??( فَاصْبِرْ صَبْرًا جَمِيلًا ) المعارج (5)?? حسبی الله


Гео и язык канала: не указан, не указан
Категория: не указана


ارایه مطالب کتابهای اهل سنت علی الخصوص مسایل عقیدتی وشبهاتی بصورت بخش بخش وآسان
ایدی مدیران جهت پیشنهادات وانتقادات
@HasbiAlla
@MAnsorMozafari

Связанные каналы

Гео и язык канала
не указан, не указан
Категория
не указана
Статистика
Фильтр публикаций


Репост из: کانال تبادلات لیستی شبانه
🌹 #تبادلات_لیستی_شبانه_اهل‌_سنتـ🌹
https://t.me/joinchat/DLdEPEYS6k00Rh7HBMptbg
┈┉┅━•❍•❍•❍•━┅┉┈
لینکدونی اسلامی
@LinkDOOOONiiR
┈┉┅━•❍•❍•❍•━┅┉┈
تصاویر اســـــــــــــــــــلامی
@vvvzzz1234q
┈┉┅━•❍•❍•❍•━┅┉┈
گروه راه بسوی الله
https://t.me/joinchat/HqqSTxCleTHCxU6Z8NvAwg
┈┉┅━•❍•❍•❍•━┅┉┈
"اسلام، تمدن آینده
@islam_ta
┈┉┅━•❍•❍•❍•━┅┉┈
"اسلام، «دروس عقیده»"
@islam_da
┈┉┅━•❍•❍•❍•━┅┉┈
"اسلام، اعجاز علمی «قرآن و سنت»"
@islam_ej
┈┉┅━•❍•❍•❍•━┅┉┈
گروه ((تدبر در قرآن ))
https://t.me/joinchat/Il5Aa0owJgs1mCHM3MnDtA
┈┉┅━•❍•❍•❍•━┅┉┈
گروه ((تقوای الهی ))
https://t.me/joinchat/ExZVVUGYEWjDNF3Y1m2luQ
┈┉┅━•❍•❍•❍•━┅┉┈
( فَاصْبِرْ صَبْرًا جَمِيلًا )
@hamrahebaHasbiAlla
┈┉┅━•❍•❍•❍•━┅┉┈
(تقسیر قرآن کریم)
@Tellavat
┈┉┅━•❍•❍•❍•━┅┉┈
گروه ((رحمان))
https://t.me/joinchat/GECd1UdTy3jQl5zOLF8wKg
┈┉┅━•❍•❍•❍•━┅┉┈
گروه ((بندگان خوب خدا ))
https://t.me/joinchat/IejQJBBnSuvbMJ-ivOpnog
┈┉┅━•❍•❍•❍•━┅┉┈
قرآن_آیین_زندگی
@qoran_and_zendegi
┈┉┅━•❍•❍•❍•━┅┉┈
کانال امیر مؤمنان فاروق اعظم(رض)
@SAYYEDENA_FAROUGH
┈┉┅━•❍•❍•❍•━┅┉┈
کانال قرآن گویا تفسیر و ترجمه کوردی و فارسی
@quranmajid_goya
┈┉┅━•❍•❍•❍•━┅┉┈
گروه ختم قرآن کریم
https://t.me/joinchat/Hx57Ak_QhkDm3TDyD954CA
┈┉┅━•❍•❍•❍•━┅┉┈
قوی ترین گروه در رد شبهات ملحدین
گروه تریبون آزاد
https://t.me/joinchat/DLdEPEAbMv0aL2jA2Clp3A
┈┉┅━•❍•❍•❍•━┅┉┈
سلامت منهج و بیان احوال مفتیان مجازی
@Hedayah1
┈┉┅━•❍•❍•❍•━┅┉┈
کانال خبری واسلامی
https://t.me/joinchat/AAAAAE8sR_N-LWYL5jQYag
┈┉┅━•❍•❍•❍•━┅┉┈
گروه خواهروبرادران موحد
https://t.me/joinchat/JraipkzwGI5Y5RyBMjaLCA
┈┉┅━•❍•❍•❍•━┅┉┈
گروه به سوی بهشت
https://t.me/joinchat/JraiplK05JQybx1geVFENw
┈┉┅━•❍•❍•❍•━┅┉┈
گروه خواهران وبرادران دینی
https://t.me/joinchat/JraipknezqWt6eAAx8v0Ag
┈┉┅━•❍•❍•❍•━┅┉┈
ربیع القلوب ( بهار دلها )
@bahardel
┈┉┅━•❍•❍•❍•━┅┉┈
کانال حفظ قرآن و حدیث
@Quranhafez
┈┉┅━•❍•❍•❍•━┅┉┈
کانال پرسش پاسخ شرعی
@PorseshPasokh1
┈┉┅━•❍•❍•❍•━┅┉┈
اندکـــی تفکــــر در قــღــران
@andakitafakkor2
┈┉┅━•❍•❍•❍•━┅┉┈
به ســـوی جنــة الفـــرودس
https://t.me/joinchat/AAAAAEYOprMpAVR-dG8-7w
┈┉┅━•❍•❍•❍•━┅┉┈
∅خســــــته از گنــــــــاه∅
https://t.me/joinchat/AAAAAEmliyGBXSJR1r5Eug
┈┉┅━•❍•❍•❍•━┅┉┈
√قـــــــران و حدیـث صحـیــــــح√
@RASTGARY21
┈┉┅━•❍•❍•❍•━┅┉┈
"لَا إِلَٰهَ إِلَّا اللّٰه "روحِ زندِگی
@rohe_zendegi
┈┉┅━•❍•❍•❍•━┅┉┈
کلیپ ویدیوهای علمای اسلام
@cloudysky90
┈┉┅━•❍•❍•❍•━┅┉┈
احادیث صحیح ‌رسول‌اللهﷺ
@ahadis50q
┈┉┅━•❍•❍•❍•━┅┉┈
کانال گـلـچـیـن های مـذهـبـی
https://t.me/joinchat/AAAAAEckx1uWp_Uixt3PmA
┈┉┅━•❍•❍•❍•━┅┉┈
ذاکرین الله
https://t.me/joinchat/AAAAAD8_2nquTIwLV7rhFw
┈┉┅━•❍•❍•❍•━┅┉┈


