برگزاری #رفراندوم

✅ بیانیه جبهه اصلاحات از نظر شفافیت سیاسی و نیز صورت‌بندی شکلی آن(نه الزاما مضمون سیاسی درونی‌اش)، دارای انسجام است.
🌈شاید رویکرد مضمونیِ سیاسی بیانیه را بتوان نوعی«حداقل‌گرایی» گذاشت...
🌈در درون جبهه اصلاحات سه گرایش قابل مشاهده است:ساختارگراها، روزنه‌گشاها و بالاخره مردّدین و بعضا میانه‌بازها...
🌈 مضمون سیاسی بیانیه هم با رویکرد ساختارگراها که از ابتدا خواهان عدم شرکت هستند و هم با روزنه‌گشایان که معتقد به شرکت به هر قیمت هستند، متفاوت است. در متن بیانیه البته رویکردِ«اتمام حجت گرایی» دست بالا را دارد...
🌈 برخلاف تعبیری که در بیانیه آمده«بدون این که دچار ساده‌اندیشی شویم...»، به نظر می‌رسد بیانیه دچار این ساده‌اندیشی است که گویا خامنه‌ای امکان حضور نامزد اختصاصی آنها در انتخابات را خواهد داد.
🌈 در جبهه اصلاحات اگر بتوانند با همین موضع انسجام داخلی‌شان را حفظ کنند و بعد از رد صلاحیت نامزدهای‌شان از شرکت در نمایش انتخابات خودداری کنند، یک موفقیت خواهد بود. ولی متأسفانه قابل پیش‌بینی است که انشعاب دیگری مشابه روزنه‌گشایان باز اتفاق خواهد افتاد.

🔹گفتگوی رضا علیجانی با رادیو فردا
https://t.me/rezaalijani41
🔺بیانیه اصلاح‌طلبان ضمن برخورد شفاف با افکار عمومی شاید تا حدی هم توانسته باشد معدلی از نظرگاه‌های رأس و بدنه جبهه را مراعات کند و باز تا حدی باعث حفظ همبستگی درونی شود.
🔺معرفی نامزدهای اختصاصی جبهه با توجه به حد نصاب دو سوم، تا حدی دشوار است اما باز می‌تواند به لحاظ نظری انسجام‌بخش باشد. اما اینکه آیا می‌توانند بنا به بند پایانی بیانیه (که می‌گوید به منظور حفظ انسجام جبهه و نیز به موجب تبصره یک ماده شش آیین‌نامه داخلى، همه اعضاى حقوقى و حقیقى ملزم به رعایت این تصمیم هستند)، در عمل هم این انسجام را حفظ کنند، بسیار بعید به نظر می‌رسد.
🔺در آخرین تجربه جبهه اصلاحات در انتخابات مجلس و حرکتی که روزنه‌گشایان انجام دادند روح و محتوای حاکم بر این بند زیر پا گذاشته شد. هر چند به لحاظ ظاهری دستاویز آنها این بود که ما از پرچم«جبهه اصلاحات» استفاده نکرده‌ایم. اما در صحنه سیاست این مهم نیست که در حرف یا بیانیه از این تیتر استفاده کرده‌اند یا خیر.
🔺جبهه اصلاحات گفته که آنها می‌خواهند کاندیدای اختصاصی داشته باشند. نه علی لاریجانی زیر بلیط آنها خواهد رفت و نه اصلا او تأیید صلاحیت خواهد شد چون...
🔺در دوجایی که گرایش کارکرگرایانه (و بهبودخواهانه) در بیانیه جبهه اصلاحات مشاهده می‌شود، هر دو معطوف به سیاست خارجی است(«مدیران با تجربه، توانمند، توسعه‌گرا و آشنا به دنیای امروز» و «تعامل عزتمندانه با دنیا، کاهش تحریم‌های ظالمانه»).
🔺در جبهه اصلاحات اینک برخی ساختارگرا و گذارطلب‌اند، بعضی هم جامعه‌محور هستند، بالطبع موضع این بخش مشارکت در انتخابات نیست. ولی ممکن است آنها نیز برخورد (یا تاکتیکِ)«اتمام حجت گرایی» را قبول داشته باشند(یعنی توپ را به زمین حریف بیندازند؛ عده‌ای ثبت نام کنند و بعد از رد صلاحیت، جبهه اصلاحات اعلام عدم شرکت کند). بخشی دیگر روزنه‌گشایان هستند که معتقدند به هر قیمت و در هر شرایطی باید در انتخابات شرکت کنند(به تعبیر آقای خاتمی دنبال گدایی از حکومت هستند). بخشی نیز مردّدین و بعضا میانه‌بازها هستند (که اینها هم گرایش انتخاباتی دارند). این بیانیه فعلا توانسته اختلافات درونی را حل کند (و یا عقب بیندازد). در این بیانیه، سرجمع، اتمام حجت گرایی دست بالا را دارد.
🔺شاید رویکرد مضمونیِ سیاسی این بیانیه را بتوان نوعی«حداقل گرایی» گذاشت؛ چون ضمن اشاره به «مشکلات و بحران‌های عدیده کشور» و از طرف دیگر «عزم جدی بر خالص‌سازی و «مهندسی انتخابات» و تصریح بر «محدود شدن اختیارات ریاست جمهوری»؛ اما معتقدند «با همین حد اختیارات هم یک دولت کارآمد و توانمند می‌تواند در اداره امور به ویژه کاهش مشکلات معیشتی جامعه نقش داشته باشد». آنها همین «حداقل» را مبنای «مشارکت مشروط در انتخابات» قرار داده‌اند.
🔹لینک فایل صوتی:
https://t.me/RezaAlijaniarchive/400

