نظریه و سرگذشت روانشناسان

‍ #نظریه_های_شخصیت
#نظریه_های_رفتارگرایی_و_یادگیری_اجتماعی
#برس_فردریک_اسکینر

〽️ متن نوزدهم / فردریک اسکینر

✅ ادامه برنامه های تقویت

⭕️۴. تقویت با نسبت متغير(VR)؛ این برنامه، مثل برنامه تقویت با نسبت ثابت، در گرو پاسخ است نه زمان، اما، ارگانیزم بر اساس تعداد متوسط پاسخها تقویت می شود. یعنی، به جای تقویت شدن در مقابل هر چهارمین پاسخ، به طور متوسط، پس از هر چهار پاسخ تقویت می شود. به این ترتیب، تقویت کننده ها ممکن است بسیار نزدیک به هم یا بسیار دور از هم روی دهند. اما در این برنامه، ارگانیزم هرچه سریعتر پاسخ دهد، تقویت کننده بیشتری دریافت خواهد کرد. این برنامه بیشتر از برنامه های دیگر سرعت پاسخدهی را بالا می برد. رفتار کازینویی و فروشندگان کمیسیونی در این برنامه قرار می گیرد. مثلا، هرچه فرد سریعتر دسته ماشین را بکشد، به دفعات بیشتری پاداش خواهد گرفت (و پولش سریعتر ته خواهد کشید. فروشندگان کمیسیونی، هرچه بیشتر به مردم تلفن بزنند یا به در خانه آنها بروند، احتمال فروش کالا یا خدمات آنها بیشتر خواهد شد. هرچند نمی دانند که دقیقا چه زمانی فروش خواهند داشت.

🌀برنامه های تقویت جزئی، در رفتار دو اثر مهم دارند:

▫️(۱) در سرعت پاسخ دهی تأثیر می گذارند. برنامه تقویت با نسبت متغير(VR) بالاترین سرعت پاسخدهی را تولید میکند. بعد از آن، به ترتیب، برنامه های تقویت با نسبت ثابت(FR) ، با فاصله متغير(VI)، و با فاصله ثابت(FI) قرار می گیرند.
▫️(۲) مقاومت در برابر خاموشی را افزایش می دهند. همه برنامه های تقویت جزئی، در مقایسه با برنامه تقویت پیوسته یا صددرصدی، در مقابل خاموشی مقاومت بیشتری به وجود می آورند. این واقعیت، اثر تقویت جزئی نامیده می شود. یعنی، پاسخی که تنها هر چند وقت یک بار تقویت می شود، در مقایسه با پاسخی که هر بار تقویت می شود، در مقابل خاموشی بیشتر مقاومت می کند. اثر تقویت جزئی برای آموزش و پرورش و تعلیم و تربیت کودک معانی و مفاهیم زیادی دارد. مثلا، در مراحل اولیه آموزش، می توان از برنامه تقویت پیوسته با صددرصدی استفاده کرد، اما باید، هرچه سریعتر، به برنامه تقویت جزئی تغییر جهت داد. این کار باعث می شود تا پاسخ مطلوب زمان بیشتری دوام بیاورد. در اکثر موارد، این کار خود به خود انجام می شود زیرا اکثر رفتارهایی که در خارج از محیط آزمایشگاه روی می دهند، در نوعی برنامه یا جدول تقویت جزئی قرار می گیرند.

🔜 مبحث بعد؛ رفتار خرافی


🌐کانال نظریه های روانشناسان

🆔https://t.me/History_of_Psychology

‍ #نظریه_های_شخصیت
#نظریه_های_رفتارگرایی_و_یادگیری_اجتماعی
#برس_فردریک_اسکینر

〽️ متن هجدهم / فردریک اسکینر

✅ برنامه‌های تقویت

📋 تا اینجا طوری صحبت کردیم که انگار تغییر رفتار نیاز دارد که همه پاسخهای مطلوب تقویت شود. یعنی، اگر میخواهیم کودکان را به درس خواندن تشویق کنیم، هر بار که آنها را در حال درس خواندن می بینیم باید پاداش دهیم؛ یا اگر میخواهیم موش، فشار دادن اهرم را ادامه دهد باید، هر بار که این کار را انجام می دهد، به او یک تکه غذا بدهیم. در چنین حالتی، یعنی زمانی که هر یک از پاسخهای مطلوب با تقویت دنبال می شود، میگوییم که ارگانیزم روی برنامه تقویت پیوسته یا صددرصدی قرار دارد.
▪️همچنین، اگر پاسخ آموخته شده با تقویت دنبال نشود، خواهیم گفت که پاسخ روی برنامه تقویت صفر درصدی قرار دارد که به خاموشی منجر می شود.
پاسخی که گاهی با تقویت کننده دنبال می شود و گاهی دنبال نمی شود، روی برنامه تقویت جزئی قرار میگیرد.
▫️اسکینر روی انواع مختلف برنامه‌های تقویت کار کرد، اما مهمترین آنها چهار برنامه زیر است

