#علاقهیپرهوس ♨️
#پارت_12 😍
سینه های گرد و سفیدمو بازیچه ی دستاش کرده بودو وحشی میمالیدشون...
آروم نوک جفتشونو بوسید و از وسط سینه هام تا روی شورتمو لیص کشید...
- آههه بخورششش برام بخورششش
سرشو آورد بالا...آروم روی شورتمو دست کشیدو شورتمو یکم زد کنار و دستشو روی کصم گذاشت...
- اوفففف
+ حیف این کص تمیز نبود که میخواستی به اون کص ندیده بدی؟
یاد آرتا افتادم...یه لحظه تنم لرزید و استرس خاصی وجودمو گرفت اما زود رفتش و نمیفهمیدم چیشده...مست مست الیاس بودم...
چنگ به کلفتش که برجستگیش از رو شلوارش معلوم بود...
- اوفففف میخوامممم
+ اوه اوه زدی بالاهااا...هیس هیس اون برا شبه...
تحملم تموم شده بود...آروم دست رو کصم کشید و سرمو بوسید...بغلم کرد و برد گذاشت رو تخت اتاقش...
چشامو با دستش بست و خوابم برد...
ساعت طرفای ۷ غروب بود که بیدار شدم...تازه داشت تک تک کارایی که کردم یادم میفتاد...
فقط یه شورت پام بود و سوتینم بغلم افتاده بود...سوتینمو پوشیدمو از اتاق رفتم بیرون الیاس روی کاناپه نشسته بود...
+ به به خانومه حشریه خودم...خوب خوابیدی؟
- اه. ساکت بابا خانومه خودم خانوم خودم. حشریم خودتی اه.
+ آ من بودم گفتم بزاریم برا شبو بت رحم کردما...تو که له له میزدی
- گمشو معلوم نیست چی به خوردم دادی عوضی.
+ چیز اصلیو که امشب میدم بخوریششش...الکل که پیش غذاس...
بالشتو برداشتم پرت کردم سمتش...اه عوضی...
- لباسای من کو؟
+ خوبع که لباسات الان بیشتر بپوشی که چی بشه؟ تازه همینام اضافس...
+ تا یچیزی بخوری منم یه دوش میگیرم میام سراغت بیبی...
ضعف کرده بودم...رفتم سمت یخچال یکم غذا بود خوردم...
- جز آب چیز دیگه نداری نه؟ نوشابه دلستر؟
لبخند ریزی زد که معنیشو نفهمیدم...
+ تو یخچال هست بگرد...
رفتم سمت یخچال درشو باز کردم که بگردم یهو از پشت چسبوند بم...
دستاشو از جلو دورم حلقه کرد و لیوانو گرفت جلوم...یه بطری شیشه ای مشکی برداشت و لیوانو برام پر کرد...
- باز چه کوفتیه عوضی نوشابه خواستم؟
+ بخور چیز بدی نیست...
- گمشو اه قبلیم همینو...
داشتم حرف میزدم که گرفت جلو دهنم و مجبور به خوردنم کرد...خوشمزه بودو تا تشو سر کشیدم...
یهو چشام خمار شدو افتادم تو بغلش...
@AVAHACK @giiiif_lovee ✨✨✨✨✨