Репост из: کانال تبادلات لیستی شبانه
🌹 #تبادلات_لیستی_شبانه_اهل‌_سنتـ🌹
https://t.me/joinchat/DLdEPEYS6k00Rh7HBMptbg
┈┉┅━•❍•❍•❍•━┅┉┈
کانال پاسخ به شبهات [ملحدین،مشرکین،اهل بدعت]
https://t.me/joinchat/AAAAAEPeCySqd5gx3ybSHg
┈┉┅━•❍•❍•❍•━┅┉┈
تسنیم چشمه ای دربهشت
@Tasnim_mm
┈┉┅━•❍•❍•❍•━┅┉┈
ویــدئوهای اســلـامی
https://t.me/joinchat/AAAAAEtL2SlqGdFhjcTlGg
┈┉┅━•❍•❍•❍•━┅┉┈
#گنجینه_سخن_اسلامی
@ganj_sokhan
┈┉┅━•❍•❍•❍•━┅┉┈
باهم_زندگی_کنیم
@saadatlive
┈┉┅━•❍•❍•❍•━┅┉┈
کانال في سبيل الله
https://t.me/joinchat/AAAAAFATpo9dWz4FF97Cpg
┈┉┅━•❍•❍•❍•━┅┉┈
پله پله تا ملاقات خدا1
@asemoonyh
┈┉┅━•❍•❍•❍•━┅┉┈
آمـــــــــوزش_نمـــــــاز
@Namaz_2
┈┉┅━•❍•❍•❍•━┅┉┈
مـخـتـصـر صحــیــح بــخــارے
https://t.me/joinchat/AAAAAD-mlY95RaAHJbZpHA
┈┉┅━•❍•❍•❍•━┅┉┈
کانال لؤلؤوالمرجان
https://t.me/joinchat/AAAAADw4o_jMF538HJn4uQ
┈┉┅━•❍•❍•❍•━┅┉┈
ڪَروه توبه از ڪَــناه
https://t.me/joinchat/H7FuD0bY4Y9CCGGIKuLhhQ
┈┉┅━•❍•❍•❍•━┅┉┈
سخنرانی‌های علمای موحد جهان اسلام
@rahemovahedin
┈┉┅━•❍•❍•❍•━┅┉┈
آرشیو کانال راه موحدین
@arshiv_rahemovahedin
┈┉┅━•❍•❍•❍•━┅┉┈
فقط الله
@faghattt_allah
┈┉┅━•❍•❍•❍•━┅┉┈
سفری شگفت انگیز دراعماق آیات قرآن
@agazeelmighoran
┈┉┅━•❍•❍•❍•━┅┉┈
فیلم سینمایی مذهبی(تاریخی)
و متن تاثیرگذار و Apkقاری های قران
@khoda5dghegha
┈┉┅━•❍•❍•❍•━┅┉┈
دل غــافــل تــوبــه ڪــن
@delegafeltoobehkon
┈┉┅━•❍•❍•❍•━┅┉┈
آموزش قرآنکریم و علم تجوید
@Hamdard_1
┈┉┅━•❍•❍•❍•━┅┉┈
آموزش زبان عربی برای نو آموزان
@arabic_lesson
┈┉┅━•❍•❍•❍•━┅┉┈
درس های قاعده نورانی
@publicchannelTajweed
┈┉┅━•❍•❍•❍•━┅┉┈
بهترین احادیث پیامبر رحمت ﷺ
@payambar_official
┈┉┅━•❍•❍•❍•━┅┉┈
کانال المفلحون
https://t.me/joinchat/AAAAAEWsIKshUmMk0WzJtA
┈┉┅━•❍•❍•❍•━┅┉┈
کانال عکس نوشته های آیات و احادیث
@ayat_va_ahadis
┈┉┅━•❍•❍•❍•━┅┉┈
ڪــــــانال قــــــرآن ڪـــــریــــــــم
@qoran_majid
┈┉┅━•❍•❍•❍•━┅┉┈
کانال قرآن درمانی
@RaviDrAbuHesam
┈┉┅━•❍•❍•❍•━┅┉┈
ملکه موحد
@hejabtajebandegii
┈┉┅━•❍•❍•❍•━┅┉┈
کانال اموزشی اذر زیست
@school_qhaem
┈┉┅━•❍•❍•❍•━┅┉┈
گروه علامات قیامت
https://t.me/joinchat/JEJCmUYOux66m6zAfoozVw
┈┉┅━•❍•❍•❍•━┅┉┈
زرین مارکت
@ZARIN_MARKET
┈┉┅━•❍•❍•❍•━┅┉┈
کانال بدلیجات سقز
https://t.me/joinchat/AAAAAFF4C5gwUcuHhTr44g
┈┉┅━•❍•❍•❍•━┅┉┈
مباحثه با قران
@QORAN_NEWS
┈┉┅━•❍•❍•❍•━┅┉┈
کیف دست ساز
https://t.me/joinchat/AAAAAFHhKBx1o-XzTPAklw
┈┉┅━•❍•❍•❍•━┅┉┈
ملکه عفت مادرم عایشه (رضی الله )
@Malaky_Efat_MadarAyesheh
┈┉┅━•❍•❍•❍•━┅┉┈


Репост из: کورد13
😍 مژده 😍 😍 مژده😍

☪️ بعد از چهارسال فعالیت در اینستاگرام،مدیران کانال
🌺نوادگان صلاح الدین ایوبی🌺 تصمیم گرفتند فعالیت خود را در تلگرام نیز ادامه دهند..
🔶لذا از همه اهل اسلام دعوت بعمل می آید تا در این کانال که هدفش 👇👇👇
پیروی از قرآن و سنت صحیح پیامبرمان صلی الله علیه و سلم و امامان اهل سنت و بزرگانی همچون صلاح الدین ایوبی رحمهم الله اجمعین میباشد عضو گردند و دوستان خود را نیز به جمع ما دعوت نمایند..
🔺منتظر حضور سبزتان هستیم🔺
👇👇👇👇👇👇

https://telegram.me/navadegan_ayobi






حدیث او در نزد ائمه‌ی حدیث و در کتاب‌های جمع‌آوری شده‌ی آن‌ها شناخته شده باشد حدیث فرد نبوده و بلکه به واسطه‌ی روایت دیگران حجت است. و هدف از روایت او و شنیدن آن این است که حدیث مطابق سلسله‌ی سند أخذ گردد، سلسله سندهایی که این امت به واسطه‌ی شرف نبوت محمد مصطفی  به آن برگزیده شده‌اند، و خداوند داناتر است.

















0️⃣5️⃣اسلاید پنجاخم ازکتاب مقدمه‌ی ابن صلاح شاهره‌زوری در علوم حدیث کانال 🌹🌷( فَاصْبِرْ صَبْرًا جَمِيلًا ) المعارج (5)🌹🌷 حسبی الله

https://telegram.me/joinchat/BaDcTDv_dWWOp8cSSrduGA


📚مقدمه‌ی ابن صلاح شاهره‌زوری در علوم حدیث 📚



📗 تألیف:
امام الحدیث حافظ ابی عمرو عثمان بن عبدالرحمن الشهرزوری معروف به ابن صلاح
577- 643 هـ- ق دي📗


🌷🌹ترجمه و تعلیق:
مهندس آدم غلامی
جلد اول – شامل 23 فصل 🌷🌹



در مورد روایت مجهول

7- کسانی از ائمه‌ی حدیث بر این رأی هستند: روایت کسی که در برابر روایت حدیث پاداش بگیرد پذیرفته نمی‌شود.
و از اسحاق بن ابراهیم برای ما نقل کرده‌اند که از او پرسیدند: نظر او در مورد محدثی که حدیث را با پاداش روایت کند چیست؟ او [در جواب گفت]: لا یکتب حدیثه . و از احمد بن حنبل و ابو حاتم رازی نیز شبیه آن را روایت کرده‌اند.
و ابو نعیم فضل بن دکین و علی بن عبدالعزیز مکی و دیگران در گرفتن پاداش در برابر روایت کردن حدیث، رخصت داده‌اند و آن را شبیه‌ گرفتن پاداش در برابر تعلیم قرآن و مانند آن دانسته‌اند؛ با این تفاوت که از نظر عرف گرفتن پاداش در این موارد باعث زیر سؤال رفتن شخصیت فرد می‌شود و این زمانی برطرف می‌گردد که عذری موجه او را از آن مبرا کند. مانند آنچه که استاد ابومظفر از پدرش حافظ ابوسعید سمعانی برایم روایت کرد: ابوالفضل محمد بن ناصر سلامی یادآور شده که ابوالحسین بن نقور این کار را می‌کرده است، چرا که استاد ابواسحاق شیرازی فتوا داده بود که او می‌تواند در برابر روایت کردن اجرت بگیرد، چرا که شاگردان حدیث باعث شده بودند که او دیگر وقتی برای تأمین معاش نداشته باشد، و خداوند داناتر است.
1- روایت کسی که در هنگام شنیدن حدیث یا روایت کردن به سهل‌انگاری شناخته شده باشد پذیرفته نمی‌شود، مانند کسی که گاهی در مجلس شنیدن حدیث می‌خوابد و یا مانند کسی که از نسخه‌ی اصلی پاکسازی شده استاد روایت نمی‌کند [و زیاد برایش مهم نیست] و باز از این دسته کسانی‌اند که به پذیرفتن تلقین در حدیث شناخته شده‌اند و روایت کسانی که احادیث شاذ و منکر در روایاتشان زیاد باشد پذیرفته نمی‌شود. از شعبه روایت شده که او گفته است: هر حدیث شاذی حتماً یک راوی شاذی هم دارد روایت کسی که به خطا و سهو زیاد در روایتش معروف باشد مادامی که عیناً از روی نسخه‌ی اصلی روایت نکند پذیرفته نمی‌شود و تمامی این‌ها اعتماد به راوی و ضبط او را از بین می‌برند. و از ابن مبارک و احمد بن حنبل و دیگران نقل کرده‌اند که آن‌ها گفته‌اند: کسی که در حدیثی دچار اشتباه شود و به اشتباه خود پی برد اما از آن برنگردد و باز بر روایت کردن آن حدیث مصر باشد روایت او از اعتبار ساقط است و حدیث او هیچ وقت پذیرفته نمی‌شود و این که وقتی ثابت شود که از سر عناد و مانند آن حدیث را روایت کرده و خود منکر آن نباشد جای تأمل دارد، و خداوند داناتر است.
8- در این روزگار مردم از تقید به مجموعه شروطی که برای راویان و اساتید حدیث مشخص کردیم شانه خالی کرده و در روایت خود را به آن مجموعه شروط مقید نمی‌کنند و از به کار بستن آن‌ها خود را معذور می‌دانند و چنانکه قبلا گفتیم پیشینیان آن‌ها چنین نبودند. توضیح این مطلب چنانکه در اول کتابمان گفتیم این است که هدف محافظت بر سندها و پرهیز از انقطاع سلسله سندهایی است که خصیصه‌ی این امت می‌باشد؛ بنابراین فقط بخشی از شروط صحت را که جوابگوی این دو مورد باشد به کار می‌بندند و در شایستگی استاد به مسلمان بودن، بالغ بودن، عاقل بودن، غیرمتظاهر به فسق بودن و کم دین نبودن او اکتفا می‌کنند و به نسبت ضبط استاد این که به او در شنیدن احادیث می‌توان اطمینان کرد و غیر متهم باشد و یا روایت کردن او با توجه به نسخه‌ای باشد که با نسخه‌ی استاد موافق باشد به همین اکتفا می‌کنند. از جمله کسانی که در پیمودن این شیوه‌ پیشتاز بوده حافظ فقیه ابوبکر بیهقی رحمه‌الله تعالی بوده است. چنانکه از او برای ما نقل کرده‌اند در زمینه‌ی سماع و شنیدن روایت از بعضی از محدثین عصر خود ـ آن‌‌ها که حدیثشان را از بر نمی‌کردند و احادیثی را که بر آن‌ها قرائت می‌شد خوب نمی‌پاراستند و بعد از آن که احادیث بر آن‌ها خوانده می‌شد و می‌شنیدند آن احادیث را فراموش کرده و اصلا نمی‌شناختند ـ بسیار اهل تساهل بوده و کاملا پیرو مذهب توسعه بوده است. و آن را اینچنین توجیه می‌کردند: تمامی احادیثی که صحیح هستند و آن‌ها که مابین صحیح و سقیم هستند همگی تدوین شده و در کتب جوامعی که ائمه‌ی حدیث جمع‌آوری کرده‌اند نوشته شده‌اند. و از بین رفتن هیچ حدیثی از تمامی آن کتب جایز نیست و حتی اگر کسی بخواهد بخشی از آن‌ها را از بین ببرد تضمین صاحب شریعت آن‌ها را حفظ می‌کند.

