مهکامه خادمی


Kanal geosi va tili: ko‘rsatilmagan, ko‘rsatilmagan
Toifa: ko‘rsatilmagan


مینویسم
تا با خواندنشان، دست کم یک کار را در دنیا با هم انجام داده باشیم...



اینستاگرام:
https://instagram.com/_u/mahkame_khd_

Связанные каналы

Kanal geosi va tili
ko‘rsatilmagan, ko‘rsatilmagan
Toifa
ko‘rsatilmagan
Statistika
Postlar filtri


کافه مانگ dan repost
دیدین هی میپرسن انتخاب شما بین کسی که دوسش دارین و کسی که دوستون داره، کدومه؟
بنظر من انتخاب معنی نداره!
آدمی که یکیو دوست داره انتخابشم کرده و تا وقتی اونو داره حتی تو دو راهی انتخاب کس دیگه گیر نمیکنه.
و اینکه آدم فقط زمانی به دوست داشته شدن پناه میبره که کسی که دوست داشت رو از دست بده!
همین










دیگر گمشان نمیکنم.
رویاهایم را می گویم.
سنجاق شان کرده ام به گل های پیراهنم.
تا تو بیایی، کار این‌ وصله ها هم تمام میشود... .
#مهکامه_خادمی
✨🌸
@mahkame_khademi




ساعت ُ نگاه کردم ۰۰:۲۰ بامداد. تقویم‌ ِ گوشی هم شده ۱ مهر. یه لحظه دلم خواست یه بچه مدرسه ای بودم که الان اتاقم بوی نویی ِ کیف و لوازم التحریر میداد و از ذوق فردا و دیدن دوباره ی دوستام بیخوابی میزد به سرم و به سختی و زور مامان میخوابیدم. صبح هم از ساعت ۶ بیدار میشدم و تند تند صبونه میخوردم. کفشمو از خونه میپوشیدم و بعد کلی راه رفتن باهاش روی فرشا، کیفمم برمیداشتم و بابا منو میرسوند مدرسه ... .
انگار آدم میخواد واسه الانش هم ذوق داشته باشه اما میدونه که همه‌ چی موقته و ترجیح میده بخوابه اصلا...!
انگار پاییز ِ زمان مدرسه پاییز تر بود...!
پاییزتون مبارک ❤️🍂
#مهکامه_خادمی
#درگوشی

@mahkame_khademi


🍃مرا فریاد کن...
@mahkame_khademi


داستایوفسکی در جایی میگه: " می‌خواهم دست ‌کم یک نفر باشد که با او از همه چیز همانطور حرف بزنم که با خودم حرف می‌زنم."
و در مقابل توی شبهای روشن از زبان خیالباف میگه "چرا باید یه نفر رو احتیاج داشته باشم که باهاش دو کلمه حرف بزنم؟ خودم با خودم میتونم بیشتر از دو کلمه حرف بزنم و حرفای خودمو راحت‌تر بفهمم."...
میدونی فرق این دو تا چیه ؟ اینه که حرف زدن با خودت برای وقتیه که‌ میفهمی دیگه حرف زدن با آدم ِ دیگه فایده ای نداره.خسته میشی از دهن باز کردن و ترجیح ‌میدی بی صدا برای خودت حرف بزنی‌. اما جایی میرسه که آدم خسته میشه از بی صدا حرف زدن، بی صدا زندگی کردن.حرف زدن با خودت چیزی رو حل نمیکنه باعث‌ میشه بیشتر درگیر اون‌افکار بشی.
دنیا هر روز داره جای غریب تری میشه، یافتن کسی شبیه خودت برای حرف زدن و ‌دیدن دنیا از یک قاب قطعا موهبتیه فرا تر از عشق چرا که آدما اول از لای کلمات به هم میرسن، بعد دوست داشته میشن، و یا دوست میدارن. حرف زدن با خودت عالیه، اما نه وقتی که تنها روی یک عقیده و فکر بخوای متمرکز بشی. چیزی که حالا آدم خیلی بهش نیاز داره همینه؛"حرف زدن با کسی شبیه خودش"
#مهکامه_خادمی

@mahkame_khademi


منم لیلی، که تنهایی دل میبازُم...
🎶🆕
@mahkame_khademi


*ماه بخت ترینم من
در حجله ی چشمانت
گیسو به دست هر شب
میبافی و میبافم
من شعر ِ نگاهت را
تو شعر موهایم را
تو قافیه میچینی
من رنگ میبازم
تو هر شب و شب با ساز
در کنج ِ دل ِ خستم
مینشینی و میسازی
شعر من ِ دلدار را
ماه بخت ترینم من
در گوشه شعرهایت
ماه بخت ترین دُخت
شهرآشوب ٍ شعر هایت

#مهکامه_خادمی

#اولین_شعر_زندگانی🙄😅
#بماند_اینجا
*#مهکامه، به معنی #ماه_بخت.🌙

@mahkame_khademi


🌙ماه بخت ترینم من
در گوشه ی شعرهایت...
#مهکامه_خادمی

@mahkame_khademi


#بریده_کتاب

اغلب خیال می‌کنند که مرغ‌های دریایی غم بزرگی در دل دارند و حال آن که این خیالی پوچ است. اشکالات روانی خود آدم است که این احساس را به وجود می‌آورد. آدم همه جا چیزهایی می‌بیند که وجود ندارد. این چیزها در درون خود آدم است. همه به یک درون‌گو مبدل می‌شویم که همه چیز را به زبان می‌آورد. مرغ‌های دریایی، آسمان، باد، همه چیز. صدای عرعر خری را می‌شنوید. خری است بسیار خوشبخت که فقط برای یک خر ممکن است؛ ولی آدم با خودش می‌گوید: «خدایا چقدر غمناک است؟» عرعر خرها دل را کباب می‌کند؛ ولی این است که خر واقعی خود ما هستیم.