✅ قالیباف، «تکنوکرات ولایی»، مجددا بر پیشانی یکی از سه قوه نظام ولایی نشست؛ کسی که در پرونده‌اش فسادهای متعدد و جنایت و لوله کردن دانشجویان و... وجود دارد. رئیس قوه دیگر، محسنی اژه‌ای، هم پرونده مشابهی دارد. حالا باید منتظر تکمیل این مثلث با ضلع سومش باشیم.
🌈این که «تندروهای ولایی» رأی زیادی نیاوردند، در حالی که سیاست فرهنگی و سیاست خارجی آنها به خامنه‌ای نزدیک‌تر است، شاید معنی‌اش این باشد که اگر او سرش را زمین بگذارد ممکن است برخی سیاست‌هایش ادامه پیدا نکند.
🌈 به ورشکستگی سیاسی و سطح نازل توقع برخی روزنه‌گشاها هم اشاره کنیم که انتخاب هیئت رئیسه را تبریک گفتند. باعث شگفتی است که چگونه اعتبار و سرمایه اجتماعی‌شان را به حراج گذاشته‌اند.
🌈 قالیباف احتمالا کاندیدای ریاست جمهوری نخواهد شد، ولی اگر احیانا نامزد شود معنایش این است که بیت می‌خواهد قالیباف را رئیس جمهور کند. او دیگر برای شکست خوردن وارد انتخابات نمی‌شود(چون حیثیت سیاسی درون نظامی‌اش لطمه می‌بیند) ودر صورتی وارد انتخابات می‌شود که از قبل پیروز باشد و بیت و سپاه بخواهند او را به پاستور ببرند.

🔹گفتگوی رضا علیجانی با VOA
https://t.me/rezaalijani41
🔺قالیباف رأی بالایی در مجلس آورد و نشان داده شد وقتی بیت و سپاه پشت کسی باشند همه سوابق فساد قابل گذشت و چشم‌پوشی و سوابق جنایت هم برای فرد، حتی نوعی مصونیت می آورد، چون علامتی از سر سپردگی به نظام است. خبرگزاری تسنیم نزدیک به سپاه تیتر زده: «نه» نمایندگان به تخریب، اعتماد مجلس به قالیباف!
🔺انتخاب هیئت رئیسه مجلس خودش تحت‌الشعاع انتخاب ریاست جمهوری و انتخاب ریاست جمهوری هم تحت‌الشعاع انتخاب رهبر سوم است چون که...
🔺به نظر می‌رسد قالیباف فعلا سهمش را گرفت، لاریجانی هم شانسی برای ریاست جمهوری ندارد چون که...
🔺حال باید منتظر ماند و دید در این قحط‌الرجال نظام، از خورجین بیت ولایی چه کسی برای ریاست جمهوری بیرون می‌آید.
🔺کاراکتر و شخصیت قالیباف اصلا پشت میز نشینی و ریاست مجلس نیست. او بیشتر تیپ پراتیک است که مرتب این طرف و آن طرف برود و کار اجرایی بکند. سهم او را فعلا در همین حد ریاست مجلس داده‌اند. او در دو نوبت انتخابات ریاست جمهوری مجبور شد یا از ابتدا اصلا شرکت نکند و یا در میانه راه به نفع رئیسی کنار برود(یک بار هم مشترکا از روحانی شکست خوردند).
🔺مجلس «زینت الولایت» شده و از حیّز انتفاع خارج گردیده است. حد مجلس در حکمرانی ولایی دیگر فقط این است که برخلاف برخی مجالس قبل‌تر پارازیتی روی نظرات رهبر ولایی نباشد و صرفا ماشین امضاء و تصویب قوانینی که نظام ولایی لازم دارد، باشد.
🔺از آنجا که حکومت خرجش را از مردم جدا کرده است، انتخاب هیئت رئیسه مجلس اصلا مسئله مردم نیست و شاید به جز ما فعالان سیاسی و روزنامه نگاران و خود کسانی که دور سفره نظام نشسته‌اند، اصلا کسی خبرهای انتخاب رئیس یا هیئت رئیسه مجلس را دنبال کند.
🔹لینک فایل صوتی:
https://t.me/RezaAlijaniarchive/399

