🔹آدم های آینه ای...
✍ماشا... اکبری
🔸 مدت هاست که مطمئن شده ام هیچ تحوّلی در ساختارها و سیاست های موجود رخ نخواهد داد. سال هاست که از تغییر ناامید شده ام و دارم سعی می کنم این واژه مزاحم ذهن و زندگی را از دانسته های واژگانم به فراموشی بسپارم. تغییر ممکن نیست چون آنها که باید منشا تغییر و تحول باشند گوش های خود را با پنبه پر کرده اند و دیگر هیچ صدایی را نمی شنوند مگر صدای مدح و ثنای خود را. آنها که کلید تغییر را در جیب دارند بر روی گوش هایشان فیلترهای انتخابی گذاشته اند. کم و کوچکترین صدای تمجید و تشویق و تعریف را می شنوند اما نعره ها و ناله های نقد و انتقاد را هرگز نمی شنوند. گوش حضرات با چانه چاپلوس ها سِت شده است گویا!
یک گوششان در است و آن دیگری دروازه. فریادهای مطالبه گری و مسئولیت خواهی از در وارد و از دروازه خارج می شود.
🔸 من هم مثل بسیاری از شهروندان این کشور ناامیدم از تغییر و تحول در امور سیاسی، عمرانی، خدماتی و فرهنگی. مایوسانه به خودم می گویم من چه کاره حَسَنَم؟ سرِ سیرم؟ دُم پیازم؟ من کجای این شمایل شلخته ایستاده ام؟ واحسرت و واویلای مرا چه کسی می شنود؟ هیچ امیدی به تحوّلی هر چند اندک ندارم چون مطالبه گر جماعت نه سر سیر است نه دُمِ پیاز. در این وِلاتِ وارفته آدم مطالبه گر غصه خور بغداد تشریف دارد! صاحبان مناصب و خدایان منابر برای شهروند مطالبه گر نقشی بهتر و بالاتر از ترکه زیر دهل قائل نیستند! حضرات خودشان را سنگ سنگین آسیاب فرض می کنند و مطالبه گر را «چَقْ چَقَه آسیاوْ»۱ و پیش خودشان لابد می گویند آسیاب کار خودش را می کند و چق چقه سر خودش را درد می آورد!
🔸امید هیچ امدادی نیست چون جامعه بسته و ساختار متصلب به منتقد و مطالبه گر بی محل می کند. هیچ صدایی شنیده نمی شود الا صدای ثنا و ستایش. بلندگویی بالا نمی رود مگر برای تقدیر و تمجید. برای همین است که ساختارهای بسته سیاسی بهشت مداحان و چاپلوس ها و جهنم منتقدان و مطالبه گران است. در جوامع باز و دموکراتیک مطالبه گر همانند آینه مقابل همگان می ایستد و زشتی ها و زیبایی ها را نمایش می دهد. ساختار دموکراتیک و عقلانی آینه را لازمه آراستگی و آرامش خود می داند و در مقابل آن کژی ها و کاستی های خود را راست و ریس می کند. در ساختارهای باز و به روز مرتب سر و زلف و یقه و آستین ساختارهای سیاسی و سیاست ها به روز و بهتر می شود. جوامعی که سر و وضعشان آشفته و لباس و رختشان نامناسب است به یقین که یا مقابل آینه نمی ایستند یا می ایستند اما آینه را در عریان کردن عیب و ایراد خود مخل و مزاحم می دانند.
🔸ساختارهای توتالیتر با آینه ها پدرکشتگی دارند. آینه را آزارگر تلقی می کنند. چون قادر پیرایش و پیراستن عیب خود نیستند از آینه ها کینه به دل می گیرند. بی محلی به آینه ها و آدم های آینه ای سبب می شود که چهل سال با یک عیب و ایراد بیاییم و برویم و عیب و علت روی گردانی دیگران را از خود متوجه نشویم. آینه ها و آدم های مطالبه گر پیرایشگران عیب ها و ایرادها هستند. هر کس که به آینه بی محلی کند با عیب خود خواهد مُرد.
🔸 من از هر تغییر و تحولی ناامیدم چون که صاحبان جامعه بسته و ساختار غیردموکراتیک اولین کاری که می کنند آینه را می شکنند. آینه را از جلوی خود برمی دارند. روی آینه ها پرده می کشند و در پستو می گذارند. خانه ای که آینه نداشته باشد سر و وضع ساکنانش هیچ گاه به سامان نخواهد شد.
🔸من دندان تحوّل و توسعه را کنده و دور انداخته ام چون مطالبه گری در یک ساختار سیاسی غیر شفاف و رانتی در نهایت به معامله گری ختم می شود. وقتی که آدم ها و آینه های واقعی را حذف می کنیم مجبوریم خود را در هر شیشه مات و مکدری تماشا کنیم. آینه های ناپاک و مات و مکدر همان مطالبه گران معامله گر هستند. آدم هایی که برای خرید و فروش وارد میدان مطالبه گری می شوند. این آدم ها وقتی که بر سر قیمت به توافق برسند اولین کاری که می کنند آینه ها را از سر راه ساختارهای پر عیب و ایراد برمی دارند. مطالبه گران معامله گر بعد از خرید و فروش خود به توجیه گران کمی ها و کاستی های ساختار معیوب تبدیل خواهند شد.
مطالبه گران معامله گر ترمزهای تغییر و توسعه هستند!
پ.ن
۱، ابزاری در آسیاب ها که میزان ورودی محصول برای آرد شدن را تامین و تسهیل می کند.
