خواندنيها ، ديدنيها و شنيدنيها


Kanal geosi va tili: ko‘rsatilmagan, ko‘rsatilmagan
Toifa: ko‘rsatilmagan



Kanal geosi va tili
ko‘rsatilmagan, ko‘rsatilmagan
Toifa
ko‘rsatilmagan
Statistika
Postlar filtri




فرهنگ و منش پارسی dan repost
‍ ‍ ‍☘ ☘ برگی از تقویم تاریخ ☘ ☘

۵ دی سالروز درگذشت زرتشت

زَرتُشت یا زَردُشت یا اشوزَرتُشت، پیامبر ایران باستان بود؛ که مزدیسنا را بنیان گذاشت. وی سراینده گاتاها، کهن‌ترین بخش اوستا است. زادگاه و زادروز وی دقیقاً روشن نیست، هرچند زمان زایش او ۶۰۰ تا ۱۲۰۰ پیش از میلاد مسیح گمان زده می‌شود و زادگاه وی را به مناطق مختلفی مانند شهر ری، آذربایجان، خوارزم، سیستان، خراسان و آمل نسبت داده‌اند. آموزش‌های زرتشت بعدها با باورهای بومی ایرانیان آمیخته شد و مزدیسنای کنونی را پدید آورد که نزدیک به پنج سده دین رسمی ایران نیز بوده‌ است. نام زرتشت در فهرست یکصد نفره انسان‌های تأثیرگذار تاریخ که توسط مایکل هارت تنظیم شده‌است، قرار دارد. امروزه دین زرتشت پیروانی در ایران، هند و برخی نقاط دیگر جهان دارد.
مادر زرتشت دوغدو دختر «فری‌هیم‌رَوا» و پدر وی پوروشسب نام داشتند. نام خانوادگی زرتشت اسپنتمان بود. حاصل ازدواج پوروشسپ و دوغدو پنج پسر بود که زرتشت سومین آن‌هاست.
زرتشت پسری به نام ایست واستر و سه دختر به نام‌های «فرینی» و «ثریتی» و «پوروچیستا» داشت. زرتشت در گاتاها از ازدواج دختر سوم خود یاد می‌کند و روایات بعدی، شوهر او را جاماسپ می‌نامد. از همسر دوم زرتشت، دو پسر به نام‌های «اورْوْتَتْ‌نَرَه» و «هْوَرْچیثْزَه» زاده شده است.
نخستین کسی که به زرتشت ایمان آورد، میدیوماه بود که فروردین‌یشت از او نام می‌برد. وی در روایات سنتی، پسرعموی زرتشت به‌شمار آمده‌است.
زرتشت به زندگانی دنیوی بی‌اعتنا نیست و درویشی در آن راهی ندارد. زرتشت رسالت خود را فقط مذهبی و معنوی نمی‌داند و در ترقی امور اقتصادی و بهبود زندگانی مادی نیز کوشاست. بخصوص زرتشت به‌آباد کردن زمین و کشاورزی اهمیت زیادی داده‌است. زرتشت در سخنان خویش خطاب به کشاورزان می‌گوید که کشور خداپرست گشتاسپ باید از نیروی آنان برتری به هم رساند و سرمشق دیگران گردد.
درگذشت زرتشت به تاریخ پنجم دی ماه برابر با روز خور از ماه دی است. تاریخ نگاران نوشته‌اند زرتشت پس از هفتاد و هفت سال از عمر خویش که بیشتر آن را برای هدایت و دادن خرد و آگاهی به مردمان صرف کرده بود روزی در آتشکده شهر بلخ مشغول عبادت بوده است. گشتاسب شاه کیانی و پسرش اسفندیار که از حامیان بزرگ وی بودند نیز برای رسیدگی به شهرهای دیگر از بلخ خارج می‌شوند و ارجاسب که دشمن دیرینه زرتشت و ایرانیان بود از این هنگام بهره برد و توربراتور فرمانده سپاه خود را با لشگری بسیار راهی بلخ که بخشی از ایران بود کرد. لشگر تورانی که همان ترکستان امروزی است دروازه‌های شهر بلخ را با تمام دلاوری ها مردم در هم شکستند و هنگامی که زرتشت با لهراسب و گروهی دیگر از یارانش مشغول عبادت به درگاه اهورامزدا بودند توسط سپاه بربر ترکهای تورانی کشته می شوند.
سپنتا نیکنام عضو زرتشتی شورای شهر یزد می‌گوید: چندسال پیش که آموزگار کلاس دینی زرتشتیان بودم دانش آموزی از من پرسید که چرا مسئولان میلاد مسیح را تبریک می‌گویند ولی دو روز بعد برای درگذشت زرتشت پیامی نمی‌دهند؟! و ‏من هنوز پاسخ این پرسش را نمی‌دانم.


‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌  ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌
💎
🆔 @maneshparsi
#برگی_از_تقویم_تاریخ

☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#درگذشت_زرتشت، د


بنیاد فرهنگی جمشید جاماسیان dan repost
موبد پدرام سروش‌پور:
اشو زرتشت نزدیک به چهار هزار سال پیش پایه‌گذار یکی از کهن‌ترین اندیشه‌های معنوی جهان بود. اندیشه‌هایی که در دل کتاب گاتها کتاب آسمانی خودش برای ما به یادگار گذاشته است. کتابی که به جرات می‌توان گفت که کهن‌ترین دست‌نوشته‌ای است که تا به امروز به دست انسان رسیده و در آن آفریدگار هستی به یکتایی نام برده شده است. اشوزرتشت آفریدگار را «اهورامزدا» نامیده است. «اهورا» به معنای «هستی بخش» است و مزدا به معنای دانای بزرگ اشوزرتشت خدای خود را دانای بزرگ هستی بخش نامیده است.

