏𝚏 𝚊𝚗𝚍 𝚕𝚎𝚝 𝚢𝚘𝚞𝚛 𝚖𝚒𝚗𝚍 𝚌𝚊𝚕𝚖 𝚍𝚘𝚠𝚗.

-𝐿𝑢𝑛𝑎


𓂃𝑃𝑎𝑝𝑖𝑙𝑙𝑜𝑛

خلق شده‌ایم با نام انسان؛
لیکن با سرشتی روبَه‌گون
مملو از حیله و نیرنگ...

. . . . . . . .
𝐿𝑖؛𝑀𝑜𝑜𝑛


حرفی ، سخنی ، نظری ، انتقادی...
میشنویم♡
𝘛𝘈𝘓𝘒?!


☁️𝓖𝓸𝓸𝓭 𝓶𝓸𝓻𝓷𝓲𝓷𝓰
𓂃𝐿𝑢𝑛𝑎
. . . . . . . .
↳𝐿𝑖𝑙؛𝑀𝑜𝑜𝑛


𝐺𝑛..:)
2022/12/13
دو سال؛حقیقتا غمگینم...
-🦋


و خب از اونجایی که با خودم گفتم ممکنه حوصله‌ی خوندن متن های طولانی رو نداشته باشید...
یا حس اونطور که میخوام منتقل نشه...
برای متن های طولانی فایل صوتی براتون آماده میکنم...
یکم بهشون عشق بورزین منم انرژی بگیرم :)
🫶🏻✨


𓂃𝑃𝑎𝑝𝑖𝑙𝑙𝑜𝑛

تقدیم به روح پاک آنان که در خفا و تنهایی؛ اعدام شدند...
#مجیدرضا_رهنورد
#فایل_صوتی
. . . . . . . .
↳𝐿𝑖𝑙؛𝑀𝑜𝑜𝑛


𓂃𝑃𝑎𝑝𝑖𝑙𝑙𝑜𝑛

بچه که بودم، همیشه از تاریکی میترسیدم؛
مامانم که چراغا رو خاموش می‌کرد می‌پریدم زیر پتو، پتو رو میکشیدم روی سرم تا یه وقت نکنه لولو خرخره های زیر تخت منو با خودشون ببرن...

یادمه... یادمه به‌زور خوابم می‌برد ، مامانم میگفت چشمات رو ببند گوسفندا رو بشمر تا خوابت ببره...
منم چشمام رو روی هم فشار میدادم و میشمردم:
یه ببعی از روی حصار پرید دو تا ، سه تا...
بعضی وقتا به چهارمی نمی‌کشید ، غرق دنیای خواب و خیال میشدم...

انقدر که تو دلم دعا دعا میکردم میگفتم خدایا میشه زودتر صبح شه؟ میشه خورشید خانم دوباره بیاد تو آسمون؟!
خورشید خانم؛گوش میدی ؟!
بچه که بودم میترسیدم شب بشه، میترسیدم ماه بیاد تو آسمون و لولو خرخره ها دوباره کمین کنن زیر تختم...
میترسیدم آره،آره...
ولی دیشب، دیشب برام فرق داشت ، فرق داشت با همه ی اون شبای لعنتی که من منتظر بودم صبح بشه و تو طلوع کنی...
فرق داشت...
مامانش دیروز رفته بود ملاقاتش ، می‌گفت حالش خوبه...
میگفت روند دادگاه خوب پیش رفته ، ممکنه آزاد بشه...
ولی دیشب خیلی دلم شور میزد، میدونستم... میدونستم...
خورشید خانم شاید باورت نشه من هنوزم از تاریکی میترسم، هنوزم سایه های وحشتناک میبینم، اما دیشب خدا خدا میکردم صبح نشه تو طلوع نکنی...
البته نشد ، نشد نه...
وقتی، وقتی صدای زنگ تلفن رو شنیدم؛
وقتی صدای زجه های مادرش رو شنیدم؛
وقتی گفتن، اعدام شد ، و تو مغزم این صدا اکو می‌شد که "کشتنش، کشتنش، کشتنش"
وقتی گفتن برید بگردید قطعه ۶۶ قبرش رو پیدا کنید؛
وقتی اون ساعت از صبح خبر آسمونی شدنش رو شنیدم،
قلب و روحم برای همیشه توی اون شب کذایی حبس شد...

درسته؛
صبح شد، شب شد...
صبح شد، شب شد...
روزا گذشتن؛
اما من، ما... گیر کردیم و حبس شدیم تو شبی که معلوم نیست چطور برای اون پسر ، صبح شد...
و تشنه به خون خورشیدی شدیم ، که بر فراز آسمان طلوع کرد و درخشید...
درخشید و نفهمید با درخشش شمع زندگی‌ پسر ایران بانو رو خاموش کرد...
یک شمع دیگه خاموش شد و ایران تاریک تر از دیروز شد...
...
نفهمید...
نخواست که به بفهمه
نخواستی بفهمی خورشید خانم...
نخواستی بفهمی که با هر روز دوباره پدیدار شدن توی آسمون ایران خانم اون رو تاریک تر میکنی...
نخواستی نه، تو هم، چشم روی حقیقت بستی و هر صبح ، طلوع کردی...


تقدیم به روح آنان که در خَفا و تنهایی اعدام شدند...

. . .
. . . . .
↳𝐿𝑖𝑙؛𝑀𝑜𝑜𝑛


𓂃𝐿𝑢𝑛𝑎
. . . . .
When you are young,
they assume you know nothing!

