مریم کمالی‌نژاد


Гео и язык канала: не указан, не указан
Категория: не указана


@salvia110

Связанные каналы

Гео и язык канала
не указан, не указан
Категория
не указана
Статистика
Фильтр публикаций


بسیار زیاد از من می‌پرسند که چطور می‌توانم کتاب بخوانم و خسته نشوم؟ و آنها چطور شروع به کتاب خواندن کنند، چه کتابی بخوانند و از این‌طور سوال‌ها که نشان می‌دهد، دوستانمان، حداقل آنهایی که اطراف من هستند، واقعا علاقه‌مندند به کتاب خواندن!

در تمام عمرم فقط دو نفر را دیده‌ام که پرچم سفید را بالا گرفتند و گفتند: از مطالعه کردن متنفرند و هرگز دلشان نمی‌خواهد وقتشان را صرف چنین کار بیهوده‌ای کنند.
دیروز که مجددا از سوی دوست عزیزی با این سوالات مواجه شدم، تصمیم گرفتم چند نکته کلی را درباره‌اش بنویسم:

1. اول اینکه خودتان و سلیقه‌تان را در مطالعه بشناسید، به چه چیزهایی علاقه دارید، سراغ همان‌ها بروید، نه آن چیزهایی که بقیه بهتان معرفی می‌کنند. کمتر کسی آنقدر ما و علایق و شخصیت‌مان را می‌شناسد که بتواند بهمان کتاب معرفی کند!

2. به نیازهایتان توجه کنید؛ اگر دختر دم‌بخت هستید، اگر مادرید، اگر مدیر روابط عمومی هستید، اگر خانم خانه‌دارید، اگر کارمندی هستید که می‌خواهید شغل و سرمایه‌گذاری دیگری را شروع کنید، کتاب‌های زیادی برایتان وجود دارد که می‌تواند بسیار یاری‌دهنده باشد. به محض اینکه یکی از مشکلات‌تان با چند صفحه‌ی یک کتاب حل شد و شما مجهز به مهارت تازه‌ای شدید، شوقی درتان به‌وجود می‌آید که مستقیما به مطالعه ربط دارد و این قطعا باعث علاقه می‌شود.


3. سخت نگیرید. همه‌ی ما، چندین و چند کتاب نیمه‌کاره داریم. قرار نیست هر کتابی که دیگری دوست داشته، یا مکتوبی که به واسطه طرح جلد و عنوان و چند خط خواندن از میانه‌ی آن، خریده‌اید واقعا در این برهه برایتان جذاب باشد. با خیال راحت آن را کنار بگذارید و در یک فرصت دیگر به سراغش بروید، کمترین اتفاق این است که شما می دانید کتابی با این مشخصات و محتوا در کتابخانه‌تان وجود دارد و شما می‌توانید در موقع لزوم بهش مراجعه کنید.

4. در مقابل رمان و شعر گارد نگیرید. تصور نکنید که رمان خواندن کار دخترهای دبیرستانی است، اگر علاقه‌مندید رمان بخوانید. برخی از رمان‌ها خاصه «کلاسیک‌ها» مطالب نابی در زمینه‌ی تاریخ، ادبیات، روانشناسی و ... دارند.


5. کتاب‌های علمی و سخت‌خوان را مداوم نخوانید. نیازی نیست کتاب فلسفی‌ای که امروز شروع کرده‌اید را حتما طی دو سه روز آینده تمام کنید و بروید سراغ بعدی، با خودتان قرار بگذارید که شبی چند صفحه‌اش را بخوانید و در کنارش می‌توانید رمان و شعر بخوانید تا ذهنتان نفس بکشد.

6. فرصت مناسب برای مطالعه پیدا کنید، اینکه آدمهای زیادی قبل از خواب مطالعه می‌کنند، دلیل نمی‌شود که زمان اختصاصی مطالعه‌ی شما هم، همین ساعت باشد. زمان خودتان را پیدا کنید.