@jamshid_foundation


Video oldindan ko‘rish uchun mavjud emas
Telegram'da ko‘rish


برگی از تقویم تاریخ dan repost
‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ☘ ☘ برگی از تقویم تاریخ ☘ ☘

۴ دی زادروز احمد محمود

(زاده ۴ دی ۱۳۱۰ اهواز -- درگذشته ۱۲ مهر ۱۳۸۱ کرج) نویسنده

او را پیرو مکتب رئالیسم اجتماعی می‌دانند. معروف‌ترین رمان او همسایه‌ها در زمره آثار برجسته ادبیات معاصر ایران شمرده می‌شود.
او از پدر و مادری دزفولی زاده شد و شاید به همین دلیل بیشتر خود را دزفولی می‌دانست. در برخی از آثارش چون همسایه‌ها و مدار صفر درجه، واژه‌ها و جملاتی به گویش دزفولی به چشم می‌خورد و نیز شخصیت «نعمت» در داستان «غریبه‌ها و پسرک بومی» از کتابی به همین نام نیز از یکی از اهالی دزفول به نام نعمت علایی گرفته شده‌است که  حدود سال ۱۳۲۳ در دزفول به‌دست افراد ناشناسی ترور شده است.
او در سال ۱۳۲۹ دوره متوسطه را شبانه در دبیرستان شاهپور اهواز به پایان رساند و پس از سپری کردن دوران تحصیلات ابتدایی و متوسطه در زادگاهش، به دانشکده افسری ارتش راه یافت؛ اما ازجمله تعداد زیاد دانشجویان دانشکده افسری بود که پس از ۲۸ امرداد ۱۳۳۲ بازداشت و سپس بخش‌بخش آزاد شدند؛ درحالی‌که تنها ۱۳ نفر از آنان در زندان باقی ماندند.
او یکی از این دانشجویان بود که توبه‌نامه امضاء نکرد، به همین دلیل مدت زیادی را در زندان به‌سر برد.
او مدتی هم در حوالی خلیج‌فارس، از جمله در بندرلنگه، در تبعید به سر برد والبته خودش از این دوران باعنوان: «... زمانی که گرفتار بازی سیاست شده بودم!» یاد می‌کند.
در سال ۱۳۳۳ نخستین داستان کوتاهش به نام "صب می‌شه" در مجله امید ایران منتشر شد و در سال ۱۳۳۸ توانست اولین مجموعه داستانش به نام مول را با سرمایه شخصی به‌چاپ برساند. او می‌گفت:
بعد از انقلاب به اصرار خودم بازخرید و خانه‌نشین شدم تا شاید به درد درمان‌ناپذیری که همه عمر با من بود - و هست - سامان بدهم. دیر بود اما چاره نبود.
آرامگاه وی در امامزاده طاهر کرج است.

‎🆔 @bargi_az_tarikh

#برگی_از_تقویم_تاریخ

☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#احمد_محمود، ز


برگی از تقویم تاریخ dan repost
‍ ‍ ‍ ‍ ☘ ☘ برگی از تقویم تاریخ ☘ ☘

۴ دی زادروز داریوش رفیعی

(زاده ۴ دی ۱۳۰۶ بم – درگذشته ۲ بهمن ۱۳۳۷ بم) خواننده

او که فرزند لطفعلی رفیعی، نماینده مردم بم در مجلس شورای ملی بود، در جوانی به‌خاطر موسیقی، تحصیل را در بم نیمه‌کاره گذاشت.
در تهران ابتدا با مصطفی گرگین‌زاده و سپس با مجید وفادار آشنا شد که حاصل آشنایی‌اش با وفادار ضبط ترانه‌هایی مشهور مانند: «زهره»  «شب انتظار» با مطلع: شب به گلستان تنها منتظرت بودم «گلنار» با مطلع: گلنار، گلنار، کجایی که از غمت ناله می‌کند، عاشق وفادار... و بسیاری ترانه مشهور دیگر شد.
او همچنین با جواد بدیع‌زاده خواننده مشهور ایرانی نیز آشنایی داشت، به‌‌طوری‌ که تقریباً عضو دائمی خانواده او بود.
وی در اوج شهرت بر اثر تزریق آمپول آلوده،  به کزاز درگذشت. آرامگاه وی در گورستان ظهیرالدوله است.
مجموعه آثار او با نام «کاروان عمر» به کوشش شهرام آقایی‌پور در سال ۱۳۸۷ به‌چاپ رسیده‌است.

