Надо было вчера

Про PR и креатив с неожиданных ракурсов и с юмором

Книга "Взгляд в будущее: шаги к себе"

61 проверенный способ достичь гармонии и счастья

Знать бы прикуп

Почитать и послушать

Статистика Избранное

🖤'خراب‌تویی'🖤

Гео и язык канала: не указан, не указан

Категория: не указана

'خراب تویی' که فکر میکنی ما خرابیم!
ارسالی: @KHRAB_TOYI_BOT
ارتباط : @M_BAKHTIARI84

Связанные каналы

Гео и язык канала

не указан, не указан

Категория

не указана

Статистика

Избранное

Фильтр публикаций

Скрывать удаленные

Скрывать репосты

🖤'خراب‌تویی'🖤

13 Mar 2020, 00:40

Tb ta frda shb😌💕

14 0 0

🖤'خراب‌تویی'🖤

13 Mar 2020, 00:37

Репост из: honaryy

https://t.me/honaryy

40.5k 0 0

🖤'خراب‌تویی'🖤

13 Mar 2020, 00:15

خراب تویی که فک میکنی دختری که شال قرمز سر میکنه جلفه!

6 0 0

🖤'خراب‌تویی'🖤

13 Mar 2020, 00:14

خراب تویی که فک میکنی دختری که بلند میخنده تو خیابون برا اینکه پسرو جذب خودش کنه!

5 0 0

🖤'خراب‌تویی'🖤

13 Mar 2020, 00:05

Репост из: Tbme:/🔪

تب شبانه🌙
۱۰‌ مین‌ نوپست🌼
فردا ساعت ۱۲ بپاکین🌕

979 0 0

🖤'خراب‌تویی'🖤

13 Mar 2020, 00:01

Репост из: Bnr jnm📢😁

رو به امیر لب زدم:
- حاملم!
چشماش چهار تا شد و لب زد:
- چی میگی ایسو مگه میشه حامله باشی؟
تو حامله نمیشی امکان نداره.
دستم‌رو روی شکمم گذاشتم و گفتم:
- اما امیر یه بچه از استخون و جون من و تو داره به دنیا میاد!
لبخندی زد و بغلم کرد و گفت:
- بریم واسه هفت تا بچه.
با تعجب گفتم:
- بعنی چی اینطوری که من هر شب باید زیرت باشم.
شیطون نگام کرد و...
برای خوندن ادامه بجوین:🔞
[ https://t.me/joinchat/AAAAAFdmGEKdV61hRVZ9wQ ]

879 0 0

🖤'خراب‌تویی'🖤

12 Mar 2020, 23:58

Репост из: Bnr jnm📢😁

پشت درختی پناه گرفتم و سعی کردم صدای نفس های هیجان زدم به گوش مرد قد بلندی که جنازه ای رو پشت سرش میکشید نرسه.
مرد جنازه رو رها کرد و شروع کرد به کندن گودال یا چیزی که شبیه اون بود.
قلبم به شدت می تپید.
گردن کشیدم تا بتونم جنازه رو شناسایی کنم ؛ نور کم رنگ ماه روی صورت خون آلودش افتاده بود اما همین قدر نور کافی بود تا از ترس به خودم بلرزم؛
اون جنازه من بودم!
-‌-‌-‌-‌-‌-
رمانی با ژانر متفاوت🏹
[ https://t.me/joinchat/AAAAAFdmGEKdV61hRVZ9wQ ]

858 0 0

🖤'خراب‌تویی'🖤

12 Mar 2020, 23:56

Репост из: Bnr jnm📢😁

رمان #سکسی میخونی؟پره از صحنه های #هات🔞👇🏻

براي پيوستن كليك كن!😈

769 0 0

🖤'خراب‌تویی'🖤

12 Mar 2020, 15:08

Репост из: Tbme:/🔪

تایم‌ تبم‌ تمومه🌼
۱۵ دقیقه نوپست باشن☀️
بعد از یه ساعت بپاکین💫
بنرت نبود تایمای بعدی هست🌝
ادمین‌ تب میشم‌ بالای ۱۰۰🍂
@admiinn_tb
و در آخر کسایی که اد تبشونم تو این چنلا حتما جوین باشن!🌻
@tb_yegi_info
[ https://t.me/joinchat/AAAAAEeP7IOtB2iPZ369MQ ]