اسلام با دمکراسی هیچ نسبتی ندارد.

#میراصغر_موسوی

حاتم قادری از معدود چهره های دانشگاهی در داخل کشور است که از اواسط دهه هفتاد به این سو، بارها اعلام کرده: انتخابات در ایران آئینی شده و از معنای خود تهی است.

قادری نمایشی شدن انتخابات را ناشی و متأثر از ساختار ایدئولوژیک نظام می داند. او معتقد است: از دل اسلام دمکراسی در نمی آید. با این حال، با لحاظ کردن سنت " سقیفه " امکان شکل گیری یک دمکراسی شکسته بسته در اسلام مورد باور اهل سنت را محتمل در نظر می گیرد. اما اعتقاد راسخ دارد: مذهب شیعه به هیچ وجه ذره ای نسبت و همخوانی با دمکراسی ندارد.

قادری در سی سال گذشته بارها به این مسئله اشاره کرده و صاحب نظرانی را که می کوشند به هر ترتیبی چهره دمکراتیک به مذهب شیعی دهند را به این موضوع توجه داده است.

در کتاب " خلافت در اسلام " که عنوان اصلی اش " امامت و خلافت در اسلام " بود و با آن مخالفت شد، قادری به شکل گیری و سیر ماجرای حکومت در اسلام و نیز شیعه پرداخته است. این کتاب متأسفانه در دسترس نیست و ممنوع چاپ است.

فارغ از نظر حاتم قادری، از آغاز شکل گیری مذهب شیعه اثنی عشری نظر بر این بوده: در غیبت امام معصوم حکومت جایز نیست. به همین دلیل حاکمان مسلمان را که با استناد به آیه ای از قرآن، " یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللهَ وَأَطِیعُوا الرَّسُولَ وَأُولِی الأَمْرِ مِنْکمْ " اولی الامر تلقی می شوند، غاصب می نامیدند و جواز بر تشکیل حکومت ندادند.

با گردش تاریخی که در ایران رخ داد، طرفداران نظریه ولایت فقیه ( که نظریه ای بسیار متآخر است و مورد قبول عموم صاحب نظران شیعه نیز نیست ) اقدام به تأسیس حکومت کردند و بر سرکار آمدند.

ولایت فقیه ناقض امر جمعی است و در آن حکومت و حکمرانی مبتنی بر اجتهاد، تشخیص و یا نظر و میل ولی فقیه است. به همین دلیل نیز هر شکلی از امر جمعی در ساختار و درون حاکمیت صوری است. و تابع حکم حکومتی است.

این چند خط را برای توجه دادن خوانندگان به سخنان حاتمی قادری که در ذیل می آید، نوشتم. او در سال های اخیر در این زمینه به مباحث نظری نپرداخته، بلکه امر سیاسی جاری را مد نظر قرار می دهد.

حال که باز در آستانه یک نمایش هستیم و انتخاباتی برگزار خواهد شد، شنیدن این نوع سخن ها در سمت و سوگیری ها موثر واقع می شود.

او صمیمانه و صادقانه سخن می گوید. سخنان اعتراضی او رنج نامه نیز است. رنجی که یک ملت متحمل آن است و قادری به شیوه خود آن را روایت می کند.

🔻آنچه در زیر می آید، متن کامل سخنان دکتر حاتم قادری و بیژن عبدالکریمی استاد فلسفه است. این دو در مناظره ای شرکت کرده و نظرات خود را بیان کرده اند.