💠1. تقویت با فاصله ثابت (FI). در این برنامه، یک فاصله زمانی ثابت تعیین می شود و پاسخ حيوان تنها زمانی تقویت میشود که بعد از این فاصله زمانی ثابت انجام گیرد. مثلا، تنها پاسخی تقویت میشود که بعد از یک فاصله زمانی سی ثانیهای داده می شود. بعد از آن که
ارگانیزم مدنی در این برنامه قرار می گیرد، با نزدیک شدن لحظات پایانی فاصله زمانی، رفتارش سرعت بیشتری می گیرد و بعد از تقویت، از سرعت آن به شدت کم می شود. افرادی که با حقوق ثابت ماهانه کار می کنند در چنین برنامه ای قرار دارند. امتحانات میان ترم و پایان ترم، فواصل زمانی ثابتی هستند، زیرا معمولا هر ۸ هفته یک بار روی می دهند. دانشجویانی که امتحان دارند، تا چند روز مانده به تاریخ امتحان درس نمی خوانند و دو سه روز باقی مانده را بیست و چهار ساعته درس می خوانند. چنین رفتاری نمونه برنامه تقویت با فاصله زمانی ثابت است. توجه داشته باشید که در این برنامه، برای دریافت تقویت کننده تنها به یک پاسخ نیاز است، به شرط آن که پاسخ، درست در زمان مناسب روی دهد.
💠۲. تقویت با نسبت ثابت(FR)' . در این برنامه، باید تعداد مشخصی پاسخ داده شود تا بعد از آنها، پاسخ مورد نظر تقویت شود. مثلا، هر چهارمین پاسخ تقویت می شود که آن را با(FR4) نشان می دهند. این گونه برنامه ها سرعت پاسخ دهی را بسیار بالا می برند و در کسانی که کار قطعه ای (مقاطعه کاری انجام می دهند یا برای دریافت کمیسیون کار می کنند، دیده می شود. در هر دو مورد، فرد هرچه سختکوش تر باشد، دستمزد بیشتری دریافت خواهد
کرد، زیرا، در این برنامه، تقویت به پاسخ مشروط است نه به زمان.
💠٣. تقویت با فاصله متغير (VI) . در این برنامه، ارگانیزم، در پایان فواصل زمانی متغیر، تقویت می شود. به عبارت دیگر، ارگانیزم، به جای تقویت بعد از فواصل زمانی ثابت، مثلا ده ثانیه، به طور متوسط، هر ده ثانیه یک بار تقویت می شود. مثلا، ممکن است ارگانیزم، با فواصل ۷، ۲۰، ۳ و، به طور متوسط ۱۰ ثانیه تقویت شود. کارفرمایانی که اعتقاد دارند کارمندان باید هر چند وقت یک بار تشویق شوند، آنها را در این نوع برنامه قرار می دهند. این کارفرمایان، با فواصل زمانی مختلف، به کارمندان خود حرفهای دوستانه و تشویق آمیز می زنند، حتی اگر کارمندان کاری اضافه بر سازمان انجام نداده باشند که چنین تشویقی را ایجاب کرده باشد.

🔜 مبحث بعد؛ ادامه برنامه های تقویت

🌐کانال نظریه های روانشناسان

🆔https://t.me/History_of_Psychology

با عرض سلام و خسته نباشید خدمت همراهان 🍃

لینک کانال لطفا برای گروه ها و دوستان روانشناس و روانپزشک خود ارسال کنید با تشکر 👆🌹☘🙏🙏

‍ #نظریه_های_شخصیت
#نظریه_های_رفتارگرایی_و_یادگیری_اجتماعی
#برس_فردریک_اسکینر

〽️ متن هفدهم / فردریک اسکینر

✅ رفتار کلامی

📋همان طور که گفتیم مجادله فطرت گرایی - تجربه گرایی (طبیعت به تربیت)، یک مجادله قدیمی است. فطرت گرایان معتقدند که صفات مهم، مثل هوش، خلاقیت، یا حتی شخصیت، عمدتا به شیوه ژنتیک تعیین می شود. تجربه گرایان اعتقاد دارند که چنین صفاتی محصول تجربه است نه ژن. همان طور که می توان انتظار داشت، در توضیح زبان، هر دو دیدگاه مطرح شده است.

🔗میتوان اسکینر را جزو گروه تجربه گرایان به حساب آورد. برای او، زبان صرفا یک رفتار کلامی است که تحت حاکمیت همان اصولی قرار دارد که سایر رفتارها قرار دارند. یکی از اصول این است: رفتارهای تقویت شده تداوم پیدا میکنند و رفتارهای تقویت نشده خاموش می شوند. اسکینر رفتارهای کلامی مختلفی را توصیف میکند که وجه تمایز آنها، نحوه تقویت شدن آنهاست. (مند) یک دستور کلامی است که تقویت کننده خودش را مشخص میکند. اسکینر از اصطلاحdemand وcommand اصطلاحmand را استخراج میکند و به آن یک معنای جدید می دهد. کلمه مند(mand) از این واقعیت ریشه میگیرد که یک درخواست(demand) یا یک دستور(command) در حال انجام شدن است.

🔗وقتی مند تقویت می شود، دفعه بعد، زمانی که همان نیاز پیش می آید، احتمالا فرد مند را تکرار می کند. برای مثال، نمکدان را بده یک مند است که وقتی یک نفر نمکدان را میدهد، تقویت می شود. دفعه بعد، که فرد به نمکدان نیاز پیدا میکند، احتمالا این مند را تکرار میکند.

🔗تکت یعنی نام بردن دقیق یک چیز. اسکینر از کلمهcontact (تماس)، اصطلاحtact (تکت) را استخراج میکند و یک کلمه جدید میسازد. به عقیده وی، تکت، تماس کلامی با دنیای فیزیکی است. مثلا، وقتی کودک، در حالی که عروسک خود را بغل کرده است، میگوید «عروسک»، حرف زده شده تقویت میشود.

🔗رفتار پژواکیا عبارت است از تکرار کلامی یک چیز، مثلا، در مراحل اولیه آموزش زبان، مادر دستش را به طرف دهان میبرد و میگوید «دهان». اگر کودک با گفتن «دهان» پاسخ دهد، تقویت خواهد شد.در اینجا میبینیم که توضیح اسکینر درباره زبان، صرفا ادامه اصول کلی وی در یادگیری است. سرسختترین منتقد اسکینر، نوام چامسکی است.

🔗چامسکی اعتقاد دارد که زبان آنقدر پیچیده است که نمی توان آن را با نظریه‌های یادگیری توضیح داد. مثلا، تخمین زده شده است که ۱۰۲۰ جمله ۲۰ کلمه‌ای در انگلیسی وجود دارد. فقط گوش دادن به همه آنها به اندازه ۱۰۰۰ برابر عمر کره زمین طول میکشد.

🔗 بنابراین، به عقیده چامسکی باید فرآیندی غیر از فرآیند یادگیری دخیل باشد. به عقیده چامسکی، مغز طوری ساخته شده است که زبان را تولید می کند. به عبارت دیگر، مهارتهای زبانی به طور ژنتیک تعیین شده است. توضیح چامسکی، به طور کامل، در مقابل توضیح تجربه گرایانه اسکینر قرار میگیرد. در حال حاضر، مشکل حل نشده است و فاصله زیادی با حل شدن دارد.

🔜 مبحث بعد؛ برنامه های تقویت


🌐کانال نظریه های روانشناسان

🆔https://t.me/History_of_Psychology

‍ #نظریه_های_شخصیت
#نظریه_های_رفتارگرایی_و_یادگیری_اجتماعی
#برس_فردریک_اسکینر

〽️ متن شانزدهم / فردریک اسکینر

✅ زنجیره سازی

📋 به عقیده اسکینری‌ها، میتوان بسیاری از رفتارهای پیچیده را، با استفاده از پدیده زنجیره سازی، توضیح داد.