. . . . .
𝐿𝑖؛𝑀𝑜𝑜𝑛
#Music


𓂃𝐿𝑢𝑛𝑎

𝘠𝘰𝘶 𝘥𝘳𝘦𝘸 𝘴𝘵𝘢𝘳𝘴 𝘢𝘳𝘰𝘶𝘯𝘥 𝘮𝘺 𝘴𝘤𝘢𝘳𝘴 🤍


°𝘎𝘯°

𝘈𝘭𝘭 𝘐 𝘸𝘢𝘯𝘵 𝘵𝘰 𝘴𝘢𝘺 𝘪𝘴 𝘵𝘩𝘢𝘵,
𝘵𝘩𝘦𝘺 𝘥𝘰𝘯'𝘵 𝘳𝘦𝘢𝘭𝘭𝘺 𝘤𝘢𝘳𝘦 𝘢𝘣𝘰𝘶𝘵 𝘶𝘴...
. . . . . . .
↳ 𝐿𝑖𝑙؛𝑀𝑜𝑜𝑛
#Music


𓂃𝑃𝑎𝑝𝑖𝑙𝑙𝑜𝑛
در خاک ، دانه‌ی گل رزی کاشت؛
در وجودِ خاک بذر نفرت کاشت؛

فروغ شمس بر نفرتم تاباند...
و مرا سرشار از تاریکی و ظلمات کرد...
گلوی تشنه ام را سیراب کرد...
و مرا تشنه‌ی انتقام کرد...
هوای پاک و به دور از غبار برایم فراهم کرد...
و روحم را آلوده و پلید کرد...
من، در خاکی حاصلخیز می‌زیستم...
در خاکی که فقط برای پرورش نفرت حاصلخیز بود...
دانه ی نفرت را کاشتند ، مرا پرورش دادند ، و کاش میدیدی که به هنگام برداشت...
چگونه خار های برخاسته از وجود و تنم که آغشته به زهر نفرت بودند؛
دستان به خون آغشته‌شان را پاره پاره کرد...


. . . . . . .
↳𝐿𝑖𝑙؛𝑀𝑜𝑜𝑛


Репост из: دیوانِگي∇
لطفا و لطفا این دوتا عکسو هرجایی که میتونید حتی بدون منبع پخش کنید ، بذارید تو کانالاتون حتی با 2 تا ممبر ، استوری کنید ، اگر میتونید توییت بزنید براشون و برای نزدیکاتون بفرستید .
#SayTheirNames 🤍


Репост из: 𝘃𝗸𝗼𝗼𝗸ᵗʷᵉᵉᵗᵉ
مرا بازداشت كردند ، به جرم ارتباط با بيگانگان !
دست‌هايم را بستند ، با دستبند خارجی !
حكم اعدامم را نوشتند ، با خودكار خارجی !
مرا به ميدان اعدام بردند ،‌ با ماشين خارجی !
و تيربارانم كردند ؛ با سلاح خارجی !
من ، فقط گورم ايرانی بود .


ᴅɪғғᴇʀᴇɴᴛ ᴘᴇʀsᴏɴᴀʟɪᴛɪᴇs,
ᴅɪғғᴇʀᴇɴᴛ ᴍɪɴᴅs,
ᴅɪғғᴇʀᴇɴᴛ ᴇxᴘᴇʀɪᴇɴᴄᴇs,
ᴅɪғғᴇʀᴇɴᴛ ʟɪᴠᴇs,
ᴀɴᴅ sᴏ ᴏɴ
ᴛʜᴇsᴇ ᴀʀᴇ ᴛʜᴇ ʀᴇᴀsᴏɴs ᴡʜʏ ᴡᴇ ʜᴀᴠᴇ ᴀʟᴡᴀʏs sᴛᴜᴄᴋ ᴛᴏɢᴇᴛʜᴇʀ!

-𝐿𝑢𝑛𝑎
. . . . . . . . .
↳𝐿𝑖𝑙؛𝑀𝑜𝑜𝑛


{ɢᴍ}
ʜᴏᴡᴅʏ 👀💚
𓂃𝐿𝑢𝑛𝑎
. . . . . .
↳𝐿𝑖𝑙؛𝑀𝑜𝑜𝑛


𝐺𝑛..☾︎
𓂃 𝑃𝑎𝑝𝑖𝑙𝑙𝑜𝑛
. . . . . . .

𝑀𝑒 𝑣𝑜𝑖𝑙𝑎̀ , 𝑣𝑜𝑖𝑙𝑎̀ , 𝑣𝑜𝑖𝑙𝑎̀...
من اینجام ، اینجا ، اینجا....
. . . . . . .
↳ 𝐿𝑖𝑙؛𝑀𝑜𝑜𝑛
#Music


𓂃𝑃𝑎𝑝𝑖𝑙𝑙𝑜𝑛

دژاوو!
آشناپنداری؟!
هرچیز که می‌خواهید اسمش را بگذارید...
برای من دژاوو همان چشمان غریبی بودند که هیچگاه از نزدیک ندیدم...
همان لبخندی بود که مهمان خانه‌ی صاحب قلبم شد ؛ اما ازآن من نشد...
همان دستانی که هیچگاه لطافتش را میان انگشتان پینه بسته ام حس نکردم...
همان آوایی که هیچگاه کنار گوش‌هایم زمزمه نشد....
و همان محبتی که هیچگاه نصیبم نشد...

دژاوو؛
برای من ، او بود ؛ همان که زندگی اش میکردم ، در خواب و خیال...
همانکه که در خیالاتم از دور برایم دست تکان میداد و لبخند میزد...
همان که با قلب خسته ام آشناتر از هر آشنایی بود...
همان کس که هیچگاه این دو دیده‌ ، نگاه گیرایَش را شکار نکرد...

همان دور ترین نزدیک من...

. . . . . . . .
↳𝐿𝑖𝑙؛𝑀𝑜𝑜𝑛

Показано 20 последних публикаций.

90

подписчиков
Статистика канала