این بریده از سخنان حاتم قادری که مورد استقبال فراوان قرار گرفته و همچنان باز نشر می شود، روایت رنج و دردی عمیق و جانکاه است:
"حکومت عده‌ای را به اشکال مختلف می‌کشد اما اجازه عزاداری به بازماندگانشان نمی‌دهد."
"بحث در مورد کسی است که همه مواهب و ثروت جامعه را به خود اختصاص داده است"
"نمی‌توان انتظار داشت که بین سرکوبگر و سرکوب‌شده صحبتی شکل بگیرد. "




@mirasgharmusavi

✅اظهار تأثر و انزجار از جنایات‌ سیستماتیک اسرائیل در رفح و غزه.

🌈انتخابات ریاست جمهوری دیگر فقط برای این پست نیست. زیرا در صورت فوت رهبر، اگر مجلس خبرگان نتواند به سرعت فردی را به عنوان رهبر انتخاب کند، شورای موقت رهبری تشکیل می‌شود که یکی از اعضای آن رئیس‌ قوه مجریه خواهد بود(به علاوه رئیس قوه قضائیه و یکی از فقهای شورای نگهبان به انتخاب مجمع تشخیص مصلحت).
🌈 لاریجانی علیرغم این که فردی مورد اعتماد خامنه‌ای است اما در رابطه با سیاست خارجی، شاید بیشتر، و در رابطه با مسائل داخلی، تا حدی، با سیاستهای خامنه‌ای زاویه دارد. بنابراین نامزد مورد تایید او نیست. نکته مهم‌تر این‌که اگر او یکی از سه عضو شورای موقت رهبری شود می‌تواند برای رهبری برادرش لابی کند و تاثیرگذار باشد. بنابراین روی او ریسک نخواهند کرد.
🌈از آنجا که خامنه‌ای همان قدر که توانسته آدم حذف کند نتوانسته آدم اضافه کند، حالا برای انتخاب رئیس جمهور دچار قحط‌الرجال هستند. بنابراین ممکن است افرادی بی‌بو و خاصیت، بدون خدم و حشم و عقبه، و البته مطیع، مانند مخبر و امثال او شانس بیشتری پیدا کنند.

🔹گفتگوی رضا علیجانی با بی‌بی‌سی
https://t.me/rezaalijani41
🔺به احتمال زیاد، و البته نه قطعی، قالیباف با ریاست مجلس دیگر نامزد ریاست جمهوری نخواهد بود. رأی نسبتا بالای او برای ریاست قوه مقننه، شاید تا حدی سفارشی از بیرون و بالا هم بود.
🔺پیام خامنه‌ای برای افتتاح مجلس که مضمونش کش ندهید و آرام باشید بود، مقداری اختلافات را به سایه و پشت صحنه برد. او سعی کرد التهابات و هیجاناتی را که به علت انتخابات پیش رو برای ریاست جمهوری تشدید شده، را آرام کند.
🔺یک مسئله عجیب در انتخاب هیئت رئیسه مجلس، وجود 24 رأی باطله بود. «رأی
باطله» در اینجا اصلا یعنی چه!؟ آیا اسامی غیرمرتبط نوشته‌اند؟ اسامی رئیس و نایب رئیس و منشی‌ها را جابه جا و در ردیف‌های غیرمرتبط نوشته‌اند!؟ 24 نماینده مجلس، یعنی بیش از هشت درصد آنها، هنوز بلد نیستند یک رأی سالم بدهند!؟
🔺نکته قابل تأمل دیگر رأی کمی است که ولائی‌های افراطی آورده‌اند. این افراطی‌ها که تشتت درونی زیادی هم دارند(اختلاف بین پاجوش‌ها وسران و یا پایداری قم و تهران)، علیرغم سروصدای زیادشان نتوانستند پست‌های زیادی بدست بیاورند.
🔺بعد از کشته شدن رئیسی پروپاگاندای زیادی راه افتاده که از او شهید سازی کنند. الآن هم می‌گویند باید راه همان شهید ادامه پیدا کند. برخی(مثل امیرحسین ثابتی) هم سعید جلیلی را «شهید زنده» لقب داده‌اند.
🔺در این روزها افشاءگری علیه افراد مختلف به اوج رسیده است؛ این افشاءگری که قاسم سلیمانی گفته اگر جلیلی رئیس جمهور بشود او از فرماندهی سپاه قدس استعفا خواهد داد چون نمی توان با جلیلی کار کرد و یا این مطلب که علیرغم خوش‌بینی اولیه روحانی به وی، بعدا بارها خواسته شمخانی را برکنار کند اما خامنه‌ای مخالفت کرده و او در شورای عالی امنیت ملی یکی از افرادی بوده که در به سرانجام رسیدن برجام کارشکنی می‌کرده است، از یک گوشه دیگر، علاوه بر پرونده‌های مالی محمد مخبر، سوابق او در سرکوب خونین دانشجویان جندی شاپور اهواز در ابتدای انقلاب، دوباره به عرصه عمومی می‌آید.
🔺انتخاب هیئت رئیسه مجلس هم یک وزن‌کشی نمادین سیاسی بود و هم رقابت زیر پرده برای پست ریاست جمهوری.
🔺ترکیب مجلس نشان داد که همه جریانات اصول‌گراِ، کم و بیش، در اقلیت هستند. بیش‌تر این اقلیت‌ها از جمله منفردین(که خودشان طیفی نامتجانس و مختلف هستند)، به قالیباف رأی دادند. این وضعیتی است که احتمالا در انتخابات ریاست جمهوری هم تکرار خواهد شد.
🔹لینک فایل صوتی:
https://t.me/RezaAlijaniarchive/398