💢زنجیره سازی از تقویت ثانویه استفاده میکند. قبلا گفتیم که هر محرک افتراقی(SD) ، که مسبب تقویت اولیه است، به محرک ثانویه تبدیل می شود. همچنین، همه محرکهایی که دائما و بلافاصله قبل از تقویت اولیه روی می دهند، ویژگیهای تقویت کننده ثانویه را به دست می آورند. به نوبه خود، محرکهای تداعی شده با آنها نیز ویژگیهای تقویت کنندگی به دست می آورند، و این فرآیند ادامه مییابد.

🔰در این حالت، محرکهای خیلی دور از تقویت کنندههای اولیه می توانند به محرکهای ثانویه تبدیل شوند و، در این صورت، میتوانند در رفتار تأثیر بگذارند. تقویت کننده های ثانویه دو عملکرد دارند:
🔆(۱) پاسخی را که قبل از ظهور آنها روی داده است تقویت میکنند؛ و
🔆(۲) برای پاسخ بعدی به صورت یک محرک افتراقی عمل میکنند. تقویت کننده های ثانویه به صورت محرکهای افتراقی وارد عمل می شوند که، در نهایت، ارگانیزم را به حضور تقویت کننده اولیه میآورند. همین محرک اولیه است که کل زنجیره را منسجم نگه می دارد. هر کسی که به نواختن موسیقی علاقه دارد، نوعی رفتار زنجیرهای را تجربه کرده است. وقتی یک قطعه موسیقی نواخته میشود، زدن یک نت، هم پاسخ نت قبلی (Sr) را تقویت میکند و هم پاسخ بعدي (Sd) را برمیانگیزد.

🔜 مبحث بعد؛ رفتار کلامی


🌐کانال نظریه های روانشناسان

🆔https://t.me/History_of_Psychology

‍ #نظریه_های_شخصیت
#نظریه_های_رفتارگرایی_و_یادگیری_اجتماعی
#برس_فردریک_اسکینر

〽️ متن پانزدهم / فردریک اسکینر

✅ تقویت ثانویه

📋در اینجا باید بین تقویت کننده اولیه یا محرک تقویت کننده اولیه و تقویت کننده ثانویه (یا محرک تقویت کننده ثانویه) تمیز قایل شویم.

🔹تقویت کننده‌های اولیه با زندگی و بقا رابطه دارند و موارد زیر را شامل می شوند: غذا، آب، اکسیژن، تخلیه، و فعالیت جنسی. تقویت کننده‌های اولیه، از لحاظ بیولوژیک، خنثی نیستند زیرا اگر ارگانیزم از یکی از آنها محروم شود، شانسی برای بقا نخواهد داشت. برای حیوان گرسنه، غذا یک تقویت کننده طبیعی، قدرتمند، و اولیه است. آب نیز برای حیوان تشنه همین حالت را دارد.

▫️ تقویت کننده های ثانویه، در اصل، از لحاظ بیولوژیک خنثی هستند، اما خصوصیات تقویت کنندگی خود را، از طریق همراه شدن (تداعی ) با یک تقویت کننده اولیه، به دست میآورند. می توان این اصل را چنین خلاصه کرد: هر محرک خنثایی که به طور دایم و به طور یکنواخت با یک محرک اولیه همراه شود، خصوصیات تقویت کنندگی مخصوص به خود را کسب خواهد کرد.

▪️به این ترتیب، هر محرک افتراقی(SP) ، که پیش از تقویت کننده اولیه (مثلا غذا) بیاید، به محرک ثانویه تبدیل خواهد شد. در مثال قبلی، لامپ روشن، که باعث می شد تا پاسخ «فشار دادن اهرم» با غذا تقویت شود، به تقویت کننده ثانویه تبدیل می شود.

▫️یک محرک، بعد از آن که خصوصیات تقویت کنندگی به دست میآورد، میتوان از آن برای شرطی ساختن یک پاسخ جدید استفاده کرد یا آن را برای حفظ پاسخی که قبلا همین محرک مسبب آن بوده است به کار برد. در این مثال، لامپ میتواند، برای آموزش پاسخ جدید به موش به کار رود، مثلا، با استفاده از آن میتوان به موش یاد داد که پوزهاش را در گوشه خاصی از جعبه وارد کند. همچنین، اگر، در طول خاموشی، بعد از صدور پاسخ فشار دادن اهرم، لامپ روشن شود، خاموشی پاسخ بسیار بیشتر از زمانی طول خواهد کشید که بعد از پاسخ، لامپ روشن نشود. ا
🌀به عقیده اسکینر، اکثر رفتارهای انسان تحت حاکمیت تقویت کننده های ثانویه است. مثلا چون مادران همیشه ارضای نیازهای اولیه کودکان را تداعی میکنند، به تقویت کننده های ثانویه تبدیل میشوند. سرانجام، تنها دیدن مادر کفایت میکند تا کودک گرسنه یا تشنه به طور موقت ساکت شود. در واقع، توجه، به تنهایی یک تقویت کننده ثانویه قوی است، زیرا قبل از ارضای تقریبأ همه نیازها اگر نگوییم همه نیازهای اساسی، واقع میشود.

💠غیر از توجه، که برای کودکان و بزرگسالان، یک تقویت کننده ثانویه است، سایر تقویت کننده های ثانویه عبارتند از: کلمات محبت آمیز، تماس بدنی، نگاه کردن، پول، مدال، جایزه، شهرت، هدیه، امتیاز، رتبه، و .....

⚜تقویت کننده های ثانویه‌ای که به حالت انگیزشی خاصی مشروط یا وابسته نباشند، تقویت کنندههای تعمیم یافته خواهند بود. مثلا، مادر، یک تقویت کننده تعمیم یافته است، زیرا حضورش چند تقویت کننده اولیه را تداعی میکند. تقویت کنندگی او به گرسنه با تشنه بودن کودک مشروط نیست.

💢پول نیز یک تقویت کننده تعمیم یافته است زیرا، مثل مادر، معمولا چند تقویت کننده اولیه را تداعی میکند.