@Khapuorah
@Iransharghedoor
✍ماشا... اکبری
🔸 مدت هاست که مطمئن شده ام هیچ تحوّلی در ساختارها و سیاست های موجود رخ نخواهد داد. سال هاست که از تغییر ناامید شده ام و دارم سعی می کنم این واژه مزاحم ذهن و زندگی را از دانسته های واژگانم به فراموشی بسپارم. تغییر ممکن نیست چون آنها که باید منشا تغییر و تحول باشند گوش های خود را با پنبه پر کرده اند و دیگر هیچ صدایی را نمی شنوند مگر صدای مدح و ثنای خود را. آنها که کلید تغییر را در جیب دارند بر روی گوش هایشان فیلترهای انتخابی گذاشته اند. کم و کوچکترین صدای تمجید و تشویق و تعریف را می شنوند اما نعره ها و ناله های نقد و انتقاد را هرگز نمی شنوند. گوش حضرات با چانه چاپلوس ها سِت شده است گویا!
یک گوششان در است و آن دیگری دروازه. فریادهای مطالبه گری و مسئولیت خواهی از در وارد و از دروازه خارج می شود.
🔸 من هم مثل بسیاری از شهروندان این کشور ناامیدم از تغییر و تحول در امور سیاسی، عمرانی، خدماتی و فرهنگی. مایوسانه به خودم می گویم من چه کاره حَسَنَم؟ سرِ سیرم؟ دُم پیازم؟ من کجای این شمایل شلخته ایستاده ام؟ واحسرت و واویلای مرا چه کسی می شنود؟ هیچ امیدی به تحوّلی هر چند اندک ندارم چون مطالبه گر جماعت نه سر سیر است نه دُمِ پیاز. در این وِلاتِ وارفته آدم مطالبه گر غصه خور بغداد تشریف دارد! صاحبان مناصب و خدایان منابر برای شهروند مطالبه گر نقشی بهتر و بالاتر از ترکه زیر دهل قائل نیستند! حضرات خودشان را سنگ سنگین آسیاب فرض می کنند و مطالبه گر را «چَقْ چَقَه آسیاوْ»۱ و پیش خودشان لابد می گویند آسیاب کار خودش را می کند و چق چقه سر خودش را درد می آورد!
🔸امید هیچ امدادی نیست چون جامعه بسته و ساختار متصلب به منتقد و مطالبه گر بی محل می کند. هیچ صدایی شنیده نمی شود الا صدای ثنا و ستایش. بلندگویی بالا نمی رود مگر برای تقدیر و تمجید. برای همین است که ساختارهای بسته سیاسی بهشت مداحان و چاپلوس ها و جهنم منتقدان و مطالبه گران است. در جوامع باز و دموکراتیک مطالبه گر همانند آینه مقابل همگان می ایستد و زشتی ها و زیبایی ها را نمایش می دهد. ساختار دموکراتیک و عقلانی آینه را لازمه آراستگی و آرامش خود می داند و در مقابل آن کژی ها و کاستی های خود را راست و ریس می کند. در ساختارهای باز و به روز مرتب سر و زلف و یقه و آستین ساختارهای سیاسی و سیاست ها به روز و بهتر می شود. جوامعی که سر و وضعشان آشفته و لباس و رختشان نامناسب است به یقین که یا مقابل آینه نمی ایستند یا می ایستند اما آینه را در عریان کردن عیب و ایراد خود مخل و مزاحم می دانند.
🔸ساختارهای توتالیتر با آینه ها پدرکشتگی دارند. آینه را آزارگر تلقی می کنند. چون قادر پیرایش و پیراستن عیب خود نیستند از آینه ها کینه به دل می گیرند. بی محلی به آینه ها و آدم های آینه ای سبب می شود که چهل سال با یک عیب و ایراد بیاییم و برویم و عیب و علت روی گردانی دیگران را از خود متوجه نشویم. آینه ها و آدم های مطالبه گر پیرایشگران عیب ها و ایرادها هستند. هر کس که به آینه بی محلی کند با عیب خود خواهد مُرد.
🔸 من از هر تغییر و تحولی ناامیدم چون که صاحبان جامعه بسته و ساختار غیردموکراتیک اولین کاری که می کنند آینه را می شکنند. آینه را از جلوی خود برمی دارند. روی آینه ها پرده می کشند و در پستو می گذارند. خانه ای که آینه نداشته باشد سر و وضع ساکنانش هیچ گاه به سامان نخواهد شد.
🔸من دندان تحوّل و توسعه را کنده و دور انداخته ام چون مطالبه گری در یک ساختار سیاسی غیر شفاف و رانتی در نهایت به معامله گری ختم می شود. وقتی که آدم ها و آینه های واقعی را حذف می کنیم مجبوریم خود را در هر شیشه مات و مکدری تماشا کنیم. آینه های ناپاک و مات و مکدر همان مطالبه گران معامله گر هستند. آدم هایی که برای خرید و فروش وارد میدان مطالبه گری می شوند. این آدم ها وقتی که بر سر قیمت به توافق برسند اولین کاری که می کنند آینه ها را از سر راه ساختارهای پر عیب و ایراد برمی دارند. مطالبه گران معامله گر بعد از خرید و فروش خود به توجیه گران کمی ها و کاستی های ساختار معیوب تبدیل خواهند شد.
مطالبه گران معامله گر ترمزهای تغییر و توسعه هستند!
پ.ن
۱، ابزاری در آسیاب ها که میزان ورودی محصول برای آرد شدن را تامین و تسهیل می کند.
@Khapuorah
@Iransharghedoor