✅ این مجلس یک مجلس فرمایشی، در اقلیت و زیر چتر ولایت است که با رأی ناچیزی تشکیل شده و گوش به فرمان رهبر نظام است.
🌈اگر به عنوان یک بازی ذهنی! بخواهیم طیف‌های درونی مجلس را بررسی کنیم، ضمن وجه مشترک‌شان در سرسپردگیِ حداقل ظاهری به ولایت، می‌توانیم به چهار طیف اشاره کنیم ...
🌈 از قبل در قانون اساسی شورای نگهبانی وجود داشت که بالای سر مجلس قرار دارد. سپس مجمع تشخیص مصلحت نظام به صورت کاملا غیرقانونی به آقا بالاسر بعدی تبدیل شد تا مصوبات مجلس را با سیاست‌های رهبر تطبیق دهد. خود خامنه‌ای هم سرخود و باز به طور کاملا غیرقانونی، سران سه قوه را اضافه کرد تا مسئول تصویب و اجرای برخی امور مهم کشور باشند. بدین ترتیب مجلس در رأس امور نیست بلکه در قعر امور قرار گرفته است.
🌈 در زیر چتر ولایت البته، جریان‌ها و باندهای قدرت می‌توانند با هم درگیر باشند و گاه هم در این یا آن سیاست تا حدی تاثیرگذار واقع شوند.

🔹گفتگوی رضا علیجانی با رادیو فردا
https://t.me/rezaalijani41
🔺طیف اول این مجلس تکنوکرات‌های ولایی اند(طرفداران قالیباف) که سعی می‌کنند بین اعتقاد و اقتصاد پیوند برقرار کنند. تصویب تعطیلی روزهای شنبه بیشتر تحت تاثیر و فشار این‌ها صورت گرفت که با مخالفت تندروهای مجلس و نیز امامان جمعه و مراجع سنتی مواجه شده و معلوم نیست در شورای نگهبان تصویب شود.
🔺طیف دوم؛ جریان تندرو یا ولائیون افراطی موسوم به پایداری‌اند که ظاهرا برای‌شان «اعتقاد» بر «اقتصاد» تقدم دارد. این‌ها شعارهای ضدفساد هم می‌دهند و علیه قالیباف‌اند، اما با افشای فساد کاظم صدیقی که خود از فقهای پایداری است، دندان‌شان تا حدی کند شده است.
🔺طیف سوم؛ ولائیونِ سنتی تحت تاثیر جامعه روحانیت‌اند. اینها افراد مسن‌تری هم هستند که به اندازه ولائیون تندرو، در کادر درونی أصول‌گرایان و ولائیون، دگرستیزی کمتری دارند و جنگ و جدال‌شان در درون أصول‌گراها کمتر است. اما هم‌چون بقیه این طیف موضع مشترکی علیه اصلاح‌طلبان دارند.
🔺طیف چهارم افراد منفردِ موسوم به مستقل‌اند که بعضی بی‌خط هستند، بعضی بومی‌گرا هستند و بیشتر می‌خواهند برای شهر و منطقه‌شان امکاناتی بگیرند تا دفعه بعد هم رأی بیاورند و نمی‌خواهند زیاد وارد دعواهای سیاسی بشوند، برخی فرصت‌طلب‌اند و طبق جریان باد عمل می‌کنند و می‌خواهند همه را داشته باشند(آن‌‌ها شرایط سختی در انتخاب رئیس مجلس خواهند داشت و احتمالا رأی‌شان به رئیس و هیئت رئیسه را بین جناح‌های مختلف تقسیم خواهند کرد!) و تعدادی هم افرادی هستند که گرایش کم‌رنگی به اصلاح‌طلبان و اعتدالی‌ها دارند. تا مدتی بعد خط و خطوط ِروشن‌تر این افراد و نیز میزان نفوذ هر یک از گرایش‌های یاد شده در مجلس، مشخص‌تر خواهد شد.
🔺سه نامزد اصلی ریاست مجلس شاید نمادی از سه جریان اولی باشند که در بالا گفته شد. هر چند پایگاه رأی قالیباف کمتر شده اما در ائتلاف با منفردین و سنتی‌ها احتمالا باز رأی خواهد آورد.
🔺در نظام ولایی به تدریج مجلس به «زینه الولایه» تبدیل شده و فقط بدرد این می‌خورد که ضمن حفظ ظاهر قوه مقننه اما، برای منویات ولایی خللی ایجاد نکند و آسیب یا سازی ناهماهنگ برای حکومت یک‌دست او نباشد و نقش ماشین امضاء و تصویب قوانین متناسب با سیاست‌های بیت ولایت را داشته باشد.
🔹لینک فایل صوتی:
https://t.me/RezaAlijaniarchive/397

