📜سیرۀپیامبرصلۍاللەعلیەوسلم
بیشک و تردید، مشرکان یکسره کردن کار رسول خدا -صلى الله علیه وسلم- را هدف گرفته بودند؛ اما، آن دو مرد قریشی، سعد بن ابی وقاص و طلحه بن عبیدالله، شجاعتی بینظیر از خود نشان دادند، و با شهامت و دلاوری بینظیر جنگیدند، و بالاخره- با آنکه دو نفر بیشتر نبودند- راه را برای توفیق یافتن مشرکان و رسیدن آنان به هدف مورد نظرشان بستند.
این دو قهرمان بزرگ از ماهرترین تیراندازان عرب بودند؛ دست به دست یکدیگر دادند و به نبرد ادامه دادند، تا دستهٔ مهاجم مشرکین را از رسول خدا -صلى الله علیه وسلم- دور گردانیدند.
در مورد سعدبن ابیوقاص، رسول خدا -صلى الله علیه وسلم- تیردان خویش را تکانی دادند، و به دست او دادند، و گفتند:
«اِرمِ، فَداکَ اَبی وَ اُمّی»
«تیراندازی کن، پدرم و مادرم فدای تو باد!»
برای دلالت بر میزان کفایت و لیاقت وی همین بس که نبیاکرم -صلى الله علیه وسلم- پدر و مادرشان هر دو را جز برای سعد نام نبردهاند.
در مورد طلحه بن عبیدالله، نَسائی به روایت از جابر داستان گرد آمدن مشرکان در اطراف رسول خدا -صلى الله علیه وسلم- را در حالیکه عدهای از انصار پیرامون ایشان بودند چنین آورده است:
* جابر گوید: مشرکان، رسول خدا -صلى الله علیه وسلم- را در میان گرفتند. رسول خدا -صلى الله علیه وسلم- فرمودند: «من للقوم؟» چه کسی با این جماعت رویاروی میشود؟! طلحه گفت: من! آنگاه، جابر پیش آمدن یکایک انصار، و کشته شدن ایشان را یکی پس از دیگری، همانگونه که ما به روایت مسلم آوردیم، حکایت کرده است. وقتی که انصار تا آخرین نفر به قتل رسیدند، طلحه جلو آمد. جابر گوید: آنگاه طلحه برابر یازده مرد جنگی، جنگید تا به دستش ضربتی فرود آمد و انگشتانش را قطع کرد.
طلحه گفت: حَس! بخُشکی شانس! نبی اکرم -صلى الله علیه وسلم- فرمودند:
«لو قُلت بسم الله لرفعتك الملائكة والناس ینظرون»
«اگر میگفتی «بسم الله» فرشتگان تو را در برابر دیدگان مردمان به آسمان میبرند!»
گوید: آنگاه خداوند شر مشرکان را دفع کرد.
حاکم نیشابوری در الاکلیل روایت کرده است که طلحه در جنگ احد سی و نه یا سی و پنج زخم برداشت، و دو انگشت سبّابه و میانی دست راستش فلج گردید.
* بخاری از قیس بن ابی حازم روایت کرده است که گفت: من دست فلج شدهٔ طلحه را دیدم؛ وی با دست خویش ضربات شمشیر را در جنگ احد از حضرت رسولاکرم -صلى الله علیه وسلم- دفع کرده بود.
* ترمذی و ابن ماجه روایت کردهاند که نبی اکرم -صلى الله علیه وسلم- در آن روز دربارهٔ طلحه فرمودند:
«من أحب أن ینظر إلى شهید یمشی على وجه الارض فلینظر إلى طلحة بن عبیدالله»
«هر کس دوست دارد شهیدی را بنگرد که روی زمین راه میرود؛ طلحة بن عبیدالله را بنگرد!»
* ابو داود طیالسی از عایشه روایت کرده است که گفت: ابوبکر هرگاه به یاد روز احد میافتاد، میگفت: پیروزیهای آن روز همه از آن طلحه بود!
ابوبکر صدّیق -رضی الله عنه-، همچنین دربارهٔ او چنین سروده بود:
یا طلحة بن عُبیدالله قَد وَجَبَت لَکَ الجِنانُ و بُوئتَ المها العینا
«ای طلحة بن عبیدالله، بهشت بر تو واجب گردید، و در آغوش حورالعین بهشت جای گرفتی!»
به هر حال، در آن شرایط حساس، و در آن لحظات دشوار، خداوند امداد غیبی خود را برای حضرت رسولاکرم -صلى الله علیه وسلم- نازل فرمود؛ چنانکه در صحیحین از سعد روایت شده است که گفت: در روز احد رسول خدا -صلى الله علیه وسلم- را دیدم که دو مرد جنگی از او دفاع میکنند، و جامههای سفید بر تن دارند، و سخت به پیکار مشغولاند؛ نه پیش از آن روز آن دو مرد را دیده بودم، و نه از پس آن روز، دیگر آن دو را دیدم. به روایت دیگر، منظور وی این بود که آن دو مرد جنگی یکی جبرئیل بود و دیگری میکائیل.
✍ادامە دارد...
@Sirat_mustaqem00🌷