𝖬𝗂𝖽𝖽𝗅𝖾 𝖭𝗂𝗀𝗁𝗍


Kanal geosi va tili: ko‘rsatilmagan, ko‘rsatilmagan
Toifa: ko‘rsatilmagan



Kanal geosi va tili
ko‘rsatilmagan, ko‘rsatilmagan
Toifa
ko‘rsatilmagan
Statistika
Postlar filtri


.


پَشمَکِ تَلخ• dan repost
.'✰𝖢𝗁𝖺𝗅𝗅𝖾𝗇𝗀𝖾.'.-
فوروارد کنید عکس/ویدیوتون رو ریپلی کنید

تا من و روناک.
هردومون بهتون نمره بدیم از 10
و pass/smash بازی کنیم
همینطور تایپ mbti شمارو حدس بزنیم
و در آخر چند نفر که بهم بیان رو شیپ کنیم.

Delina-220
Ronak-920


" من یک سر دارم و هزار سودا "




Moje more, moje more
کابوس های من


,𝖪𝗂𝗍𝗌𝗎𝗇𝖾 dan repost
-ذهنی آکنده از افکار خونین.
بویی که مشامش را مست کرده بود شرابی از خون بود و چشمانش زخمی از برندگی بیش از حد اجسام اطرافش.
روحش فریاد میکشید و جسمش را به لرزه می انداخت اما غریبه ای که در سایه ها بود مانند عروسک خیمه شب بازی او را بازیچه هوس خود کرده بود.


Video oldindan ko‘rish uchun mavjud emas
Telegram'da ko‘rish


This is what is like to be known as dead

به عنوان یه مرده شناخته شدن یه همچین چیزیه

Now open up your eyes, you see the world it is red

حالا چشماتو باز کن، میبینی که دنیا قرمز شده

Now what's the word, captain?

حالا حرفت چیه کاپیتان؟

I think I caught you lackin

فک کنم بدون اسلحه گیرت اوردم😉


دیگه اون منِ چند سال پیش از بین رفته. اون قسمتی از من که سعی می‌کرد آدما رو همیشه راضی نگه داره از بین رفته و دیگه وجود نداره. اون قسمتی از من که قهر کردن رو بلد بود، از بین رفته. اون منِ قبل که خیلی زود از آدمای دور و برش می‌رنجید، دیگه از بین رفته. اون منِ چند وقتِ پیش که تا اتفاقی می‌افتاد که یکم به نظرش سخت بود و اذیت کننده، می‌نشست گریه میکرد و میر‌فت تو لاکِ خودش، از بین رفته. این منِ الان، با اون آدمی که سالها پیش وجود داشت، خیلی فرق داره. منِ الان، فهمیده باید به یکی همونقدری اهمیت بده که بهش اهمیت میده. منِ الان، فهمیده که قهر اصلا معنیی نداره، یا با کسی دوست میمونه یا کلا قطع رابطه میکنه. منِ الان، میدونه وقتی توی یه مشکلی گیر کرد، به جای اینکه بشینه ساعت‌ها و یا حتی روز‌ها بخاطر اون مشکل اشک بریزه و یا زانوی غم بغل بگیره، بگرده دنبالِ راه حلش. منِ الان خیلی بیشتر از اون منِ سالها پیش پخته‌تر و با تجربه‌‌تره. این منِ الان، خیلی خوب میدونه کجا و چطوری گلیمش رو از آب بکشه بیرون. منِ الان، حاصلِ سختی‌هاییِ که من توی این مدت کشیدم. این منِ الان، حاصلِ یه سری شکست‌ها و نشدن‌ها و نتونستن‌هاست که خیلی قابل افتخار‌تر و موفق‌تر از اون منِ قبلِ این اتفاقاتِ.


Video oldindan ko‘rish uchun mavjud emas
Telegram'da ko‘rish


I'm so sick of seventeen
از ۱۷ سالگیم خستم
where's my fucking teenage dream?
ارزو های لعنتی نوجوونیم کجان؟
If someone tells me one more time
اگه کسی یبار دیگه بگه
“Enjoy your youth"
"از نوجوونیت لذت ببر"
I'm gonna cry
گریه میکنم


گذرِ زمان خیلی وحشتناکه. کسی که یه سال پیش واست غریبه بود و نمیشناختیش، امسال شاید همه‌یِ زندگیت باشه. یا اونی که پارسال همه‌یِ زندگیت بود، امسال میتونه فقط یه غریبه باشه. گذرِ زمان اینطوریه که زندگی تغییر میکنه؛ تو اسباب‌ بازی‌هایِ بچگیتو از دست میدی، تو دوستای دورانِ مدرسه‌ت رو از دست میدی، تو رفقاتو از دست میدی، تو عشقت رو از دست میدی؛ تو قسمتایی از وجودتو که هرگز فکرشو نمیکردی از دست میدی! و بعد، بدونِ اینکه متوجه بشی؛ اون قسمتا برمیگردن. دوستای جدیدی پیدا میکنی، عشقِ جدیدی واردِ زندگیت میشه، رفقای بهتری میان. اما این بار، مثلِ همه‌یِ اون اتفاقا، یه اتفاقِ بزرگِ دیگه هم میفته. و اون اینه که این بار یه نسخه از تو که قویتر و عاقلتر از زمانیه که این اتفاقا نیفتاده بودن، داره به زندگی ادامه میده! این بار یه نسخه قوی‌تری از خودت رو میبینی که توی این مدت، گذر زمان ساختتش. مهم نیست چقدر سختی بکشی؛ روزای بهتر همیشه منتظرتن درست مثل الان که تو بی‌خبر از اونایی و اونا امیدوارن که تو بهشون برسی. درسته گذرِ زمان وحشتناکه، ولی از تو یه آدمِ خیلی بهتری میسازه!


چایی وقتی سرد میشه توش ابجوش میریزیم که گرم بشه ولی کم رنگ میشه!)
بعضی رابطه ها اینجوریه شاید طرف هربار ببخشه یا چیزی نگه و بگذره ولی هر بار علاقه اش، صبرش، تحملش و دوست داشتنش کمرنگ تر میشه..




تمام مدت داشتم آسیب میدیدم، و من فقط ساکت بودم و هیچی نمیگفتم.






تو اون شخصیتیو از من می‌شناسی که من می‌خوام !!!!


بدترین چیز در مورد تموم شدن‌ها اینه که:
احساسی که قبلا در مورد اون چیز یا اون شخص داشتی رو به خوبی به خاطر میاری، ولی دیگه نمی‌تونی حسش کنی.
ولی خبر خوب اینه که عادت می‌کنیم.


من گم شدم تو هزار توی ذهنم .

20 ta oxirgi post ko‘rsatilgan.

59

obunachilar
Kanal statistikasi