🔜 مبحث بعد؛ زنجیره سازی


🌐کانال نظریه های روانشناسان

🆔https://t.me/History_of_Psychology

‍ #نظریه_های_شخصیت
#نظریه_های_رفتارگرایی_و_یادگیری_اجتماعی
#برس_فردریک_اسکینر

〽️ متن چهاردهم / فردریک اسکینر

✅ پاسخهای عامل افتراقی

📋 پاسخ عامل افتراقی یا تشخیصی، پاسخی است که تحت مجموعه‌ای از شرایط روی میدهد و تحت مجموعه‌ای از شرایط دیگر روی نمی‌دهد. در جعبه اسکینر معمولا لامپی گذاشته می شود که اغلب بالاتر از اهرم قرار میگیرد. میتوان شرایط آزمایش را طوری تنظیم کرد که وقتی لامپ روشن می شود، پاسخ فشار دادن اهرم تقویت شود، اما وقتی لامپ خاموش است، همان پاسخ تقویت نشود. تحت چنین شرایطی، وقتی لامپ روشن است، در مقایسه با زمان خاموش بودن آن، سرعت فشار دادن اهرم خیلی افزایش می یابد. در این حالت می گوییم که چراغ یا لامپ به یک محرک افتراقی یا تشخیصی (SP) ، برای پاسخ فشار دادن اهرم تبدیل شده است. به عبارت دیگر، چراغ روشن ۲، برای پاسخ فشار دادن اهرم، به یک مسبب تبدیل شده است.

🔶محرک تقویت کننده یا، به طور ساده، تقویت کننده را با S نشان می دهیم. اکنون می توانیم موقعیت را چنین خلاصه کنیم.
SD --------> R --------> SR ------->

Sچراغ روشن----> rپاسخ به فشار دادن اهرم-----> srتکه غذا

🔶طبق اصول شرطی سازی عامل، در یک موقعیت خاص، اگر پاسخ به طور یکنواخت تقویت شود، و آن موقعیت دوباره مهيا شود، همان پاسخ دوباره روی خواهد داد. اما این تمایل نیز وجود خواهد داشت که ارگانیزم، به موقعیتهای مشابه با موقعیت اول، به شیوه مشابه پاسخ دهد. تمایل به صدور پاسخ عامل در مقابل موقعیتهای مشابه با موقعیتی که پاسخ برای اولین بار در آن تقویت شده است، تعمیم محرک نامیده می شود.

🔶تعمیم محرک توضیح می دهد که چرا در موقعیتهایی غیر از موقعیتی که یادگیری برای اولین بار در آن روی داده است، پاسخهای آموخته شده را نشان میدهیم. یعنی، یادگیری اجتناب از آقای دردسر، تمایل اجتناب از افراد شبیه به او را موجب می شود. هرچه این شباهت بیشتر باشد، تمایل به اجتناب از آن شخص بیشتر خواهد شد.

🔜 مبحث بعد؛ تقویت ثانویه


🌐کانال نظریه های روانشناسان

🆔https://t.me/History_of_Psychology

‍ #نظریه_های_شخصیت
#نظریه_های_رفتارگرایی_و_یادگیری_اجتماعی
#برس_فردریک_اسکینر

〽️ متن سیزدهم / فردریک اسکینر

✅ خاموشی

📋 اگر رفتار عامل، در اثر دنبال شدن با تقویت کننده تحکیم شود، اصولا باید نتیجه گرفت که اگر تقویت کننده قطع شود، رفتار عامل تضعیف خواهد شد. دقیقأ همین اتفاق روی میدهد. مثلا، اگر بعد از شرطی سازی پاسخ افشار دادن اهرم ، دستگاه تغذیه را خاموش کنیم، این کار باعث خواهد شد تا فشار دادن اهرم به افتادن تکه غذا به داخل ظرف منجر نشود. در نهایت، پاسخ افشار دادن اهرم به سطح عامل خود بازخواهد گشت.

🔷به عبارت دیگر، وقتی به دنبال پاسخ، تقویت کننده ای که همیشه میآمد، دیگر حضور نیابد، فراوانی پاسخ به فراوانی دورهای برخواهد گشت که عامل تقویت کننده هنوز وارد فرآیند آزمایش نشده بود. در اینجا تکرار میکنیم، حیوانی که برای اولین بار در داخل جعبه اسکینر قرار میگیرد و طبق ماهیت غریزی خود، با اشیای درون آن دور می رود، گاهی هم دستی به اهرم یا نوکی به دکمه میزند. تعداد این رفتار در دقیقه، ساعت، یا هر واحد زمانی دیگر، که در سطحی اندک روی میدهد، سطح عامل آن رفتار نامیده می شود. بعد از ورود تقویت کننده به فرآیند آزمایش، ادامه آن برای مدتی از چند روز تا چند هفته و توقف آن، باعث می شود که فراوانی پاسخ مورد نظر، به همان سطحی برگردد که قبل از ورود تقویت کننده به آزمایش داشت. در این حالت میگوییم که خاموشی روی داده است.

🔷میتوان خاموشی را نقطه مقابل اکتساب دانست. به عقیده اسکیئر، این دو فرآیند، به همراه هم، چیزی را که شخصیت مینامیم، تا حد زیادی، توضیح می دهند. میتوان این دو را در یک جمله خلاصه کرد: رفتار تقویت شده تداوم می یابد و رفتار تقویت نشده از بین می رود. برای مثال، همه کودکان صداهایی را تولید میکنند که در همه زبانهای دنیا وجود دارد. والدین، تنها صداهایی را که برایشان آشناست متوجه می شوند و به شیوههای مختلف آنها را تقویت میکنند، و صداهایی را که نمی شناسند نادیده میگیرند.

🔷پاسخهای کلامی تقویت شده، تحکیم می شوند و بیشتر شکل میگیرند؛ در حالی که پاسخهای کلامی تقویت نشده خاموش می شوند. به این ترتیب، کودک زبان را یاد میگیرد. رفتارهای دیگری که مجموع آنها را شخصیت مینامیم، اغلب طبق همین فرآیند به وجود می آید.

🔹خاموشی نیز، مانند اکتساب، تنها با یک بار تلاش روی نمیدهد. فرآیند خاموشی، وقتی به طور مستمر انجام میگیرد، کاهش نهایی رفتار مورد نظر را به همراه میآورد. با این حال، زمان کوتاهی پس از فرآیند خاموشی، حیوان یا فرد ممکن است پدیدهای را نشان دهد که انفجار خاموشی نامیده می شود.

🔷انفجار خاموشی معمولا زمانی روی می دهد که فرآیند خاموشی تازه شروع شده است. انفجار خاموشی یعنی افزایش ناگهانی و موقت در فراوانی پاسخ که متعاقبا، کمتر و کمتر می شود و، در نهایت، از بین می رود. کارگری که کارفرمایش حقوق این ماه را به موقع پرداخت نکرده است، به احتمال زیاد چند روز دیگر هم سر کار حاضر می شود. در واقع، ممکن است او انفجار خاموشی را تجربه کند و در طول آن، یعنی بعد از پرداخت نشدن حقوق، سخت تر از گذشته کار کند تا شاید بتواند پاداش خود را بلافاصله به دست آورد.