383 0 0

🖤'خراب‌تویی'🖤

12 Mar 2020, 15:03

Репост из: Bnrm😎💦

کشدار و #لوس صداش زدم که #بی‌حواس هومی گفت.
با #شیطنت گفتم:
- میای برام‌ #بمالی؟
با تعجب نگاهم کرد و گفت:
- نیلیا؟ حداقل قبلا یکم‌ #خجالت می‌کشیدی!
با ابروهای بالا پریده، #نون_تست رو سمتش گرفتم و گفتم:
- منظورم #مرباست #منحرف_اعظم.
https://t.me/joinchat/AAAAAEeP7IOvD3fxaAdwNA

2.8k 0 0

🖤'خراب‌تویی'🖤

12 Mar 2020, 14:53

Репост из: Неизвестно

با شنیدن اسمم از طرف نیلو سمتش برگشتم و "جانم‌"ی زیر لب گفتم. لبخند دندونمایی زد وگفت:
- امیرجونم من تویه مغازه که شخصیه کار دارم تو برو منم میام!
ابرویی بالا انداختم وگفتم:
- کجا مثلا؟!
- یجا دیگه به‌توچه... اذیت نکن دیگه خودت بفهم.
با اینکه منظورشو فهمیدم ولی واسه حرس دادنش عجیب له‌له میزدم. اخمی کردم وگفتم:
- گفتم کجا؟!
حرصی نگاهم کرد که حرفم رو محکم نکرار کردم که از کوره در رفت وگفت:
- عه، میخوام برم تو مغازه لباس‌زیر بخرم خیالت راحت شد.
شیطون نگاهش کردم و گفتم:
- اوف لعنتی منم بیام؟
دندوناش رو روهم سایید و سمتن خیز برداشت که...
ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ✨
میخواست بادختره بره مغازه #لباس‌زیر فروشی😹💔
بیا سرچ کن #پآرت۲۲ نبود بلف🚫🌿
- https://t.me/joinchat/AAAAAFHtF-_P2YOW6wCJWQ -

8 0 0

🖤'خراب‌تویی'🖤

12 Mar 2020, 14:49

Репост из: Неизвестно

توی پاساژ داشتیم میچرخیدیم که از کنار یه مغازه رد شدیم و چشم آسایش
به یه نیم تمه و شلوار ستش افتاد و رو به من گفت:
-میخوامش اراد.
با اخم گفتم:
-نه بیا بریم
با شنیدن حرفم چهار زلنو روی زمین نشست و با حالت گریه شروع به تکون خوردن کرد.
-عه آسایش مگه داری میدی اینجوری تکون میخوری!
•💦•
پسره به دختره میگه چرا شبیه اینا که دارن میدن گریه میکنی😹💔
https://t.me/joinchat/AAAAAFTCA7LDSyxDwY8WMg

329 0 0

🖤'خراب‌تویی'🖤

12 Mar 2020, 14:47

Репост из: (:..?..:)

_متوجهی که چه گندی زدیم نه؟!!!
+من..من..نمیخواستم اینطوری بشه،نمیخواستم
_ینی من میخواستم؟؟؟؟؟؟؟!!!!
+اشغاال بخاطره توعه همه اینا،بخاطر توعه که هرسری تو چشای #سردار نگاه میکنم حس میکنم کثیف ترین ادم رو زمینم!!!!
_ینی من دلم میخواست وقتی با توام زن یکی دیگه باشم؟؟؟؟
من معتادم،من معتادم،معتاااااد
هر کاری ام کنی،بازم اینم ،بفهمممم!!!......