📕 خداحافظ گری کوپر
✍ رومن گاری

@mahkame_khademi


۹شهریور سالمرگ #فرهاد_مهراد ِ بی نظیر 🖤🥀




مثل این است که من در یک محفظه ی شیشه ای ِ سفید زندگی میکنم. رفت و آمد آدم ها را میبینم. برایشان دست تکان می دهم، به حماقت ها و سعی شان در پوشاندن ضعف های عیانشان می خندم. در لحظه های حساس زندگی کنارشان قرار می گیرم و در حالیکه دستانم را روی شیشه ی سفید گذاشته ام با چشمانی گرد و دهانی باز، خیره به انتخاب هایشان می شوم. با هرکدامشان دعوایم می شود، فحش می دهم، دلم می خواهد این شیشه دورم را بشکنم فقط بخاطر کوبیدن مشت های حیف شده ام توی دهان ِ بعضی هاشان، اما مطمئن هستم به محض باز شدن محفظه، مهربان تر از قبل به آنها سلام خواهم کرد... .و این دورویی ِ من نیست، خاصیت ِ شیشه ی شکسته شده است...! .اما میدانم این اتفاق هیچگاه نخواهد افتاد. میدانم. و آدم اینطور مواقع میگوید چرا هیچ اتفاقی نمی افتد ، هیچ نشانه ای، هیچ علائمی ، هیچ اشاره ای از جانب زندگی که به من بگوید: "هی، تو زنده هستی"...!
آدم گاهی دلش اندازه همین یک تشر کوچک هم از زندگی راضی میشود... . آدم اینطور مواقع فکر میکند از یاد همه رفته است، حتی زندگی...حتی زندگی... .
#مهکامه_خادمی

@mahkame_khademi


اَگه مَردای تو قِصّه بِدونَن که اینجایی
بَرای بُردَن ِتو بـا اَسب ِبالـدار مـیـتازَن...
🎼👌☺️✨

@mahkame_khademi


💌
"#عالیجناب_خواب_های_بی_قرارم"
#قسمت_اول🌿

عالیجناب ِ خواب های بی قرارم!
امروز قبل از دست گرفتن قلم و کاغذ و نوشتن این سیاهه ها، شاعری در آن سر ِ دنیای من، نگران تمام شدن ِ شعرهای عاشقانه بود و میگفت دنیا دارد از شعر های عاشقانه تهی میشود...همین یک جمله کافی بود تا دو مرتبه آن قسمت از روح بیمار و عاشق و خفته ی من بیدار شود. عالیجنابم! مگر می شود دختری در دنیایی باشد و آن دنیا عاری از شعر های عاشقانه باشد؟! راستش را بخواهید چند صباحی دستمان به عاشقانه نویسی نمی رفت.! دیگر دلش احساس نمیخواست و چشمانش خیره ی عقل و منطق شده بود. حالمان حال شهریوری بود که نه بنیه اش تاب گرما را داشت و نه میتوانست از تابستان جدا شود...! می نشست پشت شیشه ی نم دار ِ پاییز وبه لالایی و هوهوی شبانه اش گوش می داد و اشک میریخت... .

عالیجناب ِ دنیای خالی و مملو از شعر های عاشقانه ام!
دنیا جای خوبی برای دوست داشتنتان نیست. مزه ی زهر مار میدهد، مزه ی نان کپک زده! من فهمیده ام. دوست داشتنتان را خشک کرده ام و گذاشته ام لای شبدر چهار برگ، بعد بین دستمال سفیدی پیچیدم با حاشیه دوزی های نرگس و نسترن صورتی، و بعد هم گذاشتم یک گوشه ی قلبم. مخفی اش کردم تا دست دنیا نرسد و فکر نکند دوستتان دارم و هی زهرماری نپاشد روی دوست داشتنتان... ‌.

عالیجنابم!
یک روز مرا خواهید دید، همراه با یک عالم مادیان سفید و قهوه ای. می رویم تا با هم پرت خیالبافی هایمان شویم، آنجا دیگر لازم نیست چشم هایمان برای زنده ماندن واقعیات را ببینند، آنجا همین که خیال کنم به دست هایتان خواهم رسید.
نپرسید کِــی، زمانش را نمیدانم! شاید وقتی باشد که از احساسات شما مطمئن و دلگرم باشم، شاید وقتی باشد که دیگر چشم هایمان را به روی حرف های عقل ببندیم، زمانش شاید وقتی باشد که دیگر، تنها یک مادیان سفید در دنیا مانده باشد و یک‌ شاعر و یک قصه پرداز،
و آن شما باشید و، من... .
#مهکامه_خادمی

@mahkame_khademi


زن های عاشق، بهترین قصّه پردازان هر خانه هستند...
خواه برای مردی چهارشانه با صورتی زبر و استخوانی...
خواه پسر بچه ای با چشمانی سیاه و‌صورتی گرد... .
😌🖤🌙
#مهکامه_خادمی

@mahkame_khademi

20 ta oxirgi post ko‘rsatilgan.

51

obunachilar
Kanal statistikasi