🔷در نگرش اسکینری به تغییر رفتار، خاموشی فرآیند مهمی است. این نگرش خیلی ساده است: رفتار مطلوب را تقویت کنید، و رفتار نامطلوب را نادیده بگیرید. اسکینر خاموشی را روشی مناسب برای برخورد با رفتارهای نامطلوب میدانست و مجازات یا تنبیه را راه حل نمیدانست. بعد، در همین فصل، درباره مشکلات ناشی از تنبیه سخن خواهیم گفت.

🔜 مبحث بعد؛ پاسخ های عامل افتراقی


🌐کانال نظریه های روانشناسان

🆔https://t.me/History_of_Psychology

‍ #نظریه_های_شخصیت
#نظریه_های_رفتارگرایی_و_یادگیری_اجتماعی
#برس_فردریک_اسکینر

〽️ متن دوازدهم / فردریک اسکینر

✅ شکل دهی

📋 اگر پاسخ مورد تحکیم در خزانه پاسخهای طبیعی ارگانیزم وجود نداشته باشد، چه کار باید کرد؟ پاسخ این است که باید آن را به وجود آورد. فرض کنید که فشار دادن به اهرم، پاسخی است که موش به طور طبیعی آن را انجام نمی دهد. به عبارت دیگر، فرض کنید که فشار دادن به اهرم، پاسخی است که هرگز به طور تصادفی روی نمیدهد و جزو طبیعت موش و خزانه پاسخهایی که طبیعت در اختیار وی گذاشته است، نیست. یعنی، سطح عامل آن صفر یا نزدیک به صفر است. قبلا اشاره کردیم که در چنین حالتی، اسکینر از تقویت افتراقی و روش تقریب متوالی استفاده میکرد.

🟠تقویت افتراقی یعنی فرق گذاشتن بین پاسخها، و تقویت کردن بعضی از آنها و تقویت نکردن بعضی دیگر، تقریب متوالی، یعنی تقویت پاسخهایی که به پاسخ نهایی و مطلوب، نزدیک و نزدیکتر می شوند.

🔰یکی از روشهای شکل دهی «فشار دادن اهرم» (یعنی، اختراع یا ایجاد رفتاری به نام فشار دادن اهرم)، چنین است:

▪️1. تقویت موش به خاطر قرار گرفتن در یک نیمه از جعبه اسکینر، نیمهای که اهرم در آن قرار دارد.
▪️۲. تقویت به خاطر حرکت کردن به طرف اهرم
▪️۳. تقویت به خاطر ایستادن (روی دو پا) در مقابل اهرم
▪️۴. تقویت به خاطر لمس کردن اهرم
▪️۵. تقویت به خاطر لمس کردن با هر دو پنجه.
▪️۶. تقویت به خاطر فشار آوردن به اهرم
▪️۷. تقویت به خاطر فشار دادن و پایین آوردن اهرم

🦋طبق نظریه شرطی سازی عامل، بهترین روش برای یاد دادن یک مهارت پیچیده، تقسیم آن به چند عنصر ابتدایی، و اختراع تدریجی پاسخها در قدمهای کوتاه است. با این دیدگاه، فرآیند شکل دهی، برای آموزش و پرورش و تعلیم و تربیت کودک بسیار مهم است. مثلا، بعضی مادران، ناخواسته کاری می کنند که در کودک رفتار نامطلوب به وجود می آید. اسکینر، در این باره میگوید که والدین ممکن است، ناخواسته، همان رفتاری را تقویت کنند که نمیخواهند. مثلا، مادر مشغول کار است و از آن طرف، کودک با صدایی ضعیف و آرام درصدد جلب توجه او ست. در این حالت مادر به او توجه نمیکند. اما وقتی کودک صدای خود را بلندتر میکند، مادر به طرف او برمیگردد. به همین دلیل، شدت صدای کودک به مرور زمان افزایش می یابد ... بعد از مدتی، مادر به همان شدت صدا نیز عادت میکند و تنها به صداهای بلندتر از آن واکنش نشان می دهد (یعنی آنها را تقویت میکند. این دور باطل ادامه مییابد و میانگین شدت صداها بیشتر و بیشتر می شود ... کاری که مادر انجام می دهد مثل این است که وظیفه دارد به کودک یاد دهد که مزاحمت ایجاد کند.

🔜 مبحث بعد؛ خاموشی


🌐کانال نظریه های روانشناسان

🆔https://t.me/History_of_Psychology

‍ #نظریه_های_شخصیت
#نظریه_های_رفتارگرایی_و_یادگیری_اجتماعی
#برس_فردریک_اسکینر

〽️ متن یازدهم / فردریک اسکینر

✅ ادامه اکتساب و تداوم رفتار

📋 شرطی سازی عامل را از روی سرعت پاسخ دهی اندازه می‌گیرند. سرعت پاسخ دهی عبارت است از تعداد پاسخهای مطلوب در واحد زمان تحت شرایطی که توضیح دادیم، سرعت پاسخ (فشار دادن اهرم) در مقایسه با سطح عامل آن افزایش می‌یابد. در این حالت، گفته می شود که شرطی سازی عامل روی داده است. توجه داشته باشید که علت پاسخهای فشار دادن اهرم ، قبل از آغاز عملیات شرطی سازی، نامشخص است و نیازی هم به شناسایی آنها وجود ندارد. در اینجا وضعیت طوری تنظیم شده است که پاسخ افشار دادن اهرم، هر بار که اتفاق می افتد، تقویت می شود، و وقتی تقویت می شود، تحکیم می یابد، یعنی، فراوانی صدور آن افزایش پیدا می کند.

🔵آنچه گفتیم، درباره موشها بود. اما در مورد آدمها چه؟ به یاد داشته باشید که رفتارگرایی رادیکال قبول ندارد که برای انسانها یک مجموعه اصول یادگیری و، برای حیوانات، مجموعه دیگری وجود داشته باشد. این نظریه معتقد است که همه موجودات زنده از یک سری اصول مشترک تبعیت میکنند.

🔵البته چنین فرضیه ای بدون امتحان نبوده است. گرینسپون، طی آزمایشی، نشان داد که در جلسات روان درمانی، لو هوم » یا {آهانا} گفتن روان درمانگر میتواند نوعی تقویت کننده باشد.