برخی آثار معروف وی عبارتست از:
بسوی تو
سلسله موی دوست
نیش و نوش
جگرم
الهی
آه سحر
یار نازنین (دوصدایی با الهه)
یار سیه چشم (دوصدایی با الهه) ۲ اجرا
بیم و امید (دوصدایی با الهه)
ملکه گل‌ها (دوصدایی با الهه)
عاشق زار
کاروان عمر
لاله‌رو
زلف پریشان
پریشان
بازار جوانی
نازنین
مستانه
حال ما را چه پرسی
‌های گل ۱
‌های گل۲
‌های گل۳
شب رؤیایی (افسانه شب)
واویلا
دشتستانی
هما
گلنار
لشکرغم
شیرین
نوری جان
شکوه عاشق
حسن گل
خوبان عالم
مرگ عشاق
باد بهاری
زهره
باد صبا
عمر عاشقی
سخنی با دوست
عاشق سرگردان
پیام آشنا
دو زولفونت۱
دو زولفونت۲
شب انتظار
رشته یاری
گلستان ویران
دام ره بلا
ساقی
هستی سوز
گل
بیا تا گل برافشانیم
شمشیر جفا
دلبرا
خبرازعشق (غم عشق)
شب
محفل مستی
صیاد و دانه
تنها تویی۱
تنها تویی۲
من کیم
خنده عاشق
دل دیوانه
خلوتگه خیال
آندوست (آواز)
بخت آیینه ندارم
ساغر بی می
روز وصال
خواب وخیال
ره دل
سودا زده
زلف بر باد مده
کاردل
زلف
خنده به لب
ای ماه
راز شمع
صدای آشنا
آن سرو که گویند
گناه عشق
صورتگر نقاش
همچنان آسمان
گاهی به نگاهی
شب جدایی
یک شاخه گل
وعده وصال
ماه سرگردان

‎🆔 @bargi_az_tarikh

#برگی_از_تقویم_تاریخ

☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#داریوش_رفیعی، ز


برگی از تقویم تاریخ dan repost
‍ ☘☘ برگی از تقویم تاریخ ☘☘

۴ دی سالروز درگذشت کریم ساعی

(زاده سال ۱۲۸۹ مشهد – درگذشته ۴ دی ۱۳۳۱ تهران) سازنده پارک ساعی و بانی کاشت درختان خیابان ولیعصر

او بنیانگذار علوم منابع طبیعی در ایران، مؤسس رشته جنگلداری و  پایه‌گذار سازمان جنگل‌ها، مراتع و آبخیزداری در ایران بود و نخستین کسی است که برای جنگل‌کاری و توسعه فضای سبز تهران نقشی مثبت ایفا کرد.                            
وی تحصیلات دانشگاهی‌اش را در مدرسه عالی دانشکده کشاورزی دانشگاه تهران گذراند و با درجه مهندسی در سال ۱۳۱۰ فارغ‌التحصیل شد.
او در دوره اعزام دانشجو به خارج از کشور پذیرفته شد و برای مدت ۲ سال به مونپلیه در انستیتو اگرونومیک فرانسه رفت و در آنجا با درجه ممتاز فارغ‌التحصیل شد.
موفقیت‌های تحصیلی او باعث شد تا مجله علمی، تخصصی فرانسه، او را به‌عنوان یکی از چهره‌های شاخص علم جنگل در آن سال‌ها معرفی کند.
وی پس از آنکه در سال ۱۳۱۶ فوق‌لیسانس در رشته آمار جنگل از دانشگاه برکلی کالیفرنیا گرفت، به کشور بازگشت.
او با تاسیس دایره جنگل در ۱۳۱۷ به‌عنوان اولین نهاد مدیریت جنگل‌ها در کشور، ریاست آن را برعهده گرفت و
بر اثر فعالیت و اقدامات پر تلاش او، یک‌سال بعد، این نهاد کوچک به اداره جنگلبانی و بعدها به اداره‌کل جنگل‌ها ارتقاء پیدا کرد.
در همان سال‌ها او و همکارانش قوانین و مقررات جنگل را تدوین کرده و به تصویب مجلس رساندند.
کریم ساعی موفق شد تا در سال ۱۳۲۵ برای اولین‌بار مساحتی از جنگل‌های ایران را تخمین بزند. پس از آن در سال ۱۳۲۷ جلد اول و در سال ۱۳۲۹ جلد دوم کتاب جنگل شناسی را منتشر کرد که با نشر این کتاب اساس اطلاعات علمی جنگلبانان کشور پی‌ریزی شد.
او پس از ریاست اداره کل جنگل‌ها، خود را خانه نشین نکرد و پیشنهاد داد تا در دانشکده منابع طبیعی دانشگاه تهران رشته جنگل ایجاد شود و خود نیز به.عنوان استاد در این دانشکده مشغول به‌کار شد.
با تأسیس بنگاه جنگل‌ها در سال ۱۳۲۸ او با سمت رئیس هیئت مدیره و مدیرعامل این بنگاه، مشغول فعالیت شد و در آذر ۱۳۲۸ نشریه مخصوص کارکنان را باعنوان خبرنامه بنگاه جنگل‌ها منتشر کرد.
او که در بازگشت از شیراز به تهران در اثر سانحه سقوط هواپیما کشته شد، وصیت کرده بود تا او را در دانشکده منابع طبیعی دانشگاه تهران به‌خاک بسپارند.
مجسمه این بزرگ مرد در بوستان ساعی که با نام او نامگذاری شده، روی نیمکتی نشسته است. به نظر می‌رسد، در حال نگهبانی از بوستان‌ها و جنگل‌های کشور است.