بیهقی گفته است: پس امروزه اگر کسی حدیثی را بیاورد و آن حدیث در هیچ کدام از کتب ائمه‌ی حدیث یافت نشود حدیث او پذیرفته نمی‌شود. و کسی که حدیثی را روایت کند و


📚مقدمه‌ی ابن صلاح شاهره‌زوری در علوم حدیث 📚



📗 تألیف:
امام الحدیث حافظ ابی عمرو عثمان بن عبدالرحمن الشهرزوری معروف به ابن صلاح
577- 643 هـ- ق دي📗


🌷🌹ترجمه و تعلیق:
مهندس آدم غلامی
جلد اول – شامل 23 فصل 🌷🌹



در مورد روایت مجهول

6- وقتی که یک راوی معتبر (ثقه) از راوی معتبر (ثقه) دیگری حدیثی را روایت کنند اما «مروی عنه» ♦️کسی که حدیث از او روایت شده است.♦️ آن حدیث را که از او روایت شده است انکار کند اگر ایشان با الفاظی که حتمیت را می‌رسانند مانند (ما رویته یا کذب علیّ) » «این را روایت نکرده‌ام و یا بر من دروغ بسته» یا الفاظی شبیه این‌ها، حدیث روایت شده را انکار کند در این صورت الفاظ «راوی» و «مروی عنه» [که یکی حدیث را اثبات و دیگری نفی می‌کند] با یکدیگر در تضادند و اولویت و اصل با پذیرش الفاظ انکارکننده است. بنابراین عدم پذیرش فرع [که یکی حدیث را اثبات و دیگری نفی می‌کند] با یکدیگر در تضادند و اولویت و اصل با پذیرش الفاظ انکارکننده است. بنابراین، عدم پذیرش فرع [که راوی باشد] واجب می‌شود. اما این جرح او نباید سبب شود تا بقیه‌ی احادیثی را که او از استادش نقل کرده است (با این توجیه که او در بقیه‌ی احادیثش نیز بر استادش دروغ می‌بندد) نپذیریم و همچنین پذیرفتن جرح استاد او (بر جرح او بر استادش) 🔶جرح او بر استاد این است که استاد حدیث را انکار می‌کند اما او ادعای روایت می‌کند و این چنین او استادش را مجروح کرده است🔶 به معنای از دست رفتن اعتبار آن‌ها نیست. (آن چنانکه قبلا گفتیم).
ولی در صورتی که مروی عنه بگوید: (لا أعرفه): «نمی‌شناسم» و یا (لا أذکره): «به خاطر نمی‌آورم» و یا عباراتی از این قبیل، این نوع الفاظ به معنای انکار روایت راوی از او نیستند. و کسی که حدیثی را روایت کند سپس آن را فراموش کند این فراموشی در نزد جمهور اهل حدیث و جمهور فقها و متکلمین برخلاف گفته‌ی بعضی از شاگردان و نزدیکان ابو حنیفه، دلیلی برای عمل نکردن به آن حدیث نمی‌شود. و آن‌ها این را دلیلی بر نپذیرفتن احادیث زیر می‌دانند:
1- حدیث سلیمان بن موسی عن الزهری عن عروة عن عائشة عن رسو‌ل‌الله : إذا نکحت المرأة بغیر إذن ولیها فنکاحها باطل... الحدیث. چرا که ابن جریج می‌گوید: به زهری رسیده و از او در مورد این حدیث سؤال کردم و او این حدیث را به یاد نمی‌آورد.
2- حدیث ربیعة الرأی عن سهیل بن أبی صالح عن أبیه عن أبی هریرة أنّ النبی  قضی بشاهد و یمین. به اینخاطر که عبدالعزیز بن محمد الدراوردی گفته است: به سهيل رسیدم و از او در مورد این حدیث سؤال کردم اما او این حدیث را به یاد نمی‌آورد. و در این مورد آنچه که جمهور علما بر آن هستند درست می‌باشد چرا که احتمال دارد «مروی عنه» دچار سهو و یا فراموشی شده باشد. و از طرفی راوی معتبر (ثقه) با الفاظ حتمی و صد در صد از او روایت کرده و پیداست که با احتمال نمی‌توان روایت او را مورد تردید قرار داده و نپذیرفت. و به همین دلیل سهیل بعد از آن می‌گوید: (حدثنی ربیعة عنّی عن أبی ویسوق الحدیث): «ربیعه حدیث پدرم را از من این چنین نقل کرده است» و چه بسیاراز بزرگان، احادیثی را که خود روایت کرده‌اند فراموش کرده‌اند که آن‌ها را از چه کسی شنیده‌اند که یکی از آن‌ها می‌گوید: (حدثني فلان عني عن فلان بکذا وکذا): «فلان کس از من روایت کرد که من از فلانی چنین و چنان نقل کرده‌ام» و حافظ، خطیب بغدادی، این موارد را در کتابی به نام (أخبار من حدث ونسي): «خبرهایی که روایت کرده و فراموش کرده است» جمع‌آوری کرده است. و چون انسان در معرض فراموشی نسیان است کسانی از علما نقل قول از زندگان را مکروه می‌دانستند که از آن‌ها شافعی  می‌باشد که به ابن عبدالحکم گفت: (إیاك الروایة عن الأحیاء): «مبادا که از انسان‌های زنده روایت کنی». و خداوند داناتر است.
















