نزدیک خانه ام راننده جوان یک پراید ازم آدرس پرسید. وقتی بهش گفتم اشتباه می روی و باید خلاف جهت همین خیابان برگردی پرسید: چه قدر باید برگردم عقب؟ گفتم دو تا چهارراه. از همین دوربرگردانی که ته خیابان است دور بزن و برگرد.
از دوربرگردان قبلی فقط صد متری رد شده بود و می شد در آینه بغل ماشین بریدگی خیابان را دید. گفت: دمت گرم داداشی, دور زدن نمی خواد, از همینجا گردش می کنم.
فکر می کردم به منت لطفی که در حقش کرده ام حق دارم چیزی ازش بخواهم. داد زدم: تو که داشتی اشتباه می رفتی. فک کن ته خیابون آدرس پرسیدی. به خاطر من لااقل خلاف نرو!
همینطور که چشمش به آن طرف خیابان بود گفت: به عشق خودت اصلا خلاف می رم!
@Hafezemoon