‎🆔 @bargi_az_tarikh

#برگی_از_تقویم_تاریخ

☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#کریم_ساعی، د


برگی از تقویم تاریخ dan repost
☘ ☘ برگی از تقویم تاریخ ☘ ☘

۴ دی زادروز رودکی

(زاده ۴ دی ۲۵۰ سمرقند -- درگذشته سال ۳۱۹ پنجکنت) نخستین شاعر پارسی‌گوی

او که در رودک سمرقند چشم به جهان گشود، در هشت سالگی قرآن آموخت و آن را از بر کرد و از همان هنگام به شاعری پرداخت.
وی که از شعرا و سخن سرایان بزرگ و نامدار است از نعمت بینایی بی‌بهره بود، اما روحی با عظمت و اندیشه‌ای بلند و طبعی عالی داشت.
چنـگ را نــیز نیکو می‌نواخت، نوایی گرم داشت و قصیده و غزل و مثنوی شیوا می‌سرود و بــه سبـک خراسانی مدیحه سرایی می‌کرد.
او شاعر دربار نصربن احمد سامانی بود که در اثر جلب رضایت او صاحب مکنت فراوان شد، ولی پـایان عمر را به تنگدستی گذراند.
وی با وجود تقدم نسبت به شاعران بزرگ ایران زمین از پرکارترین‌ها نیز بشمار می‌رود.
تعداد سروده‌های رودکی را از صدهزار تا یک میلیون بیت دانسته‌اند؛ ولی آنچه اکنون بجامانده، بیش از هزار بیت نیست که مجموعه‌ای از قصیده، مثنوی، قطعه و رباعی را در بر می‌گیرد.
از دیگر آثارش و مهمترینش منظومه کلیله و دمنه است که محمد بلعمی آن را از عربی به فارسی برگرداند. او به خواسته امیرنصر و ابوالفضل بلعمی آن را به نظم فارسی نیز در آورده است ، اما متاسفانه این اثر گرانبها مانند سایر آثار و مثنوی‌های وی گم شده است و از آن جز ابیاتی پراکنده در دست نیست.
در شعر او قوه تخیل، قدرت بیان، استحکام و انسجام کلام همه با هم جمع است و به همین دلیل در دربار سامانیان، قدر و مرتبه‌ای داشت که شاعران بعد از او همیشه آرزوی روزگار او را داشتند.

‎🆔 @bargi_az_tarikh

#برگی_از_تقویم_تاریخ

☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#رودکی، ز


بنیاد فرهنگی جمشید جاماسیان dan repost
حسین وحیدی:
در تفسیرهایی که درباره­‌ی مولانا انجام می­‌شود، نمی­‌گویند که او از ایران باستان اثر پذیرفته است. در حالی که اگر ژرف بنگریم درخواهیم یافت که اندیشه­‌ی مولانا ریشه در فرهنگ باستانی ایران دارد. برای نمونه، آن جای که می­‌گوید:

تو یکی نیستی ای خوش رفیق بلکه گردونی و دریای عمیق
موسی و فرعون در هستی توست باید این دو خصم را در خویش جست

این سخن او اشاره به آن بند از گاتهای اشوزرتشت دارد که می­‌گوید: در اندیشه­‌ی انسان دو نیرو هست یکی اندیشه­‌ی پاک یا سپنتامینو و دیگری اندیشه­‌ی بد یا انگره­مینو. این دو در جنگ هستند تا کدامیک پیروز شوند.

@jamshid_foundation


@AxNegarBot dan repost
به یاد استاد باستانی پاریزی

سراینده: هما ارژنگی
۱۷ خرداد ۹۳


گوهری مردی مقیم خاک شد
نی که خاک، او راهی افلاک شد
پیر دیری، قصه گویی خوش سخن
داستان پرداز دوران کهن
ساده پوشی نرمخوی و بی ریا
نکته سنجی با حقیقت آشنا
با نوا و چامه و شعر و سرود
جان او را الفتی دیرینه بود
همچو غواصی به بحر روزگار،
از دل گنجینه‌های پر غبار،
از حدیث رفتگان بی شمار،
سر فرازان به گیتی نامدار،
گفته و ناگفته‌ها را فاش کرد
وان گهرها بهرما شاباش کرد
از ازل، گویی معلم‌ زاده بود
دل به تعلیم و تعلم داده بود
زین سبب بودش چو کوی دلستان
مجلس درس و مقال باستان
همرهانش یک عصا و یک کلاه
یک عصای کهنه و طی کرده راه
هم قدم با گام‌هایی استوار
یاوری در خستگی‌ها پایدار
گفت روزی زیرکی با وی که: هان
این عصا از پیری‌ات دارد نشان!
داد پاسخ با تبسم کای فلان
راز پنهان در عصای من بدان
خود مپنداری به دستم این عصا
همچو چوبی خشک جان و بی‌بها!
این که می‌بینی ز پا ریزآمده
از همان خاک طرب خیز آمده
باز گوی کودکی‌های من است
یادگار کوی زیبای من است
تا فراموشم نگردد کیستم!
از کجایم، در چه کارم، چیستم!
گر چه شهر دلربایان دیده‌ام،
بارها گرد جهان گردیده‌ام،
با همه زیبایی شهر فرنگ،
وانچنان افسونگران شوخ و شنگ
گوشه‌ی پاریز کرمان خوش‌تر است
خاک گوهربیز ایران خوش‌تراست
نکته‌ها گویم ز تاریخ کهن
روشنی بخشم به هر بزم سخن
قصه‌پردازی کنم زین آب و گل
بر فرازم نام او از جان و دل
تا جهان داند که من کرمانی‌ام
عاشق ایرانم و ایرانی‌ام

@jamshid_foundation


Hossein koohi 99 dan repost
◀️ شناخت و ریشه شناسی نام های اسطوره های ایران باستان

دی
#دی
#دتهوش
#دذوه

❄️ دی، نام دهمین ماه و یکی از ماه های مقدس و پر ارج است. از این جهت که یکی از نام های خداوند، دی است. سه روز در ماه، در گاه شماری ایران باستان نامزد به دی است، به همین جهت است که ماه دی را در ایران باستان ماه خداوند ‌می نامیدند.

