Репост из: Scientometrics
🔴 قسمت هفتم گزارش پروژه #ایران_استنفورد
بررسی علل افزایش کمی مقالات و فساد پژوهشی در ایران
✅ در طول دو دهه ی قبل، تعداد دانشجویان فارغ التحصیل شده ایران ده برابر شده است (تغییرات دموگرافیکی و افزایش ظرفیت دانشگاهها). این موضوع به فراهم آوردن نیروی انسانی ارزان برای پژوهش کمک کرده است و می تواند توجیهی برای افزایش تعداد مقالات ایران باشد. افزایش قارچ گونه ی دانشگاهها مخصوصا دانشگاه آزاد در این زمینه مثال زدنی است. در نقطه ی مقابل جذب هیئت علمی کافی نبوده که منجر به پایین آمدن کیفیت آموزش و پژوهش شده است. نسبت هیئت علمی به دانشجو در ۲۰۰۵ برابر با ۱۸ درصد و در ۲۰۱۸ کمتر از ۸ درصد بوده است. به عبارتی افزایش ظرفیت دانشگاهها فقط به صورت فیزیکی بوده است (بدون ایجاد زیر ساختهای آموزشی پژوهشی)
✅ نسبت تعداد مقاله به هزینه در ایران بسیار بالاست به عبارت دیگر آنالیز های این مقاله نشان می دهد که درصدی از تولید ناخاص ملی که صرف پژوهش می شود خیلی تاثیری روی تعداد مقالات نداشته است (در مقایسه با دیگر کشورها) و در عوض اندازه جمعیت پژوهشی عامل مهمتری در افزایش تعداد مقالات بوده است هر تغییری در آینده پژوهش ایران چه کیفی و چه کمی ناشی از اندازه جمعیت پژوهشی ایران خواهد بود
✅ سیاست دولتی برای منوط کردن ارتقای اساتید و فارغ التحصیل شدن دانشجویان به نشر مقالات در مجلات علمی نیز از دیگر دلایل افزایش تعداد مقالات ایران بوده است. تب بالای مقاله بین دانشجویان و اساتید منجر به ایجاد بازار سیاه مقاله و آژانس های متعدد مقاله نویسی با قیمت ها و سرویس های مختلف شده است. این جو بوجود آمده، ایران را در جایگاه کشورهای با بیشترین میزان رترکشن و پلاژیاریسم قرار داده است. از هر ده هزار مقاله، ۱۳.۳ مقاله از ایران ترکت می شود. در واقع میزان رترکت مقالات ایران چهار برابر از مقدار میانه رترکت جهانی بیشتر است. بر اساس این مقاله احتمال رترکشن در بین محققینی از ایران که در سال بیش از بیست مقاله منتشر می کنند (Hyper-Prolific Author) پنج برابر بیشتر از سایر محققین است. درصد زیادی از این محققینِ با بیش از بیست مقاله، از دانشگاههای ایرانی مدرک پی اچ دی گرفته اند. به طور متوسط ۱۹ درصد از مقالات این محققین در مجلات ایرانی و ۹ درصد از مقالات آنها در مجلات بی اعتبار چاپ شده است. این محققین را می توان در سه گروه قرار داد: گروه اول محققینی هستند سرشناس از دانشگاههای عالی رتبه ی ایران با میزان خود ارجاعی کم و ارجاعات کلی زیاد. گروه دوم افرادی هستند که در حال حاضر مسئولیت مهم سیاسی و یا دولتی دارند و گروه سوم افرادی هستند که داده سازی می کنند و یا مقالات بی کیفیتی را منتشر می کنند.
✅ این روندِ موجود همچنین باعث ایجاد #توهم_پیشرفت یا #فانتزی_دستاورد_علمی با نقش خیلی کوچک در پیشبرد دانش و بهبود کیفیت زندگی مردم شده است. در نگاهی جامعتر، افزایش در تعداد مقالات ایران را می توان #حبابی متناسب با رفتارهای سیاسی اجتماعی دانست که اغلب از آن با نام #مدرنیته_بدون_توسعه یاد می شود. مسئولین دولتی به شکلی نادرست تعداد مقالات را برابر با پیشرفت و توسعه معرفی می کنند ادعاهای بیش از حد در این زمینه نقش کلیدی در تبلیغات عمومی ایفا می کنند تا غرور ملی را تسکین دهند و تصویری مترقی از سیاست ها و عملکرد دولت را نشان دهند. ایران، علاوه بر ایجاد #توهم_پیشرفت با بزرگ کردن حباب مقالات (افزایش نشر مقالات علمی)، مسئول افزایش انواع بداخلاقی های پژوهشی می باشد که همانند #آتش_مهار_نشده گسترش می یابند.