7. با کتاب عاشقی کنید. کتاب‌ها را نگذارید توی کتابخانه و سالی یکبار دستمال بکشید رویشان، بیاورید در گوشه و کنار خانه بگذارید. روی اوپن آشپزخانه، گوشه‌ی اتاق خواب، کنار تلوزیون، تا مدام جلوی چشمتان باشند. بله من به «از دل برود هر آنکه از دیده برفت» در این حوزه معتقدم!


8. چرا کتابفروشی نمی‌روید؟ حاضرید 60 تومن بدهید یک پیتزا بخورید، اما کتاب 25 تومانی به نظرتان گران می‌آید؟ رفتن به کتابفروشی و گشت و گذار بین کتابها، حتی اگر منجر به خرید نشود، بی‌اثر نیست.

9. اگر با موبایل راحت‌ترید، اپلکیشن‌های کتابخوان مثل «طاقچه» و «فیدیبو» را روی گوشی‌تان نصب کنید.

10. کتاب‌های صوتی را تجربه کنید. شیرازی درونتان هم خوشحال می‌شود که یکی بخواند شما موقع رانندگی، توی اتوبوس، وقت خواب و ... فقط گوش بدهید. اگرچه که من با این سبک ارتباط برقرار نمی‌کنم و به نظرم شکل ذلیلانه‌ی مطالعه‌ است، اما این باعث نمی‌شود که ارج و قربش پایین بیاید.

11. کمی سایلنت بودن به جایی برنمی‌خورد، مملکت معطل شما نمی‌ماند، وقت مطالعه اینترنت گوشی را قطع کنید، تمرکز کنید، کمی خوراکی یا نوشیدنی مورد علاقه‌تان را دم دستتان بگذارید و غرق شوید در کتاب خواندن. کتاب‌ها دل دارند، ناز دارند، اگر درست بهشان توجه نکنید، قهر می‌کنند.

🌹اگر حوصله‌تان شد که این مطلب را تا آخر بخوانید، بهتان تبریک می‌گویم شما از 99 درصد جامعه پیشترید، چون فقط 1 درصد از کاربران فضای مجازی به خواندن متن‌های بیش از صد کلمه دل می‌دهند.
امیدوارم لذت مطالعه در جانتان بنشیند


#وبلاگ_نوشت

@MaryamKamalinejad


Репост из: وبلاگ‌های زنان
Видео недоступно для предпросмотра
Смотреть в Telegram
#زنان_و_غصه‌هایشان
#سانچی
#تسلیت

@Zananblog


«سرقت و دزدی در ایل رسم بود. دستبرد شبانه رواج داشت. در اغلب تیره‌ها دزدی جرم نبود. شغل بود. کسب و کار بود. هنر بود. اصلا کار نبود. دستمزد چوپانی، ساربانی، مهتری، هیزم‌ شکنی، کنگرزنی، علف‌بری و کتیرازنی برای نان بخور و نمیر هم کافی نبود.
وانگهی این قبیل کارها در شأن پسر ریش سفید و کدخدا نبود، شأن و شوکت دزدی بیش از این‌ها بود. راهزنی قافله‌های شهری مایه افتخار بود. کسی که می‌توانست قوچ گله و اسب رمه دشمنان و مخالفان را برباید، تاج بر سر می‌گذاشت. تاج بر سرش می‌گذاشتند. دخترها عاشقش می‌شدند. در خواستگاری جواب رد نمی‌شنید»

👆🏻متن بالا از کتاب «بخارای من، ایل من» محمد بهمن‌بیگی است. عرف آن روز عشایر درباره‌ی مشاغل و شأن و شوکت دزدی و راهزنی پسران کدخداها را مقایسه کنید با اختلاس‌ این روزهای آقازاده‌ها و ...»
ما تغییر نمی‌کنیم انگار...

کتاب فوق‌العاده‌ای است، موضوع و نثر نابی دارد که پیشنهاد می‌شود اگر جایی گیرتان آمد ـ که تقریبا بعید است ـ بخوانیدش.