❄️ واژه دی در اوستا به ریخت دَتهوش یا دَذوَه و در زبان پارسی امروزی دی نامیده شده است، که به معنی آفریدگار، دادار و همیشه به عنوان صفت اهورامزدا در کتاب مقدس اوستا آورده شده است.( دانشنامه مزدیسنا؛ دکتر جهانگیر اوشیدری )

❄️ریشه این واژه از مصدر "دا" به معنی دادن، ساختن، آفریدن و بخشودنی است، که در پهلوی داتن و در پارسی امروزی دادن شده است و از همین بنیاد است داتر که در پهلوی داتار و در پارسی دادار(= آفریدگار) گوییم.( فرهنگ ایران باستان؛ استاد ابراهیم پور داوود )

❄️در ایران باستان سال از دوازده ماه سی روزه تشکیل شده است و هر یک از روزهای سی گانه ماه دارای نام ویژه و مشخصی می باشد و هر روز را به نامی می خواندند که این نام ها از امشاسپندان (فرشتگان) و ایزدان تشکیل شده است.

❄️ روز نخست هر ماه به نام اورمزد نام دارد که نام خداوند است. روزهای هشتم، پانزدهم و بیست و سوم هر ماه نیز دی نام دارد. اما جهت آنکه این سه روز با هم اشتباه نشود، در تلفظ، در پس دی، نام روز بعد را افزوده اند. روز هشتم را دی به آذر، روز پانزدهم را دی به مهر و روز بیست و سوم را دی به دین نامیده اند.

❄️دی علاوه بر اینکه یکی از صفت های خداوند است، همچنین نام فرشته ای است که تدبیر امور و مصالح دی ماه و روزهای دی به آذر، دی به مهر و دی به دین هر ماه در گاه شماری ایران باستان به او تعلق دارد.( دانشنامه مزدیسنا؛ دکتر جهانگیر اوشیدری )

❄️بدین ترتیب در ایران باستان ماه به چهار بخش تقسیم می شد: بخش نخست هر ماه، از نخستین روز ماه که اورمزد نام داشت آغاز و به روز هفتم ماه ختم می شد. بخش دوم از روز هشتم ماه( روز دی به آذر) شروع و به روز چهاردهم ماه ختم می شد.

❄️بخش سوم از روز پانزدهم ماه(روز دی به مهر) شروع و به روز بیست و سوم ماه ختم می شد و بخش چهارم از روز بیست و چهارم ماه( روز دی به دین) آغاز و به روز سی اُم ماه ختم می شد.

❄️ نظر به این بخش های چهارگانه ماه و وجود چهار روز با نام دی در هر ماه با فاصله های هفت / هشت روزه، چیزی شبیه گاهشمار هفتگی پدید آورده است.

❄️ بر این پایه و اساس است که گروهی از پژوهشگران همچون نیبرگ و آرتور کریستن سن بر این باورند که ایرانیان باستان نیز سی روز ماه خود را مانند اقوام سامی به چهار هفته تقسیم می کردند. اما به این دیدگاه، ایرادها و انتقادهای بسیاری شده و مورد قبول قرار نگرفته است.( گاهشماری و جشن های ایران باستان؛ هاشم رضی )

❄️ دی، نخستین ماه از فصل زمستان است که آن را در زبان تازی " جُدَی" خوانند، چون در این ماه شدت سرما زیادتر است در زبان پارسی گاهی دی به جای سرما و گاهی به معنی زمستان نیز به کار می رود:

چه جورها که کشیدند بلبلان از دی / به بوی آنکه دگر نو بهار باز آید ( حافظ)

پشه کی داند که این باغ از کی است / کو بهاران زاد مرگش در دی است ( مثنوی )


هما ارژنگی dan repost
درفش کاویانی سنجاق زرین ساسانی


به یاد استاد باستانی پاریزی

"از خاک به افلاک"
گوهری مردی مقیم خاک شد
نی که خاک،او راهی افلاک شد

پیر دیری،قصه گویی خوش سخن
داستان پرداز دوران کهن

ساده پوشی نرمخوی و بی ریا
نکته سنجی با حقیقت آشنا

با نوا و چامه و شعر و سرود
جان او را الفتی دیرینه بود

همچو غواصی به بحر روزگار،
از دل گنجینه های پر غبار،

از حدیث رفتگان بی شمار،
سر فرازان به گیتی نامدار،

گفته و ناگفته ها را فاش کرد
وان گهرها بهرما شاباش کرد

از ازل، گویی معلم زاده بود
دل به تعلیم و تعلم داده بود

زین سبب بودش چو کوی دلستان
مجلس درس و مقال باستان

همرهانش یک عصا و یک کلاه
یک عصای کهنه و طی کرده راه

هم قدم با گام هایی ا ستوار
یاوری در خستگی ها پایدار

گفت روزی زیرکی با وی که: هان
این عصا از پیری ات دارد نشان!