✅ هر قدر از فضای عاطفی سوگ در تبلیغات رسمی ج.ا فاصله بگیریم بر ابهامات و سئوالات در باره سقوط هلی‌کوپتر اضافه می‌شود.
🌈روزنامه جمهوری اسلامی به سه احتمال و در امتداد آن سه ضعف مهم پرداخته است...
🌈روزنامه هم‌میهن نیز به برخی ابهامات و تناقضات اشاره کرده و در پایان هم آورده «البته شایعات دیگری هم هست».
🌈 ج.ا برخلاف اپوزیسیونش از فرصت‌های حداقلی بهره‌برداری حداکثری می‌کند. آنها فوق تخصص در تحریک احساسات و ساختن فضای شعاری و استفاده از فرهنگ شیعی شهادت دارند. این مزیتی است که در تحلیل ج.ا نباید نادیده نگرفت.
🌈 اپوزیسیون ج.ا باید این توانایی را داشته باشد که از فرصت‌های حداکثری، که غارت‌ها و جنایت‌های ج.ا فراهم می‌کند، لااقل بتواند استفاده حداقلی داشته باشد. این مسئله مستلزم همگرایی و همسویی عملی آنها در برابر مانع بزرگ ج.ا و استبداد دینی حاکم بر ایران است.

🔹گفتگوی رضا علیجانی با ایران اینترنشنال
https://t.me/rezaalijani41
🔺روزنامه ج.ا سه فرضیه را مطرح کرده است: یکی نقش اسرائیلی‌ها به خاطر نزدیکی محل حادثه به جمهوری آذربایجان که اسرائیلی‌ها در آنجا حضور قوی اطلاعاتی دارند و پرسیده چرا فقط این یک هلی‌کوپتر در آن موقعیت سقوط کرده است. دیگر این که ممکن است انفجاری از درون و شلیکی از بیرون صورت گرفته باشد، چون برخی کارشناسان می‌گویند هلی‌کوپتر قبل از سقوط منفجر شده است. سومین احتمال هم از کار انداختن تجیهزات راداری و ناوبری است. این یادداشت خواهان این شده است که این فرضیات توسط ستاد مشترک نیروهای مسلح بررسی شود.
🔺در انتهای این نوشته به سه ضعف مشخص نیر اشاره شده است: ضعف ترتیب دهندگان سفرهای رئیس جمهور، ضعف تجهیزات و امکانات(قدیمی بودن هلی‌کوپتر) و بالاخره ضعف امنیتی به خصوص در برابر توطئه‌های خارجی. بدین ترتیب این نوشته سرجمع روایت رسمی یعنی حادثه طبیعی بودن این سقوط را به شکل پررنگی زیر سئوال می‌برد.
🔺روزنامه هم‌میهن هم به ابهامات و ایرادات مختلفی پرداخته که باید در باره آنها توضیح و پاسخ داده شود؛ از جمله وضعیت نامساعد آب و هوا طبق اعلام وضعیت نارنجی توسط اداره هواشناسی که روی سایت‌شان هم قابل مشاهده است، این که چه کسانی زودتر به صحنه رسیده‌اند(خبرنگارانی از ترکیه، چند موتورسوار و یا نیروهای نظامی و امنیتی)، نکات عجیب و تناقضاتی که در گفته‌های مسئولان مختلف وجود دارد مثل این روایت رئیس دفتر رئیسی که گفته بود چند ثانیه بعد متوجه گم شدن هلی‌کوپتر