🔵در این آزمایش، آزمایشگر آزمودنی‌ها را تک تک در مقابل یک آزمونگر قرار داد و از آنان خواست تا هر بار که آزمودنی اسم جمع به کار میبرد صدای او هوم» (به حالت تأیید) را زمزمه کنند. آزمودنی در مقابل آزمونگر و پشت به او مینشست و به او گفته می شد که در عرض ۵۰ دقیقه (کمتر از یک ساعت)، همه کلماتی را که به ذهنش می رسد بر زبان آورد. در مورد بعضی آزمودنیها، هر بار که یک کلمه جمع بر زبان آورده می شد، آزمایشگر اوهوم، را زمزمه میکرد که نوعی تأیید بود.

🔵اما در مورد آزمودنیهای دیگر، هر بار که یک کلمه جمع بر زبان میآمد، آزمایشگر ماه را زمزمه میکرد (که به «نچنچ کردن» فارسی زبانان شبیه است و حالت عدم تأیید دارد).

🔵در مرحله دی - بریفینگ (شرح ماوقع)، معلوم شد که اکثر آزمودنیها بین رفتار آزمایشگر و کلماتی که بر زبان آورده اند هیچ رابطهای کشف نکرده‌اند. با همه اینها، «اوهوم گفتنها» باعث شده بود تا تعداد اسامی جمع افزایش یابد و آ - أها» باعث شده بود که از تعداد کلمات جمع کاسته شود.

🔵این پدیده به اثر گرینسپون معروف شده است. گرینسپون نشان داد که شرطی سازی، به آگاهی آزمودنی از آنچه در حال روی دادن است، مشروط نیست. اکثر آزمودنیها نمی دانستند که شرایط آزمایش در رفتار آنها تأثیر میگذارد. رفتارگرایان ادعا میکنند که اثرگرینسپون نشان می دهد که می توان زبان را تحت کنترل شرطی سازی عامل درآورد.

🔜 مبحث بعد؛ شکل دهی


🌐کانال نظریه های روانشناسان

🆔https://t.me/History_of_Psychology

‍ #نظریه_های_شخصیت
#نظریه_های_رفتارگرایی_و_یادگیری_اجتماعی
#برس_فردریک_اسکینر

〽️ متن دهم / فردریک اسکینر

✅ شرطی سازی عامل

📋 از شرطی سازی عامل، در روان درمانی، آموزش و پرورش، و تعلیم و تربیت کودک استفاده شده است. همچنین، پیشنهاد شده است که از آن، به صورت ابزاری برای طراحی مجدد فرهنگها استفاده شود. تکنیکی با این قدرتمندی، اصولا باید پیچیده و در آن نیز بسیار دشوار باشد، مگر نه؟ اصلا چنین نیست. میتوان شرطی سازی عامل را به این صورت خلاصه کرد: اگر بعد از پاسخ، پاداش بیاید، آن پاسخ تقویت خواهد شد. ساده‌تر از آن این است که بگوییم: اگر می خواهید احتمال وقوع یک پاسخ خاص، یا مجموعه‌ای از پاسخهای خاص را تحکیم کنید، به آن پاداش دهيد!

🟣برای تغییر رفتار، به دو عنصر نیاز است: خود تحکیم رفتار و تقویت کننده آن. قبلا شرطی سازی پاسخگو یا کلاسیک را شرح دادیم. اکنون میتوانیم ویژگی‌های این نوع شرطی سازی را با دقت بیشتری مطالعه کنیم. در تمام طول این توضیحات، باید به یاد داشته باشید که، از نظر اسکینر، شخصیت چیزی نیست جز مجموعه ای یکنواخت از رفتارهایی که از طريق شرطی سازی عامل تحکیم شده‌اند. همزمان با توضیح دقیقتر اصول شرطی سازی عامل، به بررسی نظریه اسکینر درباره شخصیت نیز میپردازیم.

🟣اکتساب و تداوم رفتار؛ اکتساب یعنی شرطی سازی پاسخ. به عبارت دیگر، اکتساب عبارت است از مرحله‌ای از عملیات شرطی سازی که در آن، رفتار تقویت میشود (در بسیاری از کتابهای انگلیسی، گاهی به جای کلمهacquisition ، كلمهlearning به کار می رود، هرچند این دو تفاوت تکنیکی دارند. در بعضی کتابها نیز در اصطلاحacquisition وconditioning مترادف به کار می رود).

🟣بعد از اکتساب پاسخ شرطی (یعنی بعد از شرط شدن پاسخ، یا بعد از یاد گرفتن یک رفتار)، همراهی مداوم محرکهای شرطی و غیر شرطی (در شرطی سازی کلاسیک) یا تقویت مداوم پاسخ شرطی (در شرطی سازی عامل باعث می شود که پاسخ شرطی به حضور خود ادامه دهد. این رویدادbehavioral maintenance (حفظ رفتار یا تداوم رفتار) نامیده می شود.

🟣برای نشان دادن شرطی سازی عامل، اسکینر یک جعبه آزمایش ساده درست کرد تا حیوانات کوچک، مثل موش و کبوتر را در آن قرار دهد. این جعبه به جعبه اسکيتر معروف شده است. جعبه اسکینر معمولا از یک اتاقک تشکیل می شود که در آن، یک اهرم یا یک دکمه، یک چراغ، یک ظرف غذا، و یک کف مشبک فلزی وجود دارد. این دستگاه طوری تنظیم شده است که وقتی به اهرم فشار داده می شود (یا به دکمه نوک زده میشود)، دستگاه توزیع غذا، یک تکه غذا یا یک دانه حبوبات در درون ظرف می ریزد. در این جعبه، فشار دادن اهرم یا دکمه، همان پاسخ عامل و تکه غذا تقویت کننده است.

🟣وقتی موش در درون جعبه است، ممکن است، قبل از آن که محرک تقویت کننده وارد عملیات شرطی سازی شود (یعنی قبل از آن که غذا، به حیوان داده شود، به عنوان بخشی از حرکات عادی خود، هرچند وقت یک بار به اهرم فشار آورد. فراوانی پاسخ عامل، پیش از وارد شدن تقویت کننده، سطح عامل آن پاسخ نامیده می شود. به عبارت دیگر، اسکینر، برای تحکیم پاسخهای عامل، دو روش مختلف کشف کرد. بعضی پاسخها به طور تصادفی و در سطح اندک اما قابل تشخیص روی میدهد که آن را سطح عامل مینامند. تقویت این پاسخها باعث بالا رفتن فراوانی یا افزایش سطح آنها می شود. بعضی پاسخها هرگز به طور تصادفی روی نمیدهد. برای شرطی سازی آنها باید از تقویت افتراقی و تقریب متوالی استفاده کنیم که بعدا انها را توضیح خواهیم داد.