بخارای من ایل من|محمد بهمن‌بیگی|انتشارات نوید شیراز


#کتابخوانی
#وبلاگ_نوشت

@MaryamKamalinejad


بالاخره «اشنوگل» را دیدم. چرا اینقدر طول کشید؟ چون اکران درست و درمانی ندارد، یک ساعت خاص و در یک سینمای معمولی با کیفیت پایین! یعنی همان چیزی که عوامل فیلم هم از آن شاکی هستند؛ مافیای اکران و از این‌جور حرف‌ها که من تخصصی درش ندارم، اما از دیشب دارم فکر می‌کنم چطور فیلم مزخرف «خالتور» و «آینه بغل» سانس‌های پیاپی بهترین سینماهای شهر ما را به خودشان اختصاص داده‌اند، اما فیلمی مثل اشنوگل را باید به سختی اکرانی برایش پیدا کرد. دوستی از اصفهان برایم نوشته بود که اصلا «اشنوگل» در شهرشان اکران نشده!
فیلم، داستان فرمانده غواصانی است که چند روز قبل از عملیات مفقودالاثر می‌شود و حالا پس از سال‌ها اطلاعاتی به دست آمده که نشان می‌دهد فرمانده زنده است و آن سال‌ها به واسطه منافقین با عراقی‌ها همکاری کرده و باعث زنده‌به‌گور شدن چندین غواص شده است. داستان گیراست، یعنی خوب روایت شده، اول و آخر دارد، اوج و فرود دارد. اما اوایلش باید دوام بیاورید، بازپرسی که بعد از سی سال افتاده است دنبال ماجرا، نقش راوی را دارد و جا به جا دارد تعریف می‌کند که چه شده و چه نشده، اما باز هم به نظر دیالوگ کم دارد برای شیرفهم شدن مخاطب. ضربه‌ی داستان اگرچه کاری است، اما بد نبود جایش در داستان عوض می‌شد، جایی در اواسط فیلم تا مخاطب را بیشتر گیر بیندازد. مشکلات کارگردانی، فیلمنامه، بازی؟ بله دارد اما قصدم نقد فیلم نیست. می‌خواهم بگویم اشنوگل فیلم شریفی است که دغدغه‌های انسانی و تاریخی دارد. سعی نکرده جنگ و آدمهایش را ماورایی و از آسمان نازل شده، به تصویر بکشد. واقعی و قابل درک است. اولین کار هادی حاجتمند به عنوان کارگردان است و کاش بیشتر دیده می‌شد، بهتر دیده می‌شد. یادتان هست وقتی استخوان‌های غواصان شهید بعد از سالها، دسته جمعی پیدا شد، همین فضای مجازی چه رنگ و بویی گرفت، من فکر می‌کنم این فیلم اگر تبلیغات بهتری داشت و دیده می‌شد می‌توانست حداقل برای ساعاتی مخاطبینش را به فکر کردن وادارد.
مملکت در اغلب امور به لطف مسئولین و دست‌اندرکاران افتاده است روی دور تسلسل. سلبریتی‌ها در حالی از قضاوت شدن می‌نالند که توییتر و اینستایشان پر از حرفهای خاله‌زنکی است.
از خالتور و چیپ‌بازی و فحاشی در فضای مجازی شاکی‌ایم، اما سینماهایمان اکران هزلیات است. سالی، ماهی بگذرد یک فیلم به درد بخور اکران شود که آن هم اغلب موضوعی اجتماعی دارد که معلوم هم نیست آخرش دارد کی را می‌زند.
فیلم‌های بی‌ارزش می‌سازند و شاکی‌اند که چرا مردم فیلم بی‌ارزش و محتوا را می‌پسندند و از باقی فیلم‌ها استقبال نمی‌کنند.
فیلمی مثل اشنوگل در بدترین وضعیت اکران می‌شود و در کنارش خالتور میلیاردی می‌فروشد. خالتور را خیلی تکرار کردم چون بدجوری از دیدنش سوختم، آنقدر که نتوانستم تا پایانش دوام بیاورم بس که توهین به شعور مخاطب بود.