9️⃣4️⃣اسلاید چهل ونهم ازکتاب مقدمه‌ی ابن صلاح شاهره‌زوری در علوم حدیث کانال 🌹🌷( فَاصْبِرْ صَبْرًا جَمِيلًا ) المعارج (5)🌹🌷 حسبی الله

https://telegram.me/joinchat/BaDcTDv_dWWOp8cSSrduGA


📚مقدمه‌ی ابن صلاح شاهره‌زوری در علوم حدیث 📚



📗 تألیف:
امام الحدیث حافظ ابی عمرو عثمان بن عبدالرحمن الشهرزوری معروف به ابن صلاح
577- 643 هـ- ق دي📗


🌷🌹ترجمه و تعلیق:
مهندس آدم غلامی
جلد اول – شامل 23 فصل 🌷🌹



در مورد روایت مجهول

4- در قبول روایت راوی بدعتگذار، که در بدعتش اظهار پشیمانی نکند اختلاف وجود دارد.
کسانی به طور مطلق روایت او را رد می‌کنند چرا که با بدعتش از حد دین در رفته و دچار فسق شده است و چنانکه در کفر تأویل کننده و غیر تأویل کننده برابرند در فسق هم چنین است. و کسانی روایت راوی بدعتگذار را در صورتی که در تأیید و یاری مذهبش و یا هم مذهبانش، دروغ را مجاز نشمارد می‌پذیرند و در نظر این گروه، مردم را به بدعتش بخواند یا نخواند مهم نیست. وکسانی این را به شافعی نسبت داده‌اند چون گفته است: به غیر از فرقه‌ی خطابیه از رافضی‌ها، که شهادت دروغ را به نسبت هم مذهبانشان مجاز می‌شمرند شهادت بقیه‌ی اهل اهواء را می‌پذیریم.
و کسانی گفته‌اند: روایت چنین کسانی زمانی پذیرفته می‌شود که مبلغ بدعت خود نباشند، اما وقتی مبلغ بدعت خود باشند روایت از آن‌ها پذیرفته نمی‌شود و این مذهب بیش‌تر و یا اکثریت علما می‌باشد. و بعضی از شاگردان شافعی  اختلافی را که بین شاگردان او، در مورد قبول روایت مبتدعی که مردم را به بدعتش نخواند وجود دارد نقل کرده‌اند و گفته‌اند: «وقتی که راوی مبلغ بدعت خود باشد در عدم پذیرش روایت اختلافی وجود ندارد».
ابوحاتم بن حبان بستی یکی از مصنفین و ائمه‌ی حدیث می‌گوید: به اتفاق ائمه‌ی ما، استناد به [حدیث] راوی مبلغ بدعت جایز نیست و در این زمینه اختلافی وجود ندارد.
و این مذهب سوم معتدل‌تر است و به نسبت آن دو مذهب دیگر در اولویت است و نسبت دادن آن مذهب اول به ائمه، بسیار بعید به نظر می‌رسد، چرا که خود کتاب‌های ائمه پر از روایات بدعتگذارانی است که مبلغ بدعت خود نبوده‌‌اند و در صحیح بخاری و صحیح مسلم، چه در بخش شواهد و چه در بخش اصول [احادیث مسند متصل در صحیحین]، احادیث آن‌ها بسیار است، و خداوند داناتر است. 5- کسی که از دروغ بستن [آن هم به طور عمد] به مردم و سایر موارد فسق توبه کند روایت او قابل قبول است، اما کسی که از دروغ بستن عمدی در حدیث رسول‌الله توبه کند تا ابد روایتش پذیرفته نمی‌شود هرچند که توبه‌اش توبه‌ی نیکویی باشد. این گفته‌ی بسیاری از اهل علم از جمله احمد بن حنبل و ابوبکر الحمیدی ـ استاد بخاری ـ می‌باشد.
چنانکه در شرح امام ابوبکر صیرفی شافعی بر رساله‌ی شافعی یافتم ایشان به طور مطلق می‌گوید: خبر هر کسی از اهل نقل را که به خاطر دروغ در روایت از اعتبار ساقط باشد، با یک توبه‌ی ظاهری نمی‌پذیریم و وقتی نقل خبر از کسی را ضعیف بدانیم بعد از آن هرگز او را در رده‌ی انسان‌های قوی قرار نمی‌دهیم. و یادآور می‌شود که این مسأله همان تفاوت و نقطه‌ی افتراق شهادت با روایت است. و اما ابو مظفر سمعانی مروزی یادآور شده است که هر کسی در یک خبر و یک نقل قول مرتکب دروغ شود تمام احادیثی را که قبلا روایت کرده است نیز بی‌اعتبار می‌کند. از نظر معنی این گفته‌ی سمعانی مؤید همان گفته‌ی صیرفی است، و خداوند داناتر است.















8️⃣4️⃣اسلاید چهل وهشتم ازکتاب مقدمه‌ی ابن صلاح شاهره‌زوری در علوم حدیث کانال 🌹🌷( فَاصْبِرْ صَبْرًا جَمِيلًا ) المعارج (5)🌹🌷 حسبی الله

https://telegram.me/joinchat/BaDcTDv_dWWOp8cSSrduGA


📚مقدمه‌ی ابن صلاح شاهره‌زوری در علوم حدیث 📚



📗 تألیف:
امام الحدیث حافظ ابی عمرو عثمان بن عبدالرحمن الشهرزوری معروف به ابن صلاح
577- 643 هـ- ق دي📗


🌷🌹ترجمه و تعلیق:
مهندس آدم غلامی
جلد اول – شامل 23 فصل 🌷🌹



در مورد روایت مجهول
با توجه به مقصود ما به چند قسم تقسیم می‌شود:
1- اینکه کسی عدالتش چه از نظر ظاهری♦️عدالت ظاهری می‌تواند از دو طریق باشد: 1- صرفا از طریق روایت راویان عادل (دو نفر یا بیشتر) از آن‌ها 2- از طریق توثیق با الفاظ مجمل در کتاب‌های جرح و تعدیل.♦️ و چه از نظر باطنی 🔶منظور این است که شرح حال راوی از جنبه‌هایی که به شناخت تقوی و جوانمردی و یا ضبط او کمک کند مشخص نباشد🔶 مجهول باشد و روایت چنین کسی با توجه به مواردی که قبلا گفتیم در نزد جماهیر غیر قابل پذیرش است.
2- راوی مجهولی که از نظر عدالت باطنی مجهول است [عدالت باطنی او محرز نشده است] هرچند که از نظر ظاهری عادل باشد و در این صورت مستور نام دارد. بعضی از ائمه‌ی ما گفته‌اند: مستور به کسی گفته می‌شود که در ظاهر عادل باشد ولی عدالت باطن او را نشناسیم. بعضی از کسانی که عدالت راوی مجهول نوع اول را رد می‌کنند به روایت راوی نوع دوم استناد و احتجاج می‌کنند که همین گفته‌ی بعضی از علمای شافعی است و به آن حکم کرده‌اند که از جمله‌ی آن‌ها امام سلیم بن ایوب رازی می‌باشد می‌گوید: چرا که در خبر، اصل بر حسن ظن (به نسبت راوی) است و به این خاطر در روایت خبر، شناخت عدالت باطن کسی که از او روایت شده از معذورات است و بسنده کردن به شناخت آن در ظاهر کفایت می‌کند و [خبر] از این لحاظ با شهادت فرق می‌کند چرا که شهادت به نزد حکام است و کشف عدالت باطن برای آن‌ها عذر نیست و به همین‌خاطر در شهادت دادن اعتبار راوی هم به عدالت ظاهر است و هم به عدالت باطن.
می‌گویم: عمل کردن مطابق این رأی در مورد کسانی از راویان که در زمان‌های پیشین زیسته‌اند و دست یافتن به عدالت باطنی آن‌ها غیر ممکن بوده است در بسیاری از کتب مشهور حدیث دیده می‌شود.