داد پاسخ با تبسم ک ای فلان
راز پنهان در عصای من بدان

خود مپنداری به دستم این عصا
همچو چوبی خشک جان و بی بها!

این که می بینی ز پا ریزآمده
از همان خاک طرب خیز آمده

باز گوی کودکی های من است
یادگار کوی زیبای من است

تا فراموشم نگردد کیستم !
از کجایم، در چه کارم،چیستم!

گر چه شهر دلربایان دیده ام،
بار ها گرد جهان گردیده ام ،

با همه زیبایی شهر فرنگ ،
وانچنان افسونگران شوخ وشنگ

گوشه پاریز کرمان خوشتر است
خاک گوهربیزایران خوشتراست

نکته ها گویم ز تاریخ کهن
روشنی بخشم به هربزم سخن

قصه پردازی کنم زین آب و گل
بر فرازم نام او از جان و دل

تا جهان داند که من کرمانی ام
عاشق ایرانم و ایرانی ام.👌

# هما ارژنگی


Video oldindan ko‘rish uchun mavjud emas
Telegram'da ko‘rish


Video oldindan ko‘rish uchun mavjud emas
Telegram'da ko‘rish


برگی از تقویم تاریخ dan repost
‍ ‍ ‍ ☘ ☘ برگی از تقویم تاریخ ☘ ☘

۳ دی زادروز عباس سحاب

(زاده ۳ دی ۱۳۰۰ تفرش -- درگذشته ۱۴ فروردین ۱۳۷۹ تهران) جغرافیدان و نقشه‌نگار (کارتوگراف)

از او به‌عنوان بنیانگذار دانش نقشه‌نگاری به شیوه نوین در ایران یاد می‌شود. وی همچنین بنیانگذار مؤسسه جغرافیایی سحاب است.
او تنها پسر ابوالقاسم سحاب، از دانشمندان عصر خود بود که شمار تألیفاتش به بیش از ۷۰ جلد می‌رسد.
وی در  مدرسه، استعداد سرشارش به جغرافیا نمایان شد و نمونه‌ای از کار نقشه‌نگاری‌اش در دوره دبیرستان «نقشه کشور فرانسه» است که در ۱۳ سالگی ترسیم کرد و اکنون در آرشیو مؤسسه جغرافیایی و کارتوگرافی سحاب نگهداری می‌شود. در همین دوره دبیرستان، اولین نقشه تهران را بعد از ۶ ماه کار و تلاش به خط لاتین تهیه کرد.
او به همراه پدرش در سال ۱۳۱۵ سنگ بنای نخستین مؤسسه جغرافیایی و کارتوگرافی خصوصی ایران را گذاشت. او برای تهیه نقشه‌های مناطق گوناگون ایران به بیشتر شهرها و روستاها سفر کرد و در سال ۱۳۳۴ با همکاری مؤسسه کلمبوس آلمان، نخستین کره جغرافیایی را به خط و زبان فارسی به چاپ رسانید.
وی مؤلف، نقشه‌نگار و ناشر صدها اطلس و نقشه جغرافیایی از ایران و کشورهای خاورمیانه، خلیج فارس و دودمان‌های تاریخی ایران است.
از دیگر آثار ارزشمند او تدوین اطلس ۱۴ قرن هنر اسلامی به دو زبان فارسی و انگلیسی در ۲۰ مجلد است. تألیف این مجموعه با حمایت یونسکو در زمان زندگی‌اش، در بیش از ۳۰ سال ادامه داشت و برای گردآوری منابع و تکمیل آن به ۳۲ کشور جهان سفر کرد، اما متأسفانه به انجام نرسید. تنها جلد دوم آن با عنوان «هنر خوشنویسی، از آغاز تا امروز» به دو زبان فارسی و انگلیسی در سال ۱۳۸۱ چاپ و منتشر شد.
مطالعه، پژوهش و گردآوری اسناد تاریخی و جغرافیایی خلیج فارس برای مقابله با سازندگان اسامی جعلی و اثبات حقانیت ایرانیان از دغدغه‌های سحاب بود. وی با تشکیل نخستین نمایشگاه اسناد تاریخی و جغرافیایی خلیج فارس در سال ۱۳۴۵ در محل کافه شهرداری تهران و تدوین و انتشار چند مجلد اطلس به زبانهای فارسی، عربی و انگلیسی و شرکت در مجامع علمی داخل و خارج کشور و تشکیل نمایشگاه‌ها در این زمینه اهتمام کرد.
مؤسسه جغرافیایی و کارتوگرافی سحاب که حاصل کار و تلاش سه نسل خاندان سحاب است، یادگار سحاب به عنوان نخستین مؤسسه جغرافیایی بخش خصوصی در خاورمیانه است. پس از درگذشت وی، این نهاد بزرگ فرهنگی، با نزدیک به ۸۰ سال فعالیت، توسط فرزند ارشدش، محمدرضا سحاب "نسل سوم خاندان سحاب" با همکاری همسر و فرزندانش که نسل چهارم این خاندان هستند، اداره می‌شود
عباس سحاب افزون بر مؤسسه جغرافیایی و کارتوگرافی سحاب، کتابخانه جغرافیایی سحاب را نیز به یادگار گذاشته‌است که دارای چندین هزار جلد کتاب و تقریباً به همین اندازه نشریات ادواری در زمینه جغرافیا و نیز بیش از ۸۰ هزار قطعه نقشه از ایران و جهان است.
آرامگاه وی در قطعه هنرمندان است.