#وبلاگ_نوشت

@MaryamKamalinejad




آخرش که چی؟

#دیوارنوشت

@MaryamKamalinejad
@tarjem


از ما که گذشت، اما شما به بچه‌هایتان «چرا» یاد بدهید «پرسیدن» یاد بدهید. بیاموزید که هیچ ایده و نظری را چشم بسته نپذیرند. که بتوانند فاصله احساسی خودشان را با نظرات و آراء مختلف حفظ کنند و خام هر حرف بی‌استدلالی نشوند که پایه‌ی رفتارهای بی‌سرانجام نباشند.
به فرزندانتان استدلال کردن درست را بیاموزید، آنها را از تعصبات بی‌پایه دور کنید و در یک کلام به فرزندانتان فلسفیدن بیاموزید. نه آن فلسفه‌ی پرطمطراقی که در کلاس‌های دانشگاهی به خوردمان دادند که همه‌ا‌ش تقلیل شده بود در حفظ کردن تاریخ فلسفه و آراء فلاسفه، به بچه‌هایتان اندیشیدن هدیه دهید که از نان شب هم واجب‌تر است، بلکم در زمان آنها آنقدر عقلانیت و اندیشه حاکم شد که اعتراض راه درستش را یافت، مطالبه و حق‌خواهی به بار نشست و بی‌عقلی و منفعت‌طلبی و تهییج‌های خالی از منطق آمدنیوزها و حسینی‌ و رجوی و ترامپ‌ها، افکار عمومی جامعه را نتوانستند ذره‌ای بجنبانند.


#وبلاگ_نوشت

@MaryamKamalinejad




ذکر شب:

آن به که نظر باشد و
گفتـــار نباشد...

#سعدیجان
#ذکرنوشت
#شعرنوشت

@MaryamKamalinejad


الهی!

به عدد بیمارستان‌هایی که تا به حال پایمان بهشان نرسیده است، شکرت...


#الهی_نامه

@MaryamKamalinejad


ذکر شب:



نه منذر و نه مبشّر،
نه معجزه، نه عذاب...
گمان کنم که خدا
بی‌خیالمان شده است

#حسین_نادری
#ذکرنوشت
#شعرنوشت

@MaryamKamalinejad


یک نفر چینی پیش‌بینی کرده است که ساعت ۸ امروز زلزله‌‌ای به قدرت ۶.۸ ریشتر در تهران روی خواهد داد. آمدن ما به لتیان هم بی‌ارتباط با این نیست. گرچه خودم اصلا قبول ندارم فقط به خاطر بچه‌ها آمدم.

با هلیکوپتر به سد لتیان آمدیم. هوای خوبی دارد. عصر همراه بچه‌ها خواستم اسکی روی آب یاد بگیرم. کمی دنبال قایق کشیده شدم، بدنم آمادگی برای چنین ورزشی ندارد. گرچه آسان است.

 یکشنبه ۳۰ تیر ۱۳۷۰ مصادف با تاسوعای حسینی 

کارنامه و خاطرات آیت الله هاشمی رفسنجانی

#کتابخوانی

@maryamkamalinejad




ذکر شب:

یک رود و صد مسیر، همین‌ است زندگی
با مــرگ خو بگیـــــر، همین است زندگی


#ذکرنوشت
#شعرنوشت

@MaryamKamalinejad


🔸اینقدر گرفتار خواهیم بود که ...🔸

این‌قدر در قیامت گرفتاریم که می گوییم قربان این فحش‌ها و تهمت‌ها و نارواهایی که در دنیا به ما نسبت دادند. این دشنام‌ها روزی به کار می‌آید. آن روز انسان به دشنام دهنده می‌گوید: اکنون در برابر هر یک دشنام، گناهی از دوش من برمی‌داری.

«آیت‌الله حائری شیرازی»

خدا رحمت کند ایشان را

@MaryamKamalinejad


✍️«اسنپ» و «تپسی» تقریبا به تمام شهرهای بزرگ رسیده‌اند و مثل هر پدیده‌ی دیگری مشکلات و مسائل خودشان را دارند که بعضا اخبارش را می‌شنویم. همین هفته‌ی قبل بود که یکی از دوستان ما با راننده‌ی اسنپ دچار مشکل شده بود و کار به پلیس و شکایت کشید. با این حال نمی‌توان منکر خوبی‌های این سرویس‌ها هم شد. بهتر است به جای مبارزه و محروم کردن خودمان از این امکانات، فقط کمی محتاط باشیم. امروز پلیس فتا چند نکته امنیتی منتشر کرده است که بد نیست بخوانیم و عمل کنیم.