🔜 مبحث بعد؛ ادامه اکتساب و تداوم رفتار


🌐کانال نظریه های روانشناسان

🆔https://t.me/History_of_Psychology

با عرض سلام و خسته نباشید خدمت همراهان 🍃

لینک کانال لطفا برای گروه ها و دوستان روانشناس و روانپزشک خود ارسال کنید با تشکر 👆🌹☘🙏🙏

‍ #نظریه_های_شخصیت
#نظریه_های_رفتارگرایی_و_یادگیری_اجتماعی
#برس_فردریک_اسکینر

〽️ متن نهم / فردریک اسکینر

✅ ادامه رفتار پاسخگو

📋 به عبارت دیگر، تداعی محرک - پاسخ مستقیم روی میدهد. در روان شناسی،associationیعنی ارتباط خاصی بین دو متغیر، که معمولا ارتباط علت و معلولی است. همه رفلکسها (بازتابها) نمونه هایی از رفتار پاسخگوست (مثلا، انقباض مردمک چشم در مقابل افزایش نور و انبساط آن در مقابل کاهش نور).

🟡برخلاف پاولف و واتسون، اسکینر روی رفتار پاسخگو تأکید نداشت. به جای آن، روی رفتاری تأکید میکرد که با هیچ محرک شناخته شده‌ای ارتباط نداشت. او به رفتاری که ظاهرا از سوی خود ارگانیزم صادر می شد نه از سوی یک محرک آشنا، رفتار عامل میگفت.

🟡اصطلاحoperantاز فعلto operat می آید و منظور از آن، رفتاری است که روی محیط عمل میکند تا پیامدهایی که آنها نیز خود رفتار را تقویت میکنند به وجود آید (عامل، اسم فاعل از فعل عمل کردن است، به معنای عمل کننده).

🟡اسکینر معتقد بود که رفتار عامل، در اثر برانگیختگی یا تحریک به وجود می آید، تحریکی که شناخته شده نیست بلکه باید برای کشف علت آن، تحقیق شود.

🟡بنابراین، به نظر می رسد که آن رفتار آزادانه تولید یا انجام شده است. رفتارهای عامل می توانند، در غیاب هرگونه محرک برانگیزاننده روی دهند. در این حالت، گفته می شود که آن رفتارها آزادانهemitشده است. رفتار عامل را رفتارemittedمینامیم، از این لحاظ که در موقعیتی روی میدهد که در آن تعداد زیادی محرک وجود دارد و به نظر می رسد که خود فرد، آزادانه، به انجام دادن آن مبادرت کرده است.

🟡 به عبارت دیگر، فاعل است که انتخاب میکند چه زمانی و چگونه پاسخ دهد. اما اگر محرکی بتواند وقوع رفتار عامل را تحت کنترل خود در آورد، یعنی، احتمال روی دادن آن را تغییر دهد، گفته خواهد شد که آن محرک، رفتار عامل را سبب میشود. اصطلاحoccasion(سبب شدن) به این معناست که رفتار عامل تحت کنترل یک محرک قبلی است. فعلto occasion یعنی فراهم آوردن موقعیتی که در آن، رفتار عامل، با احتمال بیشتری روی خواهد داد.

🟡اسکینر معتقد بود که دانستن علت و ریشه رفتار عامل مهم نیست. مهمترین ویژگی رفتار عامل این است که تحت کنترل پیامدهای خود است. به عبارت دیگر، آنچه بعد از وقوع رفتار عامل روی می دهد اهمیت دارد و سرنوشت آن را تعیین میکند. رفتار عامل روی محیط عمل میکند تا در آن نوعی تغییر به وجود آورد. تغییرات به وجود آمده تعیین میکنند که دفعات بعد، این رفتار با چه فراوانی روی خواهد داد.

🟡در بعضی کتابها، نتيجه رفتار عامل، به طور خلاصه، پیامد نامیده می شود.
پیامد رویدادی است که بعد از پاسخ به وقوع می‌پیوندد و احتمال روی دادن آن را کمتر یا بیشتر میکند. پیامدها انواع مختلف دارند و در همه ابعاد حسی به وقوع می‌پیوندند. وقتی کلید چراغ را میزنید، دکمه‌های تلفن را فشار میدهید، رانندگی میکنید، یا در را باز میکنید، این رفتارهای عامل به پیامدهای زیر منجر می شوند: دیده شدن اشیا، حرف زدن با دوست، رسیدن به مقصد، و وارد شدن به اتاق.

🟡 پاداش یا تقویت کننده مثبت به پیامدی گفته می شود که احتمال وقوع رفتار عامل را افزایش می دهد. مثلا، فرض کنید که ماشینتان استارت نمیزند، اما با سوئیچ بازی میکنید و ناگهان ماشین روشن می شود. بر اساس این تقویت، در دفعات بعدی که ماشین روشن نمی شود، احتمال بازی کردن با سوئیچ بیشتر می شود، یعنی، احتمال تكرار رفتار عامل بازی کردن با سوئیچ) افزایش می یابد.

🔜 مبحث بعد؛ شرطی سازی عامل


🌐کانال نظریه های روانشناسان

🆔https://t.me/History_of_Psychology

‍ #نظریه_های_شخصیت
#نظریه_های_رفتارگرایی_و_یادگیری_اجتماعی
#برس_فردریک_اسکینر

〽️ متن هشتم / فردریک اسکینر

✅ رفتار پاسخگو و رفتار عامل

📋 واتسون و اسکینر، هر دو رفتارگرایان رادیکال محسوب می شوند، اما تفاوتهای مهمی دارند. زیرا هر یک بر نوع متفاوتی از رفتار تأکید داشت و برای توضیح آن، اصول متفاوتی را به کار میبرد.