T.me/romanistt

353 0 0

🖤'خراب‌تویی'🖤

12 Mar 2020, 14:44

Репост из: ✘یلدا✶ًًًًٍٍٍٰٰٖٖ◌

کلمه‌ی سگ رو از قصد به شدت گفتم که رهام بلند شد و یقه‌ی پیراهنم رو تو دست‌هاش گرفت و با یه حرکت مثل پر کاهی بلندم کرد طوری که فقط نوک کفش‌هام زمین رو لمس می‌کرد،از ترس قالب تهی کردم‌...‌به خدا مطمئن شدم خود سگه‌...با برخورد نفس های داغش به پوست صورتم وحشت زده سرم رو پایین انداختم و به یقه‌ی لباسش خیره شدم‌...‌حتی نمی‌تونستم دست‌هام رو بلند کنم و رو دست‌هاش بزارم:
-تو چشم‌های من نگاه کن و بگو چه زری زدی؟
با دادی که سرم زد بی اختیار دستم رو روی دست‌هاش گذاشتم و سرم رو بیشتر تو یقه‌ی لباسم فرو کردم که دوباره فریاد زد:
-بهت گفتم تو چشم‌هام نگاه کن و حرفت رو دوباره بزن تا حالیت کنم کی سگه‌...
من رو به خودش چسبوند و کنار گوشم با اون صدای زیبایی که حالا آروم شده بود تکرار کرد:
-تو چشم‌هام نگاه کن‌...
با لمس لب‌هاش روی لاله‌ی گوشم کاملا بی وزن شدم و دستم از روی دست‌هاش پایین افتاد‌...‌تنم از گرما می‌سوخت و ضربان قلبم دو برابر شده بود،با ترس سرم رو بلند کردم و تو چشم‌های به خون نشسته‌اش خیره شدم،اما یه لحظه طوفان چشم‌هاش فروکش کرد و هر دو به چشم‌های هم زل زدیم‌...‌
https://t.me/joinchat/AAAAAFHVvlqFFfkCpHQFyQ

347 0 0

🖤'خراب‌تویی'🖤

12 Mar 2020, 14:39

Репост из: R(:

#پارت؟؟؟؟
گریه ام اوج گرفته بود انگار خود خدا هم جوابمو نمیداد
مهراد زده بود به سرش!
دکمه هاش باز میکرد نزدیکم میشد!
منم عقب عقب میرفتم.
باگریه گفتم
_تورخدا بهم نزدیک نشو!من دوست ندارم!من دخترم(:
قهقه ایی زد گفت
_تو برای اینکه امیر عاشقت بشه بهم نزدیک شدی ولی من بخاطره بدن خوش فرمت!
نزدیکم شد که........
................
https://t.me/joinchat/AAAAAEktH7kC7ORG2IDwMQ

371 0 0

🖤'خراب‌تویی'🖤

12 Mar 2020, 14:35

Репост из: Bnr jnm📢😁

بلند #داد زدم:
- اين چرا انقدر #تنگه؟
نيم نگاهي بهم كرد و گفت:
- دلتم #بخواد اقا امير!
چشم غره اَي رفتم و محكم #درش اوردم و هولش دادم به سمت ديوار كه بلند #جيغ زد:
- #هوي چته #امير ، نكنه خوشت #نيومده؟
عصبي غريدم:
- معلومه كه نه ، خيلي #تنگه نميتونم بدنمو حركت بدم ، #توش #سفت ميشه.
هين بلندي كشيد و گفت:
- #خاك تو سر من كه رفتم براي تو پيرهن خريدم ، خاك!
- - - - - - - -
[ https://t.me/joinchat/AAAAAFdmGEKdV61hRVZ9wQ ]

2.9k 0 0

🖤'خراب‌تویی'🖤

12 Mar 2020, 14:32

Репост из: Bnrm😎💦

اخمی کردم و گفتم:
- لازم نکرده تو #نگاه کنی.
با بهت کشدار گفت:
- امیر؟ #بچه‌سا!
اخمم رو تشدید کردم و گفتم:
- بچه باشه. تو نباید #چیز کسی جز من رو #ببینی. چه #بزرگ و چه کوچیک!
چشم غره‌ای رفت و گفت:
- #دختر بود چی؟ تو #چیز همه جز من رو ببینی، چه #کوچیک و چه بزرگ؟ خیلی #پررویی!
-----💦
بحثشون سر دیدنِ #لای_پاس😂😑💦
پسره به دختره میگه فقط باید #چیزِ منو ببینی😂🤦🏻‍♀
https://t.me/joinchat/AAAAAEeP7IOvD3fxaAdwNA

1.1k 0 0

🖤'خراب‌تویی'🖤

12 Mar 2020, 14:31

Репост из: Tbme:/🔪

شروع تبم✨
بنرا کمن🥂
رو تبم نیا🌕
ادمین تب میشم، بالای ۱۰۰⚡️
@admiinn_tb

450 0 0

🖤'خراب‌تویی'🖤

12 Mar 2020, 01:23

اصلن دختری ک سلیطه بازی در نیاره خرابه!

129 0 0

🖤'خراب‌تویی'🖤

10 Mar 2020, 21:57

دختری که میخنده خراب نیست تو خیابون قدم میزنه خراب نیست،حجاب نداره خراب نیست خراب تویی که فک میکنی اینا خرابن!

31 0 0

Показано 20 последних публикаций.

85

подписчиков

Статистика канала