#پسر که بودیم از دختر همسایه
گفتن ممنوع بود #دختر که بودیم
برای اثبات نجابت، سرمان از روی
سنگفرش خیابان بالاتر را نمیدید.
پدر دو دستی شلوار مرا چسبیده
بود که کسی به ناموس فرزندش
تجاوز نکند....اما روح و افکارمان
هر شب زیر لگد لِه میشد....
#سیاوش_قمیشی گوش میکردیم
و بیرون میگفتیم #صادق_آهنگران
چه صدایی دارد...!
.
نوار ویدئو لای روزنامه میگذاشتیم
و میگفتیم که کتاب دوستمان است
مبادا کثیف شود...
دنیایمان پنهان کاری بود...
آنقدر حرفه ای شده بودیم که
حتی خودمان را هم از خودمان
پنهان میکردیم...
.
لباسهایمان یا از خواهرو برادر
قبلی به ارث رسیده بود یا بوی
نفتالین میداد،.... آخر نداشتیم..
نه اینکه دیگران داشته باشند..نه !
" همه نداشتیم "
زندگیمان شده بود فالگوش اخبار
ایستادن که کدام #کوپن قرارست
این بار #ضامن گرسنگیمان شود ....
علیرضا موسوی
🧿
@tahavole50