‎🆔 @bargi_az_tarikh

#برگی_از_تقویم_تاریخ

☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#عباس_سحاب، ز


برگی از تقویم تاریخ dan repost
‍ ☘☘ برگی از تقویم تاریخ ☘☘

۳ دی زادروز فروزنده اربابی

(زاده ۳ دی ۱۳۱۳ قم – درگذشته ۱۲ خرداد ۱۳۹۶ تهران) نقاش، شاعر، گوینده و مجری رادیو

او دارای لیسانس مترجمی زبان انگلیسی بود و فعالیت‌های گویندگی رادیو را با برنامه‌های تفریحی و سرگرمی آغاز کرد اما پس از مدتی کوتاه، تهیه‌کنندگان رادیو تشخیص دادند که صدای وی برای برنامه‌های ادبی و هنری مناسب‌تر است. او با صدای دلنشین و لحن بیانی که مختص وی بود، توانست به‌ یکی از گویندگان سرشناس قبل از انقلاب تبدیل شود. او همچنین مجری برنامه گلها نیز بود.
وی به‌همراه چند گوینده زن دیگر رادیو، از جمله خانمها روشنک و آذر پژوهش، شهرت بسیاری در رادیو داشتند.
خانم اربابی پس از انقلاب، مغضوب حکومت شد و به او اجازه ادامه کار ندادند. 
وی علاوه بر صدای خوب، در زمینه ادبیات و هنر هم از دانش خوبی برخوردار بود.
زویا پیرزاد در صفحات ۵۸ و ۵۹ رمان "چراغ‌ها را من خاموش می‌کنم" که در دهه ۱۳۴۰ در آبادان روی می‌دهد، از فروزنده اربابی به عنوان گوینده رادیو نام برده‌است.
اربابی از پدری کاشانی و مادری اصفهانی زاده شد و همسرش کوروس زرین‌افسر، استادیار دانشگاه امیرکبیر بود. غلامرضا اربابی نویسنده و مدیر موسسه آموزش انگلیسی، از بستگان وی بود.

‎🆔 @bargi_az_tarikh

#برگی_از_تقویم_تاریخ

☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#فروزنده_اربابی، ز


برگی از تقویم تاریخ dan repost
‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ☘ ☘ برگی از تقویم تاریخ ☘ ☘

۳ دی زادروز محمدابراهیم باستانی‌پاریزی

(زاده ۳ دی ‌۱۳۰۴ پاریز سیرجان در استان کرمان -- درگذشته ۵ فروردین ۱۳۹۳ تهران) تاریخدان، پژوهشگر، نویسنده و شاعر

او سال ۱۳۲۰ در دانشسرای مقدماتی کرمان تحصیل کرد و سال ۱۳۲۶ در دانشگاه تهران در رشته تاریخ، تحصیلاتش را ادامه داد و دوره دکترای تاریخ را هم در دانشگاه تهران گذراند. با ارایه پایان‌نامه‌ای درباره «ابن‌اثیر» دانشنامه دکترایش را دریافت کرد. (در خاطرات ایشان آمده است که از نخستین ساکنان کوی دانشگاه تهران، واقع در امیرآباد شمالی بود.)
وی کارش را در دانشگاه تهران از سال ۱۳۳۸ با مدیریت مجله داخلی دانشکده ادبیات آغاز کرد و تا سال ۱۳۸۷ استاد تمام‌ وقت آن دانشگاه بود و رابطه تنگاتنگی با این دانشگاه داشت.
شوق نویسندگی او در دوران کودکی و نوجوانی در پاریز و با خواندن نشریاتی مانند حبل‌المتین، آینده و مهر، برانگیخته شد و اولین نوشته‌هایش را در سال‌های ترک تحصیل اجباری (۱۳۱۸ و ۱۳۱۹) در قالب روزنامه‌ای به نام باستان و مجله‌ای به نام ندای پاریز نوشت که در پاریز منتشر می‌کرد و دو یا سه مشترک داشت.
اولین نوشته‌اش در جراید آن زمان، مقاله‌ای بود با عنوان «تقصیر با مردان است نه زنان» که در سال ۱۳۲۱ در مجله بیداری کرمان درج شد و پس از آن به‌عنوان نویسنده یا مترجم از زبانهای عربی و فرانسه مقالات بی‌شماری در روزنامه‌ها و مجلاتی مانند اطلاعات،  کیهان، خواندنیها، یغما، راهنمای‌کتاب، آینده، کلک و بخارا به‌چاپ رسید.
اولین کتاب دکتر باستانی پاریزی پیغمبر دزدان نام دارد. وی ۶۶ عنوان کتاب تألیف و یا ترجمه کرده‌است. کتابهای او برخی شامل مجموعه برگزیده‌ای از مقالات وی هستند که به‌صورت کتاب جمع‌آوری شده‌اند و برخی از ابتدا به‌عنوان کتاب نوشته شده‌اند.
از میان نوشته‌هایش هفت کتاب با عنوان «سبعه ثمانیه» متمایز است که همگی در نام خود عدد هفت را دارند، مانند خاتون هفت قلعه و آسیای هفت سنگ. بعدا کتاب هشتمی با عنوان هشت‌الهفت به این مجموعه هفت‌تایی اضافه شده‌است.
به جز کتب و مقالات، وی شعر هم می‌سرود و اولین شعرش را در کودکی در روستای پاریز و در آرزوی باران سروده بود و منتخبی از شعرهای خود را در سال ۱۳۲۷ در کتابی به‌نام «یادبود من» به چاپ رسانده‌ است.
دکتر محمد بقایی"ماکان" در روزنامه شرق می‌نویسد: ملك‌الشعرای بهار گفته است اگر از نشاط اصفهانى فقط همين يك بيت مى‌ماند:
طاعت از دست نيايد گنهى بايد كرد
در دل دوست به هر حيله رهى بايد كرد
بازهم به همين اندازه معروف مى‌شد. درباره استاد باستانى پاريزى هم بايد گفت اگر از او فقط غزل:
"ياد أن شب كه صبا بر سر ما گل می‌ریخت" باقى مى‌ماند بازهم به‌همين اندازه معروف می‌شد.
آرامگاه وی بنابر وصیت، در کنار همسرش در قطعه ۲۵۰ بهشت زهرا است.