3- مجهول العین: آنان که روایت مجهول العین را نمی‌پذیرند روایت مجهول العداله را می‌پذیرند و کسی که دو نفر راوی عادل از او روایت کنند و از او مشخصاً نام ببرند این نوع جهالت از او مرتفع می‌شود.
ابوبکر، خطیب بغدادی، در جواب مسائلی که از ایشان سؤال‌ شده بود یادآور شده که: ـ [راوی] مجهول در نزد اهل حدیث به راویی گفته می‌شود که علما او را نشناخته باشند و این که حدیث او جز از جهت یک راوی واحد شناخته شده نباشد [جز یک راوی واحد کسی از او روایت نکرده باشد] مانند عمرو ذی مر، جبار الطایی، سعید بن ذی حدان، که غیر از ابو اسحاق سبیعی کسی از آن‌ها روایت نکرده است. و مانند هزهاز بن میزان که غیر از شعبی کسی از او روایت نکرده است و مانند جری بن کلیب که غیر از قتاده کسی از او روایت نکرده است.
می‌گویم: ثوری نیز از هزهاز روایت کرده است. خطیب می‌گوید: برای این که از کسی رفع جهالت شود حداقل باید دو نفر عالم مشهور از او روایت کنند مگر این که ثابت شود که روایت آن‌ها از او بیانگر حکم عدالت آن‌ها به نسبت او نمی‌باشد. و این همان است که قبلا توضیح دادیم.
می‌گویم: بخاری در صحیح خود حدیث کسانی را که غیر از یک نفر کسی از آن‌ها روایت نکرده آ‌ورده است که از جمله‌ی آن‌ها مرداس اسلمی می‌باشد که غیر از قیس بن ابی حازم کسی از او روایت نکرده است و همین‌طور مسلم نیز حدیث کسانی را که فقط یک نفر از آن‌ها روایت کرده نقل کرده است مانند ربیعه بن کعب اسلمی که غیر از سلمه بن عبدالرحمن کسی از او روایت نکرده است و همین می‌رساند که راوی مجهولی که فقط یک نفر از او روایت کند می‌تواند از حالت مجهول و مردود بودن خارج شود و اختلافی که در مورد تعدیل او روی می‌دهد به خاطر جهت‌گیری [و مذاهب] متعدد می‌باشد [و موجه است] و [این مسأله] مانند مسأله‌ی اختلافی معروفی است که قبلاً آن را بیان کردیم و آن این که: آیا می‌شود برای تعیین عدالت راوی به تعدیل یک نفر اکتفا کرد؟ و خداوند داناتر است.















7️⃣4️⃣اسلاید چهل وهفتم ازکتاب مقدمه‌ی ابن صلاح شاهره‌زوری در علوم حدیث کانال 🌹🌷( فَاصْبِرْ صَبْرًا جَمِيلًا ) المعارج (5)🌹🌷 حسبی الله

https://telegram.me/joinchat/BaDcTDv_dWWOp8cSSrduGA


📚مقدمه‌ی ابن صلاح شاهره‌زوری در علوم حدیث 📚



📗 تألیف:
امام الحدیث حافظ ابی عمرو عثمان بن عبدالرحمن الشهرزوری معروف به ابن صلاح
577- 643 هـ- ق دي📗


🌷🌹ترجمه و تعلیق:
مهندس آدم غلامی
جلد اول – شامل 23 فصل 🌷🌹




23- نوع بیست و سوم: شناخت صفات کسی که روایتش مورد قبول است و صفات کسی که روایت از او پذیرفته نمی‌شود و شناخت آنچه از قدح و جرح و توثیق و تعدیل که در مورد راویان متداول است
ج
4- در این که آیا با گفته‌ی يک نفر جرح و یا تعدیل کسی به اثبات می‌رسد و یا باید دو نفر آن را بگویند اختلاف است. کسانی گفته‌اند: جرح و تعدیل راوی حتما باید توسط دو نفر بیان شده باشد آن چنانکه در شهادات چنین است، و کسانی هم همچون ابوبکر خطیب حافظ، و غیره بر این باورند که جرح و یا تعدیل کسی با گفته‌ی یک نفر هم به اثبات می‌رسد چرا که عدد شرط قبول خبر نیست و در جرح و تعدیل برخلاف شهادات عدد شرط نیست و این درست است، و خداوند داناتر است.
5- وقتی شخصیت کسی را هم جرح و هم تعدیل کرده باشند جرح بر تعدیل مقدم است چون کسی که او را تعدیل کرده با توجه به ظاهر راوی او را تعدیل کرده است اما جرح‌کننده با توجه به مسائلی غیر آشکار و پوشیده، او را مجروح دانسته است. ولی اگر تعداد تعدیل‌کنندگان راوی بیش‌تر باشد گفته شده اولویت با [پذیرش] تعدیل است. و با توجه به مواردی که ذکر کردیم جرح بر تعدیل اولویت دارد و این همان چیزی است که جمهور [ائمه] بر آن هستند و درست هم همین است، و خداوند داناتر است.
6- چنانکه حافظ خطیب و صیرفی فقیه و دیگران یادآور شده‌اند تعدیل مبهم و بدون ذکر نام معدل و منحصراً با الفاظ «حدثني الثقة» و شبیه آن کفایت نمی‌کند و این خلاف نظر کسانی است که این نوع تعدیل را کافی می‌دانند و دلیل آن هم این است: چرا که ممکن است فردی که در نزد او ثقه و مورداعتماد است دیگران بر جرحش آگاه باشند و ممکن است آن فرد، در نزد فلانی و یا به صورت اجماع مجروح باشد و نام نبردن شخص مروی عنه و اکتفا به الفاظی مانند ثقه و امثال این کافی نیست و شکی در دل به وجود می‌آورد که باعث تردید به نسبت [تعدیل] راوی می‌شود. اگر که گوینده‌ی چنین لفظی از روی آگاهی آن را بگوید [مثلا بگوید: حدثنی الثقة] لفظ او برای کسانی که با او هم رأی هستند قابل پذیرش است، چنانکه بعضی از محققین این قول را انتخاب کرده‌اند.
خطیب حافظ یادآور شده که وقتی عالمی گفت: هر کس که از او روایت می‌کنم ثقه است هر چند که اسم او را نیاورم و او عملا از کسی که اسم او را نیاورده روایت کند همین خود نشانه‌ی تزکیه و پذیرش راوی از طرف اوست اما با این حال تزکیه [تعدیل] به این شیوه در نزد ما معتبر نیست و دلیلش را هم قبلا گفتیم، و خداوند داناتر است.
7- در نزد اکثر علمای حدیث و دیگران، اگر که یک راوی عادل از کسی روایت کند و اسم او را [در سند به طور مشخص] ذکر کند روایت کردن از راوی، نشانه‌ی تعدیل او [راوی عدل] در مورد آن فرد نیست. کسانی از اهل حدیث و بعضی از شاگردان شافعی گفته‌اند: این نشانه‌ی تعدیل راوی است چرا که نفس روایت کردن، شامل تعدیل هم می‌شود. اما همان‌ نظر اول صحیح می‌باشد، چرا که جایز است کسی از یک راوی غیر عادل روایت کند و روایتش دلیل بر تعدیل راوی از مروی عنه نباشد. و بنابراین می‌گوییم: عمل کردن یک عالم یا فتوای او بر طبق یک حدیث، نشانه‌ی این نیست که آن عالم حدیث را صحیح دانسته است و همچنین مخالفت یک عالم با یک حدیث، دلیل بر قدح [جرح مفسر] او به نسبت حدیث و راوی حدیث نیست، و خداوند داناتر است.
















6️⃣4️⃣اسلاید چهل وششم ازکتاب مقدمه‌ی ابن صلاح شاهره‌زوری در علوم حدیث کانال 🌹🌷( فَاصْبِرْ صَبْرًا جَمِيلًا ) المعارج (5)🌹🌷 حسبی الله

https://telegram.me/joinchat/BaDcTDv_dWWOp8cSSrduGA


مورد او دوری گزید]، و خداوند داناتر است.
می‌گویم: شاید کسی بگوید که مردم جرح راویان و صحت احادیث خود را با توجه به کتبی که ائمه‌ی حدیث در جرح یا جرح و تعدیل تصنیف کرده‌اند می‌سنجند. و در این کتاب‌ها بسیار کم پیش آمده که علت و سبب جرح راوی را ذکر کنند، بلکه آن‌ها به الفاظی شبیه «فلان ضعیف» و «فلان لیس بشیء» و مانند این‌ها یا «هذا حدیث ضعیف» و «هذا حدیث غیر ثابت» و امثال این‌ها بسنده کرده‌اند [یعنی عملاً ائمه، جرح را به طور مفسر بیان نکرده‌اند] بنابراین، اگر ما بیاییم و بگوییم فقط زمانی جرح مورد قبول است که مفسر باشد این گفته‌ی ما باعث تعطیلی کتاب‌های ائمه شده و باعث بستن دروازه‌ی جرح در اغلب کتب و در اکثر موارد آن‌هاست.
جواب این است: هرچند که ما نتوانیم به جرح راوی با توجه به این الفاظ اعتماد کرده و بر آن حکم کنیم ولی حداقل دیدن این الفاظ ما را از پذیرش حدیث او باز می‌دارد. اما وقتی که پس از تحقیق شک و گمان برطرف گردید اطمینان به عدالت او واجب می‌شود و در این صورت حدیثش را می‌پذیریم و هیچ معذوریتی نداریم. به عنوان نمونه می‌توان کسانی را مثل آورد که با این الفاظ [غیر از مفسر] مورد جرح واقع شده‌اند اما بخاری و مسلم ـ مصنفین صحیحین ـ به احادیث آن‌ها استناد کرده‌اند (چرا که شک آن‌ها به نسبت آن راویان برطرف شده است) بنابراین درک این جواب چاره‌ی خوبی است، و خداوند داناتر است.