⛔️حتی الامکان از شماره تلفن اصلی خود برای ثبت نام استفاده نکنید و یک خط اعتباری ۵ هزار تومانی را برای اینکار کنار بگذارید.

⛔️سعی کنید حداقل ۶۰۰ متر زودتر از مقصد پیاده شده و دقیقا جلوی خانه و محل کار و غیره پیاده نشوید.

⛔️هنگام معاشرت با راننده از دادن اطلاعات شخصی مثل، شغل، محل دقیق کار؛ اینکه به تنهایی زندگی می‌کنید و غیره خودداری کنید.

⛔️حتما عکس لود شده از راننده در برنامه را با چهره راننده مقایسه کنید و در صورت مغایرت از سوار شدن خودداری کنید.

⛔️موارد گفته شده جزء نکات ایمنی ذکر شده برای چند اپلیکیشن مشابه در کشور‌های خارجی توسط پلیس و واحد‌های نظارتی هستند.

⛔️با تمام احترام به رانندگان اسنپ که در حال حاضر بسیاری از آن‌ها از قشر تحصیل کرده و دو شغله و باخانواده و دارای فرهنگ بالا هستند؛ این نکات صرفا برای احتمال یک درصد خلاف بودن راننده یا سوء استفاده‌های احتمالی است و با رعایت آن‌ها می‌توانید بدون هیچ دغدغه‌ای از آن‌ها استفاده کنید.»

⛔️یک نکته هم من اضافه می‌کنم، آنهم اینکه برای کسی به جز خود و خانواده‌تان اسنپ نگیرید، ممکن است مشکلاتی گریبانتان را بگیرد که درش هیچ دخیل نیستید.


#وبلاگ_نوشت

@MaryamKamalinejad


ذکر شب:

هر قدَر یعقوب تنها شد
زلیـــخا بیشتـر...

#ذکرنوشت
#شعرنوشت

@MaryamKamalinejad


Видео недоступно для предпросмотра
Смотреть в Telegram
سه چیزی که سقوط هواپیما به من آموخت.
#کلیپ

@MaryamKamalinejad


نشانه‌ی بزرگسالی شاید این باشد که آدم با عقل و دلش به صلح می‌رسد. یعنی می‌تواند کسی را تماما دوست بدارد و دلتنگ باشد، اما برای رفع دلتنگی‌اش قدمی برندارد. می‌تواند کسی را با تمام قلبش بخواهد، اما نپذیرد که رابطه‌ای رقم بخورد. آدم بزرگ‌ها، هم دوست‌داشتن‌شان را به رسمیت می‌شناسند هم مصلحت‌اندیشی‌های عقل‌شان را و این رقت‌انگیز است، این صلح‌، طاقت‌سوزترین صلح موجود است.


#وبلاگ_نوشت

@MaryamKamalinejad


از آن هفت جلد رمان بی‌نظیر «آتش بدون دود» این جمله‌اش همیشه با من است؛ «شاگردی كه كمتر از معلمش بداند، دنيا را به عقب می راند؛ شاگردی كه به قدر معلمش بداند، جهان را متوقف می كند»
هر روز آن را با خودم تکرار می‌کنم؛ شاید روزی چند بار. بعد از خودم می‌پرسم که کجای کارم؟ در حال عقب راندن دنیا یا متوقف کردنش؟ و شوربختانه تا به حال نه تنها چیزی به دنیا نیفزوده‌ام که آن را به عقب هم رانده‌ام، هنر کرده باشم، متوقفش کردم، متوقفش کردم تا برسم، گاهی دویده‌ام، گاهی پشت گوش انداخته‌ام، گاهی وقت‌کُشی کرده‌ام در زمین دنیا و این اعتراف دل‌خراشی است.

آتش بدون دود/ نادر ابراهیمی
#وبلاگ_نوشت

@MaryamKamalinejad

Показано 20 последних публикаций.

170

подписчиков
Статистика канала