یادم باشه یک بار به تفصیل مطلبی بنویسم در مورد ِ اثرات ِ مُد ِ "عرفشکنی و هنجارشکنی" روی بچّهها.
این که ما حواسمون نیست چقدر نامحسوس این تفکّر رو داریم به کودکان تزریق میکنیم و وقتی در معادلات زندگی چند برابر ِ اونچه به بچّهها منتقل کردیم رو ازشون دریافت میکنیم از خودمون میپرسیم چرا؟
خودمون به بچّهها یاد میدیم عرفشکنی و هنجارشکنی کار شیکیه ولی توقع داریم هرگز کارشون به قانونشکنی نکشه!
مثلاً در سریالهای طنز ما قهقه به اونی میخندیم که کاری خلاف معمول انجام داده و اگه همه رفتن چپ اون طرف رفته راست! پس به بچّهمون این باور رو میدیم که اینطوری بودن جذّابتره!
یا در تصمیمات و مکالماتمون این نکته رو مطرح میکنیم که اگه همه در جهت آب شنا کردن من در خلاف جهت آب شنا خواهم کرد چون بنظر خاصتر میام لابد!
اگه فرزندمون در جمع خلاف ِ عرف سنیش حرفی زد یا کاری کرد ذوق میکنیم از این تفاوت!
کمکم کار به جایی میرسه که بچّهها در این عرفشکنیها سعی در سبقت بر هم دارن که بنظر مَشتیتر بیان!
بارها شده از یه بچّه پرسیدم چرا بهمان کار رو کردی مگه نمیدونستی غلطه؟
جواب داده آخه خانوم جالبه میخندیم!
همینها به موقعیتهای جدیتر و بزرگتر تسری پیدا میکنه و باعث میشه نتونیم در یک بعد اجتماعی کار گروهی انجام بدیم چون هر کسی دلش میخواد یه کاری خلاف قواعد بکنه که اصطلاحاً شاختر باشه! همینها پیش میره تا یه میل عجیب و غریب به قانونشکنی و...
یادم باشه که... نوشتم به تفصیل اونچه میخواستم بنویسم رو! 🙂
#مدرسه_نوشت
@zananblog
@madreseh_nevesht
این که ما حواسمون نیست چقدر نامحسوس این تفکّر رو داریم به کودکان تزریق میکنیم و وقتی در معادلات زندگی چند برابر ِ اونچه به بچّهها منتقل کردیم رو ازشون دریافت میکنیم از خودمون میپرسیم چرا؟
خودمون به بچّهها یاد میدیم عرفشکنی و هنجارشکنی کار شیکیه ولی توقع داریم هرگز کارشون به قانونشکنی نکشه!
مثلاً در سریالهای طنز ما قهقه به اونی میخندیم که کاری خلاف معمول انجام داده و اگه همه رفتن چپ اون طرف رفته راست! پس به بچّهمون این باور رو میدیم که اینطوری بودن جذّابتره!
یا در تصمیمات و مکالماتمون این نکته رو مطرح میکنیم که اگه همه در جهت آب شنا کردن من در خلاف جهت آب شنا خواهم کرد چون بنظر خاصتر میام لابد!
اگه فرزندمون در جمع خلاف ِ عرف سنیش حرفی زد یا کاری کرد ذوق میکنیم از این تفاوت!
کمکم کار به جایی میرسه که بچّهها در این عرفشکنیها سعی در سبقت بر هم دارن که بنظر مَشتیتر بیان!
بارها شده از یه بچّه پرسیدم چرا بهمان کار رو کردی مگه نمیدونستی غلطه؟
جواب داده آخه خانوم جالبه میخندیم!
همینها به موقعیتهای جدیتر و بزرگتر تسری پیدا میکنه و باعث میشه نتونیم در یک بعد اجتماعی کار گروهی انجام بدیم چون هر کسی دلش میخواد یه کاری خلاف قواعد بکنه که اصطلاحاً شاختر باشه! همینها پیش میره تا یه میل عجیب و غریب به قانونشکنی و...
یادم باشه که... نوشتم به تفصیل اونچه میخواستم بنویسم رو! 🙂
#مدرسه_نوشت
@zananblog
@madreseh_nevesht