5️⃣4️⃣اسلاید چهل وپنجم ازکتاب مقدمه‌ی ابن صلاح شاهره‌زوری در علوم حدیث کانال 🌹🌷( فَاصْبِرْ صَبْرًا جَمِيلًا ) المعارج (5)🌹🌷 حسبی الله

https://telegram.me/joinchat/BaDcTDv_dWWOp8cSSrduGA


📚مقدمه‌ی ابن صلاح شاهره‌زوری در علوم حدیث 📚



📗 تألیف:
امام الحدیث حافظ ابی عمرو عثمان بن عبدالرحمن الشهرزوری معروف به ابن صلاح
577- 643 هـ- ق دي📗


🌷🌹ترجمه و تعلیق:
مهندس آدم غلامی
جلد اول – شامل 23 فصل 🌷🌹




23- نوع بیست و سوم: شناخت صفات کسی که روایتش مورد قبول است و صفات کسی که روایت از او پذیرفته نمی‌شود و شناخت آنچه از قدح و جرح و توثیق و تعدیل که در مورد راویان متداول است
جماهیر ائمه‌ی حدیث و فقه، نظرشان بر این است که: شرط اعتبار داشتن روایت این است که راوی اولاً: دارای صفت عدل باشد و ثانیاً: به نسبت آنچه که روایت می‌کند ضابط باشد. تفصیل این دو صفت این است: راوی باید مسلمان، بالغ، عاقل، سالم از موارد فسق [از حدود خداوند تجاوز نکند] و بدور از موارد شکننده‌ی جوانمردی و مردانگی باشد و [در هنگام گرفتن حدیث از استاد] هوشیار باشد و سهل‌انگاری نکند و اگر از حفظ روایت می‌کند حافظ باشد و اگر از روی کتاب و یا نوشته روایت می‌کند [تا مرحله‌ی روایت] آن را پاراسته باشد و اگر از روی معنی، حدیث را روایت می‌کند شرطش این است که به موارد غلط‌انداز معانی، آگاه باشد، و خداوند داناتر است.

این جمله را با [طرح] مسائلی توضیح می‌دهیم:
1- عدالت راوی: گاهی از طریق سخن صریح انسان‌های عادل و گاهی از روی شهرت خود راوی ثابت می‌شود؛ بنابراین در صورتی که عدالت کسی در بین اهل علم ـ اهل نقل و یا مانند آن‌ها ـ آوازه شهرت یافت و خاص و عام او را به راستی و درستی ستودند در این صورت است که چنین فردی، از سخنی صریح [از طرف امامان حدیث] برای اثبات عدالتش (به عنوان بیّنه و شاهد) بی‌نیاز می‌باشد. و این نظر صحیح، در مذهب شافعی می‌باشد و در فن اصول فقه به آن اکتفا شده است.
کسانی از اهل حدیث را که ابوبکر خطیب متذکر می‌شود از جمله مالک، شعبه، سفیان ثوری و سفیان بن عیینه، أوزاعی، لیث، ابن مبارک، وکیع، احمد بن حنبل، یحیی بن معین و علی ابن مدینی و کسان دیگری که آوازه و شهرت و پیش کسوت بودنشان محرز است نیازی به اثبات عدالت ندارند و تبیین عدالت برای کسی است که وضعیت او بر طالبین [دانش پژوهان] علم روشن نیست.
و ابن عبدالبر، حافظ، این [مطلب] را بسط داده و می‌گوید: هر دارنده‌ی علمی [حامل علمی] که به خاطر علمش شناخته شده باشد عدل است و اساس بر عدالت اوست مگر زمانی که جرحش ثابت شود. و این به خاطر فرمایش پیامبر  می‌باشد که فرموده است: 🍀🌺🌹(یحمل هذا العلم من کلّ خلف عدوله):🍀🌺🌹 «حاملان این علم [علوم اسلامی] از آیندگان کسانی‌اند که عادل هستند». و در آنچه که گفته است وسعتی بی‌نهایت وجود دارد.
2- این که چگونه به ضابط بودن راوی پی ببریم
روایاتش را با روایات انسان‌های شناخته شده و دارای اعتبار و ضبط و اتقان، محک بزنیم، اگر که دیدیم (هر چند از جهت معنی) روایاتش موافق روایات آن‌ها باشد و یا این که در اکثر موارد
عبارات ذيل مترجم فراموش کرده اند که ترجمه کنند، ما آن را از کتاب عربی ابن الصلاح نقل کردیم:
«- ولو من حيث المعنى - لرواياتهم أو موافقة لها في الأغلب والمخالفة نادرة عرفنا حينئذ كونه ضابطا ثبتا . وإن وجدناه كثير المخالفة لهم عرفنا اختلال ضبطه ولم نحتج بحديثه والله أعلم
الثالثة : التعديل مقبول من غير ذكر سببه على المذهب الصحيح المشهور لأن أسبابه كثيرة يصعب ذكرها فإن ذلك يحوج المعدل إلى أن يقول : لم يفعل كذا لم يرتكب كذا فعل كذا وكذا فيعدد جميع ما يفسق بفعله أو بتركه وذلك شاق جدا
وأما الجرح فإنه لا يقبل إلا مفسرا مبين السبب لأن الناس يختلفون فيما يجرح وما لا يجرح فيطلق أحدهم الجرح بناء على أمر اعتقده جرحا وليس بجرح في نفس الأمر فلا بد من بيان سببه لينظر فيما هو جرح أم لا
وهذا ظاهر مقرر في الفقه وأصوله . وذكر ( الخطيب الحافظ ) : أنه مذهب الأئمة من حفاظ الحديث ونقاده مثل : البخاري ومسلم وغيرهما
ولذلك احتج ( البخاري ) بجماعة سبق من غيره الجرح لهم كعكرمة مولى ابن عباس رضي الله عنهما وكإسماعيل بن أبي أويس وعاصم بن علي وعمرو بن مرزوق وغيرهم . واحتج مسلم بسويد بن سعيد وجماعة اشتهر الطعن فيهم . وهكذا فعل أبو داود السجستاني . وذلك دال على أنهم ذهبوا إلى أن الجرح لا يثبت إلا إذا فسر سببه ومذاهب النقاد للرجال غامضة مختلفة
وعقد ( الخطيب ) بابا في بعض أخبار من استفسر في جرحه فذكر ما لا يصلح جارحا
( 64 ) منها عن شعبة أنه قيل له : لم تركت حديث فلان ؟ فقال : رأيته يركض على برذون فتركت حديثه
ومنها : عن مسلم بن إبراهيم أنه سئل عن حديث الصالح المري فقال : ما يصنع بصالح؟ ذكروه يوما عند حماد بن سلمة فامتخط حماد والله أعلم»]

با حماد رویش را در هم کشید [از بحث در


و الفاظی شبیه این‌ها. و همچنین در مواردی که در صحت و ضعف حدیث، شک داری از همین الفاظ استفاده کن و لفظ (قال رسول‌الله : «رسول‌الله  گفت» را فقط وقتی به کار ببر که صحت حدیث برایت آشکار باشد آن هم به شیوه‌ای که قبلا آن را مشخص کردیم، و خداوند داناتر است.