🔴واتسون همان اصولی را برای یادگیری قبول داشت که پاولف مطرح کرده بود.
واتسون این اصول را، برای نسخه خاص خود از رفتارگرایی، به عنوان ادوارد لي ثورندایک مدل انتخاب کرد. کارهای پاولف در مورد یادگیری عناصر زیر را در بر میگیرد: محرک شرطی(CS) - محرک شرطی یعنی محرکی که، در آغاز شرطی سازی زمانی که محرک خنثی است)، در ارگانیزم پاسخ قابل پیش بینی ایجاد نمی کند (محرک خنثی محرکی است که، در حالت عادی، باعث نمی شود که فرد، در واکنش به آن، رفتاری را نشان دهد).

🔴محرک غیر شرطی(US) ؛ محرک غیر شرطی ۲ محرکی است که، در ارگانیزم، یک پاسخ اتوماتیک و قابل پیش بینی ایجاد می کند.

🔴پاسخ غیر شرطی(UR) ؛پاسخ غیر شرطی یک پاسخ اتوماتیک است که از طریق محرک غیر شرطی ایجاد می شود (پاسخ غیر شرطی، پاسخ نا آموخته یا طبیعی نیز نامیده می شود).

🔴پاولف متوجه شد که اگر محرک شرطی چند بار با محرک غیر شرطی همراه شود، به تدریج، این توانایی را به دست خواهد آورد که، در ارگانیزم، پاسخی ایجاد کند که به پاسخ غیر شرطی مورد نظر شبیه است. چنین پاسخی، پاسخ شرطی(CR)نامیده میشود (پاسخ شرطی را پاسخ آموخته شده با غیر طبیعی نیز مینامند. به عبارت دیگر، در شرطی سازی کلاسیک، رفتار شرطی با یک محرک خاص آغاز می شود و، به همین دلیل، رفتار بر انگیخته شده یا ایجاد شده نامیده می شود. کل این فرآیند، همان شرطی سازی پاولفی یا شرطی سازی کلاسیک است.

🔴اسکینر، پاسخ ایجاد شده از طریق یک محرک شناخته شده را رفتار پاسخگو مینامد. رفتار پاسخ دهنده یا پاسخگو زمانی روی میدهد که ارگانیزم یاد میگیرد تا، در مقابل یک محرک جدید، که به طور طبیعی پاسخ خاصی را ایجاد نمیکند، پاسخ دهد. به عبارت دیگر، رفتار پاسخگو در پاسخ به یک محرک داده می شود.

🔴همه پاسخهای شرطی و غیر شرطی نمونههایی از رفتار پاسخگو هستند. گاهی شرطی سازی پاولفی یا کلاسیک، شرطی سازی از نوعSیا محرک نامیده می شود تا روی اهمیت محرک(Stimulus)تأکید شود.

🔴درباره رفتار پاسخگو، باید نکته مهمی مورد توجه قرار گیرد و آن این که بین روی دادن رفتار پاسخگو و محرک ماقبل آن، ارتباط مستقیم وجود دارد.

🔜 مبحث بعد؛ ادامه رفتار پاسخگو


🌐کانال نظریه های روانشناسان

🆔https://t.me/History_of_Psychology

‍ #نظریه_های_شخصیت
#نظریه_های_رفتارگرایی_و_یادگیری_اجتماعی
#برس_فردریک_اسکینر

〽️ متن هفتم / فردریک اسکینر

✅تورندایک و قانون اثر

📋 ادوارد لي تورندایک ، برای مطالعه یادگیری، از حیوانات مختلفی استفاده کرد، زیرا کار با آنها را آسانتر از انسانها میدانست. او دستگاهی به نام «جعبه معما» ساخت. جعبه معما قفسی بود که در آن حیوان (معمولا گربه) می بایست یک عمل ساده انجام می داد (مثلا، کشیدن حلقه طناب با فشار آوردن به پدال) تا بتواند از جعبه خارج شود و به ظرف غذایی که، در تمام طول زندانی شدنش، در کنار جعبه و در معرض دید وی قرار داشته است دست یابد. گربه ابتدا کارهای مختلفی انجام می داد، مثلا خودش را به دیواره جعبه میمالید، دستش را از لای نرده ها بیرون می‌آورد، یا میو میو می کرد، تا این که ناگهان و به طور تصادفی، با دستش روی پدال فشار میآورد. یعنی همان رفتاری که باعث باز شدن در قفس میشد. تورندایک عقيده داشت که حیوانات، برای رها شدن از قفس، از منطق، استدلال، یا بینش (بصيرت یا شهود)، یا هرگونه فرآیندهای عقلی سطوح بالاتر، استفاده نمیکنند. برعکس، آنها از فرآیند کوشش و خطا استفاده میکنند تا اینکه، به تدریج، رفتارهای بی فایده را کنار میگذارند و، نهایتا، به طور شانسي، رفتار موفقیت آمیز را کشف میکنند. بعد، لذت حاصل از رفتارهای موفقیت آمیز، باعث «حک شدن» این رفتار می شود و احتمال تكرار آنها در آینده را افزایش می دهد.

⭕️بر اساس این مشاهدات، تورندایک اصلی را مطرح کرد و نامش را قانون اثر (یا قانون اثر پاسخ) گذاشت. این اصل میگوید که احتمال روی دادن یک پاسخ، در گرو اثری است که همین پاسخ در محیط بر جای میگذارد. یعنی، قانون اثر تورندایک میگوید، پاسخهایی که اثر رضایت بخش دارند تحکیم می شوند و احتمال روی دادن آنها در آینده و در شرایط مشابه، افزایش می یابد، اما پاسخهایی که به نارضایتی با ناراحتی منجر می شوند، تضعیف می شوند و احتمال روی دادن دوباره آنها در آینده و در شرایط مشابه، کاهش مییابد. روان شناسان امروزی، قسمت اول قانون اثر را تقویت، و قسمت دوم را تنبیه یا مجازات مینامند.

⭕️تورندایک چند اصل دیگر را نیز مطرح کرد، از جمله قانون تمرین یا تکرار. طبق این قانون، تکرار با تمرین، یادگیری را تقویت میکند. تورند ایک عقیده داشت که میتوان اصول یادگیری حیوانات را در مورد رفتار انسان و مخصوصا در مورد آموزش و پرورش به کار برد. او میگفت که رفتار انسان پیچیده تر از رفتار حیوانات است و در آن شکی نیست. با این حال، رفتار انسان را نیز میتوان بر اساس یادگیری کوشش و خطایی توضیح داد. به این صورت که موفقیتهای اتفاقی، باعث پیامدهای مثبت می شوند و پیامدهای مثبت، موفقیتهای اتفاقی را در ذهن فرد حک میکنند.


🌐کانال نظریه های روانشناسان

🆔https://t.me/History_of_Psychology