رئیسی شدیم و حتی هلی‌کوپتر ما چند دور هم روی این منطقه زد(و پرسیده پس چرا این‌قدر پیدا کردن محل طول کشیده است)، مسئله تماس‌های تلفنی که رئیس دفتر و معاون اجرایی رئیسی در باره آن حرف می‌زنند ولی بذرپاش می‌گوید کسی به تماس‌ها جواب نداد(و می‌پرسد چگونه ممکن است بعد از سقوط، تلفن خلبان دست امام جمعه تبریز باشد)، وزیر ارتباطات هم می‌گوید تا چند ساعت بعد تلفنها سیگنال می‌فرستادند و مجموعه حرف‌ها و روایت‌های دیگر.
🔺ج.ا سعی می‌کند اقلیت طرفدار خودش و بخشی از مذهبی‌های سنتی که خیلی هم سیاسی نیستند و یا بخشی از قشر خاکستری که روی تحریک عواطف به مراسم تشییع آمده‌اند را جای اکثریت ملت جا بزند(جدا از همه تروکاژها و حیله‌های تصویری برای انبوه‌تر نشان دادن جمعیت و یا پنهان کردن شیوه‌های سازماندهی و انتقال آنها).
🔺سکوت همسر رئیسی نیز یکی از نکات قابل تأمل روزهای تشییع بود؛ آیا او هم روی علت سقوط هلی‌کوپتر رئیسی مسئله دارد؟
🔺اپوزیسیون مطلق‌گرا و سیاه و سفیدی را هم در ارائه تصویر ساده‌اش از جامعه ایران و بی‌پایگاهی مطلق ج.ا باید نقد کرد. ج.ا ده، پانزده درصدی پایگاه دارد که می‌تواند سازماندهی و بسیج‌شان کند. این مسئله را(چه در بحث‌های توصیفی و چه تجویزی)، نباید نادیده انگاشت.
🔹لینک فایل صوتی:
https://t.me/RezaAlijaniarchive/396

✅ آقای نصیری گفته «تاجزاده و شاهزاده». من گفته‌ام «از تاجزاده تا شاهزاده». همین دو تعبیر تا حدی اشتراکات و افتراقات را روشن می‌کند.
🌈ایشان یک «نظر» داده.این نظر تا«نظریه» فاصله زیادی دارد. در اینجا نوعی نیم‌پزی نظری و ناپختگی عملی سیاسی دیده می‌شود.
🌈 در یک«نظریه»سیاسی، که بتوان ازآن«نتایج راهبردی»گرفت باید تکلیف چهار مقوله روشن باشد:حکومت/مردم/نیروهای سیاسی، نهادهای مدنیِ واتحادیه‌های صنفی/روابط بین‌الملل(نه صرفا رابطه بین دو نفر و یا حداکثر دو نیروی سیاسی).
🌈شکاف‌های متعددی در ایران داریم، نه فقط یک شکاف(سلطنت/جمهوری)، که فعال شدن‌شان می‌تواند شکاف اصلی (استبداد دینی) را تحت‌الشعاع قرار دهد.
🌈من مبلغ گفتگو و همکاری عملی(نه الزاما ائتلاف تشکیلاتی) میانه‌روهای دو سویِ هر یک از این شکاف‌ها هستم.
🌈 ارزیابی ایشان از میزان نفوذ سلطنت‌طلبان غیردقیق واغراق‌آمیزاست/ قرار دادن آقای تاجزاده به عنوان نماد جمهوری‌خواهان نادرست است/ در نظرگاه ایشان جامعه مدنی، اصناف واقوام ایرانی غایب‌اند.
🌈مقام مادام‌العمر سم مهلکی برای آینده ایران است.