4️⃣4️⃣اسلاید چهل وچهارم ازکتاب مقدمه‌ی ابن صلاح شاهره‌زوری در علوم حدیث کانال 🌹🌷( فَاصْبِرْ صَبْرًا جَمِيلًا ) المعارج (5)🌹🌷 حسبی الله

https://telegram.me/joinchat/BaDcTDv_dWWOp8cSSrduGA


📚مقدمه‌ی ابن صلاح شاهره‌زوری در علوم حدیث 📚



📗 تألیف:
امام الحدیث حافظ ابی عمرو عثمان بن عبدالرحمن الشهرزوری معروف به ابن صلاح
577- 643 هـ- ق دي📗


🌷🌹ترجمه و تعلیق:
مهندس آدم غلامی
جلد اول – شامل 23 فصل 🌷🌹



22- نوع بیست و دوم: شناخت مقلوب
مانند این است که حدیث مشهوری از سالم روایت شده باشد اما آن را به نافع نسبت داده باشند تا به این وسیله حدیث ناآشنا به نظر رسد و با ارزش گردد. و همچنین از بخاری برای ما نقل کرده‌اند که وقتی ایشان به بغداد رسید کسانی از اهل حدیث دور هم گرد آمدند و عملاً یکصد حدیث را آوردند و سندهای تمامی احادیث را با هم عوض کردند و متن هر سند را با متن سند دیگری عوض کردند و در مجلس بخاری حضور پیدا کردند و آن‌ها را برایشان عرضه کردند، وقتی کار آن‌‌ها به اتمام رسید و آن احادیث مقلوب را به ایشان عرضه کردند برای شنیدن جواب متوجه او شدند و ایشان هر متنی را کنار سند و هر سندی را با متن اصلی خود برای آن‌ها مشخص کرد و همین باعث شد آن‌ها به فضل او اقرار و اعتراف کنند.
مثال حدیث مقلوب. البته این مثال را برای معلل نیز می‌توان به کار برد: (ما روینا عن إسحاق بن عیسی الطباع قال: حدّثنا جریر بن حازم عن ثابت عن أنس قال: قال رسول‌الله إذا أقیمت الصلاة فلا تقوموا حتى تروني). اسحاق بن عیسی گفته است که من به نزد حماد بن زید رفتم و در مورد این حدیث از ایشان سؤال کردم ایشان گفتند: این حدیث توهمی است که برای ابونضر پیش آمده است، چرا که این حدیث زمانی برای ما نقل شد که همگی در مجلس ثابت بنانی بودیم و حجاج بن ابی عثمان نیز با ما بود و حجاج این چنین برای ما روایت کرد: عن يحيى بن أبی کثیر عن عبدالله بن أبی قتادة عن أبیه أنّ رسول‌الله  قال: (إذا أقیمت الصلاة فلا تقوموا حتی تروني). پس ابونصر گمان کرده: کسی که حدیث را برای ما و در جمع ما نقل کرده است ثابت از انس بوده است. أبونصر همان جریر بن حازم می‌باشد، و خداوند داناتر است.

فصل: خدا را سپاس می‌گوییم که به وعده‌ی خود عمل کردیم و انواع حدیث ضعیف را شرح دادیم .
و اکنون موارد مهمی را متذکر می‌شویم:🔶چنانکه از مباحث پایانی ابن صلاح در بخش ضعیف و تبیین ابن حجر در موردنظر ایشان آوردیم ظاهر امر بیانگر این بود که این انواع فقط مختص ضعیف نیستند و ممکن است بعضی از آن‌ها مربوط به صحیح و یا حسن نیز باشند اما در این جا ابن صلاح آن‌‌ها را مختص ضعیف ذکر کرده و این منافاتی با گفته‌ی قبلی آن‌‌ها ندارد.🔶
1- وقتی حدیثی را که دارای سند ضعیف است مشاهده نمودی، باید بگویی این ضعیف است؛ یعنی حدیث با این سند ضعیف است و نباید بگویی: (هذا ضعیف): «این ضعیف است». و منظورت این باشد که متن حدیث ضعیف است و به مجرد ضعف سند نباید حدیث را ضعیف بدانی، چرا که ممکن است همین حدیث با سند صحیح دیگری روایت شده باشد، بلکه زمانی می‌‌توانی حدیث را ضعیف بخوانی که امامی از ائمه‌ی حدیث حکم کند که سند صحیحی برای این حدیث به اثبات نرسیده است و یا بگوید حدیث ضعیف است و یا الفاظی مانند این را که بیانگر جرح و قدح مفسر باشد بیان کرده باشد ولی اگر [یکی از امامان حدیث] به طور مطلق لفظی را به کار برد ولی در لفظ جرح مفسر وجود نداشت نیاز به توضیح و تبیین دارد که ان‌شاء‌الله تعالی بعداً به آن می‌پردازیم. پس آن را بدان چرا که این مورد از مواردی است که در آن اشتباه پیش می‌آید، و خداوند داناتر است.
2- در نزد اهل حدیث و دیگران تساهل به خرج دادن در سندها جایز است و روایت انواع حدیث‌های ضعیف اما غیر جعلی، بدون توجه و اهتمام به ضعف آن‌ها جایز می‌باشد، البته به شرط این که احادیث در مورد صفات خداوند تعالی و احکام شریعت از حلال و حرام و مواردی از این قبیل نباشند و در موعظه و داستان و فضایل اعمال و سایر فنون ترغیب و ترهیب (تشویق و تنبیه) و سایر مواردی که به عقیده و یا احکام مرتبط و متعلق نباشد روایت احادیث [ضعیف غیر جعلی] را جایز شمرده‌اند.
از جمله کسانی که از او در مورد این جواز سخن صریحی به دست ما رسیده است عبدالرحمن بن مهدی و احمد بن حنبل رضی‌الله‌عنهما می‌باشند.

3- وقتی خواستی حدیث ضعیفی را روایت کنی نگو: (قال رسول‌الله  کذا وکذا): «پیامبر  این چنین و آن چنان گفت». و الفاظی شبیه این را که بر حتمی بودن و جزم گفته از طرف رسول‌الله  دلالت دارند به کار نبر. بلکه فقط بگو: (روي عن رسول‌الله کذا وکذا): «این چنین و آن چنان از پیامبر  راویت شده است». یا (بلغنا عنه کذا وکذا): «این چنین و آن‌چنان از پیامبر  به ما رسیده است». یا (ورد عنه): «از پیامبر وارد شده است». یا (جاء عنه): «از او آمده است». یا (روی بعضهم): «از کسانی روایت شده».


📚مقدمه‌ی ابن صلاح شاهره‌زوری در علوم حدیث 📚



📗 تألیف:
امام الحدیث حافظ ابی عمرو عثمان بن عبدالرحمن الشهرزوری معروف به ابن صلاح
577- 643 هـ- ق دي📗


