بسیار زیاد از من میپرسند که چطور میتوانم کتاب بخوانم و خسته نشوم؟ و آنها چطور شروع به کتاب خواندن کنند، چه کتابی بخوانند و از اینطور سوالها که نشان میدهد، دوستانمان، حداقل آنهایی که اطراف من هستند، واقعا علاقهمندند به کتاب خواندن!
در تمام عمرم فقط دو نفر را دیدهام که پرچم سفید را بالا گرفتند و گفتند: از مطالعه کردن متنفرند و هرگز دلشان نمیخواهد وقتشان را صرف چنین کار بیهودهای کنند.
دیروز که مجددا از سوی دوست عزیزی با این سوالات مواجه شدم، تصمیم گرفتم چند نکته کلی را دربارهاش بنویسم:
1. اول اینکه خودتان و سلیقهتان را در مطالعه بشناسید، به چه چیزهایی علاقه دارید، سراغ همانها بروید، نه آن چیزهایی که بقیه بهتان معرفی میکنند. کمتر کسی آنقدر ما و علایق و شخصیتمان را میشناسد که بتواند بهمان کتاب معرفی کند!
2. به نیازهایتان توجه کنید؛ اگر دختر دمبخت هستید، اگر مادرید، اگر مدیر روابط عمومی هستید، اگر خانم خانهدارید، اگر کارمندی هستید که میخواهید شغل و سرمایهگذاری دیگری را شروع کنید، کتابهای زیادی برایتان وجود دارد که میتواند بسیار یاریدهنده باشد. به محض اینکه یکی از مشکلاتتان با چند صفحهی یک کتاب حل شد و شما مجهز به مهارت تازهای شدید، شوقی درتان بهوجود میآید که مستقیما به مطالعه ربط دارد و این قطعا باعث علاقه میشود.
3. سخت نگیرید. همهی ما، چندین و چند کتاب نیمهکاره داریم. قرار نیست هر کتابی که دیگری دوست داشته، یا مکتوبی که به واسطه طرح جلد و عنوان و چند خط خواندن از میانهی آن، خریدهاید واقعا در این برهه برایتان جذاب باشد. با خیال راحت آن را کنار بگذارید و در یک فرصت دیگر به سراغش بروید، کمترین اتفاق این است که شما می دانید کتابی با این مشخصات و محتوا در کتابخانهتان وجود دارد و شما میتوانید در موقع لزوم بهش مراجعه کنید.
4. در مقابل رمان و شعر گارد نگیرید. تصور نکنید که رمان خواندن کار دخترهای دبیرستانی است، اگر علاقهمندید رمان بخوانید. برخی از رمانها خاصه «کلاسیکها» مطالب نابی در زمینهی تاریخ، ادبیات، روانشناسی و ... دارند.
5. کتابهای علمی و سختخوان را مداوم نخوانید. نیازی نیست کتاب فلسفیای که امروز شروع کردهاید را حتما طی دو سه روز آینده تمام کنید و بروید سراغ بعدی، با خودتان قرار بگذارید که شبی چند صفحهاش را بخوانید و در کنارش میتوانید رمان و شعر بخوانید تا ذهنتان نفس بکشد.
6. فرصت مناسب برای مطالعه پیدا کنید، اینکه آدمهای زیادی قبل از خواب مطالعه میکنند، دلیل نمیشود که زمان اختصاصی مطالعهی شما هم، همین ساعت باشد. زمان خودتان را پیدا کنید.
7. با کتاب عاشقی کنید. کتابها را نگذارید توی کتابخانه و سالی یکبار دستمال بکشید رویشان، بیاورید در گوشه و کنار خانه بگذارید. روی اوپن آشپزخانه، گوشهی اتاق خواب، کنار تلوزیون، تا مدام جلوی چشمتان باشند. بله من به «از دل برود هر آنکه از دیده برفت» در این حوزه معتقدم!
8. چرا کتابفروشی نمیروید؟ حاضرید 60 تومن بدهید یک پیتزا بخورید، اما کتاب 25 تومانی به نظرتان گران میآید؟ رفتن به کتابفروشی و گشت و گذار بین کتابها، حتی اگر منجر به خرید نشود، بیاثر نیست.
9. اگر با موبایل راحتترید، اپلکیشنهای کتابخوان مثل «طاقچه» و «فیدیبو» را روی گوشیتان نصب کنید.
10. کتابهای صوتی را تجربه کنید. شیرازی درونتان هم خوشحال میشود که یکی بخواند شما موقع رانندگی، توی اتوبوس، وقت خواب و ... فقط گوش بدهید. اگرچه که من با این سبک ارتباط برقرار نمیکنم و به نظرم شکل ذلیلانهی مطالعه است، اما این باعث نمیشود که ارج و قربش پایین بیاید.
11. کمی سایلنت بودن به جایی برنمیخورد، مملکت معطل شما نمیماند، وقت مطالعه اینترنت گوشی را قطع کنید، تمرکز کنید، کمی خوراکی یا نوشیدنی مورد علاقهتان را دم دستتان بگذارید و غرق شوید در کتاب خواندن. کتابها دل دارند، ناز دارند، اگر درست بهشان توجه نکنید، قهر میکنند.
🌹اگر حوصلهتان شد که این مطلب را تا آخر بخوانید، بهتان تبریک میگویم شما از 99 درصد جامعه پیشترید، چون فقط 1 درصد از کاربران فضای مجازی به خواندن متنهای بیش از صد کلمه دل میدهند.
امیدوارم لذت مطالعه در جانتان بنشیند
#وبلاگ_نوشت
@MaryamKamalinejad