‎🆔 @bargi_az_tarikh

#برگی_از_تقویم_تاریخ

☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#محمد_ابراهیم_باستانی_پاریزی، ز


در پناه تو
شهرام غواص
ترانه‌سرا: شیون فومنی
آهنگساز: محمدرضا علیقلی

🍃🌹🍃
https://t.me/NaTiEr931218
کانال خنیاهای جاویدان


برگی از تقویم تاریخ dan repost
☘ ☘ برگی از تقویم تاریخ ☘ ☘

۳ دی زادروز شیون‌فومنی

(زاده ۳ دی ۱۳۲۵ فومن -- درگذشته ۲۳ شهریور ۱۳۷۷ تهران) شاعر

او تحصیلاتش را در رشت و کرمانشاه گذراند و در سال ۱۳۴۶ وارد سپاه دانش شد و یکسال بعد به استخدام آموزش و پرورش مازندران درآمد.
در سال ۱۳۷۲ مبتلا به بیماری نارسایی کلیه شد و برای درمان و دیالیز (تراکافت) به‌تهران کوچ کرد و در همین سال لیسانس ادبیات از دانشگاه تربیت معلم گرفت و در سال ۱۳۷۶ پس از سالها تدریس، بازنشسته شد.
وی شعر محلی و بومی گیلکی را تا آنسوی مرزها اشاعه داد و نیز با انتشار مجموعه‌های شعر فارسی و ارائه قالبهای مرسوم، از شاعران تأثیرگذار شعر معاصر بشمار می‌رفت.  پژوهش در زمینه فرهنگ و ادب گیلان و ارائه مجموعه اشعار گیلکی در قالب غزلیات، منظومه‌ها و دوبیتی‌های محلی، از جمله آثار اوست. علاوه بر اینها، ترانه‌سرایی یکی از جنبه‌های ادبی و هنری او بود که با مهارت بر موسیقی، آواها و ملودی‌های محلی و فارسی در این حوزه، ترانه‌های متعددی از وی به وسیله خوانندگان نامور خوانده شده‌ است. او در کنار شعر، در حوزه‌ شعر و ادبیات کودکان، قصه و فیلمنامه نیز فعالیت می‌کرد.
وی در شیوه تخیل و مضمون پردازی شاعران سبک هندی، تشبیهات، استعارات، تصاویر و ترکیب سازی، مضمون یابی و پارادوکس‌های زیبایی را در خود داشت که همه اینها در کنار عناصر بومی و چه با اصطلاحات و ترکیبات زبانی گیلک، همانند: این سفر (این دفعه) وعده خلافی، خرسخواری، تن شده، چموش پا تاوه و … به واقع دیده می‌شود که کلمات را به راحتی دستکاری می‌کرد و با آنها فضای تخیلی می‌ساخت.
  تشخیص زبانی او مربوط به گزینش لطیف‌ترین واژه‌های رایج بود و ناخودآگاه از واژه‌های خشک و خشن پرهیز می‌کرد.
امّا اشعارنو و اشعار سپید از پر دغدغه‌ترین لحظه‌های سرودن شاعر بوده‌ است که چهره دیگر شاعر را در این قالب به خوبی می‌بینیم که چقدر از ظرفیت‌های بیانی، زبانی، عاطفی و … شاعر را با خود به همراه داشته‌است که تا بدان پایه
با آن‌همه غزل‌های زیبا و دلنشین گرایش خاصی به سرودن اشعار سپید نشان می‌دهد.
آرامگاه شیون فومنی در بقعه سلیمان داراب رشت در کنار مقبره میرزا کوچک جنگلی و مادرش قرار دارد.

گزیده آثار:
پیش پای برگ
یک آسمان پرواز
از تو برای تو
رودخانه در بهار
کوچه باغ حرف

‎🆔 @bargi_az_tarikh

#برگی_از_تقویم_تاریخ

☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#شیون_فومنی، ز

20 ta oxirgi post ko‘rsatilgan.