🆔@Scientometric
بررسی علل افزایش کمی مقالات و فساد پژوهشی در ایران
✅ در طول دو دهه ی قبل، تعداد دانشجویان فارغ التحصیل شده ایران ده برابر شده است (تغییرات دموگرافیکی و افزایش ظرفیت دانشگاهها). این موضوع به فراهم آوردن نیروی انسانی ارزان برای پژوهش کمک کرده است و می تواند توجیهی برای افزایش تعداد مقالات ایران باشد. افزایش قارچ گونه ی دانشگاهها مخصوصا دانشگاه آزاد در این زمینه مثال زدنی است. در نقطه ی مقابل جذب هیئت علمی کافی نبوده که منجر به پایین آمدن کیفیت آموزش و پژوهش شده است. نسبت هیئت علمی به دانشجو در ۲۰۰۵ برابر با ۱۸ درصد و در ۲۰۱۸ کمتر از ۸ درصد بوده است. به عبارتی افزایش ظرفیت دانشگاهها فقط به صورت فیزیکی بوده است (بدون ایجاد زیر ساختهای آموزشی پژوهشی)
✅ نسبت تعداد مقاله به هزینه در ایران بسیار بالاست به عبارت دیگر آنالیز های این مقاله نشان می دهد که درصدی از تولید ناخاص ملی که صرف پژوهش می شود خیلی تاثیری روی تعداد مقالات نداشته است (در مقایسه با دیگر کشورها) و در عوض اندازه جمعیت پژوهشی عامل مهمتری در افزایش تعداد مقالات بوده است هر تغییری در آینده پژوهش ایران چه کیفی و چه کمی ناشی از اندازه جمعیت پژوهشی ایران خواهد بود
✅ سیاست دولتی برای منوط کردن ارتقای اساتید و فارغ التحصیل شدن دانشجویان به نشر مقالات در مجلات علمی نیز از دیگر دلایل افزایش تعداد مقالات ایران بوده است. تب بالای مقاله بین دانشجویان و اساتید منجر به ایجاد بازار سیاه مقاله و آژانس های متعدد مقاله نویسی با قیمت ها و سرویس های مختلف شده است. این جو بوجود آمده، ایران را در جایگاه کشورهای با بیشترین میزان رترکشن و پلاژیاریسم قرار داده است. از هر ده هزار مقاله، ۱۳.۳ مقاله از ایران ترکت می شود. در واقع میزان رترکت مقالات ایران چهار برابر از مقدار میانه رترکت جهانی بیشتر است. بر اساس این مقاله احتمال رترکشن در بین محققینی از ایران که در سال بیش از بیست مقاله منتشر می کنند (Hyper-Prolific Author) پنج برابر بیشتر از سایر محققین است. درصد زیادی از این محققینِ با بیش از بیست مقاله، از دانشگاههای ایرانی مدرک پی اچ دی گرفته اند. به طور متوسط ۱۹ درصد از مقالات این محققین در مجلات ایرانی و ۹ درصد از مقالات آنها در مجلات بی اعتبار چاپ شده است. این محققین را می توان در سه گروه قرار داد: گروه اول محققینی هستند سرشناس از دانشگاههای عالی رتبه ی ایران با میزان خود ارجاعی کم و ارجاعات کلی زیاد. گروه دوم افرادی هستند که در حال حاضر مسئولیت مهم سیاسی و یا دولتی دارند و گروه سوم افرادی هستند که داده سازی می کنند و یا مقالات بی کیفیتی را منتشر می کنند.
✅ این روندِ موجود همچنین باعث ایجاد #توهم_پیشرفت یا #فانتزی_دستاورد_علمی با نقش خیلی کوچک در پیشبرد دانش و بهبود کیفیت زندگی مردم شده است. در نگاهی جامعتر، افزایش در تعداد مقالات ایران را می توان #حبابی متناسب با رفتارهای سیاسی اجتماعی دانست که اغلب از آن با نام #مدرنیته_بدون_توسعه یاد می شود. مسئولین دولتی به شکلی نادرست تعداد مقالات را برابر با پیشرفت و توسعه معرفی می کنند ادعاهای بیش از حد در این زمینه نقش کلیدی در تبلیغات عمومی ایفا می کنند تا غرور ملی را تسکین دهند و تصویری مترقی از سیاست ها و عملکرد دولت را نشان دهند. ایران، علاوه بر ایجاد #توهم_پیشرفت با بزرگ کردن حباب مقالات (افزایش نشر مقالات علمی)، مسئول افزایش انواع بداخلاقی های پژوهشی می باشد که همانند #آتش_مهار_نشده گسترش می یابند.
🆔@Scientometric