🔹گفتگوی مهدی نصیری و رضا علیجانی
https://t.me/rezaalijani41
🔺من نظر مثبتی در باره آقای نصیری(و دوستان نزدیکشان) دارم و انگهای امنیتی را بی‌انصافی می‌دانم. نقد گذشته و تغییر فکر و روحیه و رویه ایشان را هم صادقانه و واقعی میدانم.
🔺از نظر من، به جز جنگ، هر جایگزینی به جای ج.ا، ضررش برای مملکت و مردم ایران کمتر است.
🔺ارزیابی آقای نصیری از فروپاشی ج.ا خوش‌بینانه و نزدیک‌بینانه است و ظرفیتهای ماندگاری ج.ا را نادیده میگیرد.
🔺بنا به نظرسنجی گمان مجموع طرفداران جمهوری ریاستی و پارلمانی در داخل کشور 40 درصد و در خارج از کشور 60 درصد است. همین درصد برای مشروطه‌خواهی در داخل 22 و در خارج 25 درصد است.
🔺آقای نصیری شناختی از راه دور و غیردقیق از اپوزیسیون خارج از کشور دارد.
🔺دوگانه‌های گوناگونی که من تاکنون مطرح کرده‌ام، مانند از موسوی تا پهلوی، از تاجزاده تا شاهزاده، از سپاه تا سلطنت و...، همگی معطوف به ضرورت دربرگیرندگی سیاسی در جامعه متکثر ایران است. اما اولا ضمن قائل بودن به ظرفیت برای هر یک، ولی برجستگی خاصی برای این دو سر قائل نبوده‌ام. ثانیا رویکرد من سیاسی بوده است نه تشکیلاتی(این طیف گسترده باید همسویی عملی داشته باشند و نه الزاما ائتلاف تشکیلاتی).
🔺در عرصه تشکیلاتی باید بدنبال تشکیل بلوکهای مستقل هر یک از نیروهای سیاسی بود که به علل مختلف اعتماد بیشتری به هم دارند(مثلا سه بلوک اصلاح‌طلبان ساختاری، جمهوریخواهان گذارطلب و مشروطه‌خواهان). این بلوکها فعلا میتوانند وحدت عمل داشته باشند (که دارند؛ مثل تحریم انتخابات، نه به اعدام و...). البته در درازمدت میتوانند با گفتگو و اعتمادسازی عمل‌های مشترک بیشتری انجام دهند.
🔺شکافهای مختلف فکری و سیاسی در ایران وجود دارد که هر یک، البته به میزانهای مختلف، باعث اختلال در همسویی عملی در برابر شکاف و مانع اصلی یعنی استبداد دینی حاکم میشوند؛ مانند شکافهای بین موافقان و مخالفان مذهب، سلطنت، جمهوری، فدرالیسم، فمنیسم، انقلاب 57، اصلاح‌طلبان، سرنگونی‌طلبان، اسرائیل، فلسطینِ، جلب حمایتهای بین‌المللی و نظایر آن.
🔺نگاه آقای نصیری به مسئله رهبری عمدتا فردگرایانه است ولی من بنا به شناختی که از جامعه رنگین کمانی ایران دارم از اساس به گونه دیگری مینگرمم قرار نیست نیروهای سیاسی بالا سر همه نهادهای صنفی و مدنی و چهره‌های آنها قرار بگیرند. این سه در آینده باید با هم نوعی رهبری جمعی را شکل بدهند.
🔺در همسویی سیاسی میتوان سلبی عمل کرد اما در کار جبهه‌ای جنبه اثباتی نیز لازم است.
🔺بحث سلطنت و مقام مادام‌العمر در قانون اساسی را نباید با کشورهایی که در اروپا نوعی سلطنت نمادین دارند یکی کرد. عرصه بحث صرفا نظری و راهبرد و سیاست عملی جداست.
🔺باید راست افراطی را بدون هیچ لکنت زبانی نقد کرد. ستیزه‌جویی عمدتا در اردوگاه سلطنت‌طلبان است. در بقیه نیروها به شدت کمتر است. این گرایش در نزدیکترین حلقه پیرامون آقای رضا پهلوی حضور دارند. وی برخلاف نکات مثبتی که در حرف بیان میکند اما قدرت شخصیتی برای غلبه بر تندروهایش را ندارد. برخی اعمال ایشان را میتوان با استناد به برخی حرفهای خودش نقد کرد.
🔺بعد از کم کردن فاصله نیروهای قبل و بعد از انقلاب و یا مشروطه‌خواهان و جمهوریخواهان، که امر مثبتی هم هست، آقای نصیری میخواهد چکار کند؛ انقلاب، سرنگونی، گذار تحول‌طلبانه؟
🔺اگر ج.ا در مرحله فروپاشی قرار بگیرد یا باید همه زندانیان را اعدام کند و یا احتمالا در زندانها باز خواهد شد؛ زندانهایی که زنان و مردان بسیار توانمندی برای جمع کردن شرایط در آن زمان، در خود دارند. نیروهای خارج از کشور هم میتوانند با ظرفیتهای خود به کمک آنها بروند.
🔹لینک فایل صوتی: https://t.me/RezaAlijaniarchive/395
🔹متن کامل‌تر در صفحه فیس بوک