🌷🌹ترجمه و تعلیق:
مهندس آدم غلامی
جلد اول – شامل 23 فصل 🌷🌹



21- نوع بیستم و یکم: شناخت احادیث جعلی (موضوع)
موضوع به معنای بافته شده و درست شده [جعلی و یا بدلی] می‌باشد. بدان که حدیث موضوع بدترین نوع احادیث ضعیف می‌باشد و روایت کردن آن برای کسی که از موضوع بودن آن مطلع باشد به هیچ عنوان صحیح نیست و روایت آن تنها در صورتی مجاز است که بلافاصله وضعیت [درجه‌ی] آن بیان شود چرا که این نوع، مانند احادیث ضعیفی که از نظر باطنی و ریشه‌ای احتمال درست بودن آن‌ها وجود دارد نیست احادیث ضعیفی [غیر موضوع] که روایت کردن آن‌ها در ترغیب و ترهیب جایز می‌باشد و اگر خداوند بخواهد به زودی به آن می‌پردازیم، و خداوند داناتر است .🔶همان‌طور که قبلا متذکر شدیم حافظ عراقی موضوع را جدا از ضعیف می‌‌داند.🔶
تنها راه شناخت حدیث موضوع یا از طریق اقرار خود راوی بر جعل حدیث است و یا این که راوی اقرار نکند و دیگران از روی قرائتی و با توجه به وضعیت راوی و یا مروی عنه به آن پی ببرند. و احادیث درازی جعل شده‌اند که شناخت آن‌ها از طریق رکاکت الفاظ و یا معانی آن‌ها امکان‌پذیر است. بیشتر کسانی که احادیث موضوع را در چند جلد (مثلا دو جلد) جمع‌آوری کرده‌اند در بسیاری موارد دلیلی برای جعل احادیث آن‌ها وجود دارند و حق آن بود که آن‌ها را به طور کلی در لیست احادیث ضعیف می‌آوردند. وضع‌کنندگان احادیث چندین صنف هستند اما آن‌ها که بیش‌ترین ضرر را به حال امت دارند کسانی‌اند که به زهد و پارسایی منسوبند و با توجه به گمان و نیت خود حدیث جعل کرده‌اند و مردم هم به خاطر اعتماد و اطمینانی که به آن‌ها داشتند جعلیات آن‌ها را پذیرفتند و به همین دلیل اساتید ماهر حدیث علیه این اصناف قیام کردند و از جعلیات آن‌ها پرده برداشتند و خداوند را شکر [می‌گوییم] که این ننگ را از احادیث پیامبر  زدودند.
به ما گفته‌اند [برایمان نقل کرده‌اند] که امام ابوبکر سمعانی چنین گفته است: «بعضی از کرامیه به جایز بودن جعل حدیث در زمینه‌ی ترغیب و ترهیب معتقد هستند».
و جعل‌کنند‌ه‌ی حدیث، گاهی سخنی را از خود می‌گوید و آن را به عنوان حدیث روایت می‌کند و گاهی سخنانی را از بعضی فرزانگان [یا پادشاهان] یا دیگران می‌گیرد و آن را به پیامبر  نسبت می‌دهد (که در این دو صورت جعل حدیث) عمدی است اما گاهی نیز کسی که عادتاً اشتباه می‌کند دچار اشتباه شده و به طور غیرعمدی کاری شبیه به جعل حدیث انجام می‌دهد، چنانکه برای ثابت بن موسی که انسانی زاهد و پارساست در حدیث «من کثرت صلاته باللیل حسن وجهه بالنهار» روی داده است.
مثال: (روينا عن أبي عصمة - وهو نوح بن أبي مريم - أنه قيل له: من أين لك عن عكرمة عن ابن عباس في فضائل القرآن سورة سورة؟ فقال: إني رأيت الناس قد أعرضوا عن القرآن واشتغلوا بفقه أبي حنيفة ومغازي محمد بن إسحاق فوضعت هذه الأحاديث حسبة): «از ابی عصمه، نوح بن ابی مریم برای ما نقل کرده‌اند که از او سؤال شد: چه طوری شما از عکرمه از ابن عباس احادیث فضائل سوره‌های قرآن را سوره به سوره روایت کرده‌ای؟ ایشان جواب داد: وقتی دیدم مردم از قرآن دور شده و به فقه ابو حنیفه و مغازی ابن اسحاق مشغول شده‌اند به همین خاطر این احادیث را جعل کردم. و وضعیت [درجه‌ی] حدیث طولانی و مفصلی که از ابی بن کعب از پیامبر  در فضیلت خواندن سوره‌های قرآنی روایت شده نیز چنین است.
محققی در مورد سندهای این حدیث [ریشه‌ی جعل این حدیث] صحبت می‌کرد تا بدین جا رسید که فردی اعتراف کرده که او و کسان دیگری آن را جعل کرده‌اند و آثار جعل حدیث از طریق او نمایان بود. و حقیقتا واحدی مفسر، و کسانی دیگر از مفسرین در نقل این نوع احادیث در تفاسیرشان، به اشتباه رفته‌‌اند، و خداوند داناتر است.













3️⃣4️⃣اسلاید چهل وسوم ازکتاب مقدمه‌ی ابن صلاح شاهره‌زوری در علوم حدیث کانال 🌹🌷( فَاصْبِرْ صَبْرًا جَمِيلًا ) المعارج (5)🌹🌷 حسبی الله

https://telegram.me/joinchat/BaDcTDv_dWWOp8cSSrduGA


و خداوند داناتر است.













2️⃣4️⃣اسلاید چهل ودوم ازکتاب مقدمه‌ی ابن صلاح شاهره‌زوری در علوم حدیث کانال 🌹🌷( فَاصْبِرْ صَبْرًا جَمِيلًا ) المعارج (5)🌹🌷 حسبی الله

https://telegram.me/joinchat/BaDcTDv_dWWOp8cSSrduGA


📚مقدمه‌ی ابن صلاح شاهره‌زوری در علوم حدیث 📚



📗 تألیف:
امام الحدیث حافظ ابی عمرو عثمان بن عبدالرحمن الشهرزوری معروف به ابن صلاح
577- 643 هـ- ق دي📗


🌷🌹ترجمه و تعلیق:
مهندس آدم غلامی
جلد اول – شامل 23 فصل 🌷🌹


20- نوع بیستم: شناخت مدرج در حدیث
مدرج به چند قسم تقسیم می‌شود: از آن جمله ادراجی است که در حدیث رسول‌الله از طرف بعضی از راویان سند صورت گرفته باشد به طوری که صحابی یا تابعی و ... در انتهای متن حدیث سخنی را از خود گفته باشند و بعدا این گفته‌ی آن‌ها به حدیث ملحق شده باشد و آن فاصله‌ی بین متن اصلی با متن سخن آن‌ها از بین رفته باشد و به عنوان ادامه‌ی حدیث نقل شده باشد و همین باعث شده که قضیه بر کسانی که بر این مسأله واقف نبوده‌اند مشتبه شود و آن‌ها را دچار اشتباه کند و تصور کنند که تمامی متن گفته‌ی رسول‌الله  می‌باشد.
از مثال‌های مشهور این نوع ادراج: آنچه که از ابی خیثمه در مورد تشهد نقل کرده‌اند می‌باشد: عن أبي خیثمة زهیر بن معاویة عن الحسن بن الحر عن القاسم بن مخیمرة عن علقمة عن عبدالله بن مسعود: «أن رسول‌الله  علَّمه التشهد فی الصلاة فقال: قل التحیّات لله ... فذکر التشهد و فی آخره أشهد أن لا إله إلا الله وأشهد أنّ محمداً رسول‌الله، فإذا قلت هذا فقد قضیت صلاتك، إن شئت أن تقوم فقم، وإن شئت أن تقعد فاقعد».
و همچنین آن را ابوخیثمه از حسن بن الحر نیز روایت کرده و همین طور الفاظ «فإذا قلت هذا ...» را تا آخر جمله به حدیث ملحق کرده است در حالی که این قسمت پایانی گفته‌ی ابن مسعود می‌باشد و کلام رسول‌الله  نمی‌باشد. و دلیل آن هم این است که عبدالرحمن بن ثابت بن ثوبان، ثقه زاهد، از روایت حسن بن حر همین‌طور آن را نقل کرده است، اما حسین جعفی و ابن عجلان و دیگران در روایتشان از حسن بن الحر بر ترک این قسمت اضافی در انتهای متن حدیث متفقند [آن را کلام پیامبر  نمی‌دانند] و همچنین تمامی کسانی که از علقمه و از دیگران به نقل از ابن مسعود [حدیث] تشهد را آورده‌اند بر ترک این قسمت اضافی متفقند و شبابه نیز از ابی خیثمه این را روایت کرده و او نیز آن قسمت اضافی را جدا کرده است.
انواع مدرج
اول: یک راوی حدیثی را با دو سند روایت کرده باشد و مطابق با یکی از سندها فقط بخشی از حدیث [متن حدیث] ذکر شده باشد و این راوی بیاید و متن سند دوم را به متن سند اول اضافه کند و متن دو حدیث را فقط با سند اول ذکر کند [و سند دومی را ذکر نکند].
مثال: حدیث ابن عیینة وزائدة بن قدامة عن عاصم بن کلیب عن أبیه عن وائل بن حجر فی صفة صلاة رسول‌الله  و في: آخره: «أنّه جاء فی الشتاء فرآهم یرفعون أیدیهم من تحت الثیاب» در اصل این حدیث فقط شیوه‌ی نماز پیامبر  ذکر شده است و روایت کسی که با همین سند از عاصم بن کلیب حدیث را نقل کرده صحیح می‌باشد که در آن فقط شیوه‌ی نماز پیامبر  را ذکر کرده و بلند کردن دست‌‌ها را از متن حدیث جدا کرده است، و حدیث را با این سند نقل کرده است: عن عاصم عن عبدالجبار بن وائل عن بعض أهله عن وائل بن حجر.
از انواع دیگر مدرج: این که بخشی از متن یک حدیث به متن حدیث دیگری اضافه گردد در حالی که سندشان یکی نباشد مثلا: روایة سعید بن أبي مریم عن مالک عن الزهری عن أنس أنّ رسول‌الله  قال: «لا تباغضوا ولا تحاسدوا ولا تدابروا ولا تنافسوا ... الحدیث» که «ولا تنافسوا» را ابن أبی مریم از متن حدیث دیگری گرفته و در این حدیث آورده است که سند آن چنین است: «مالک عن أبي الزناد عن الأعرج عن أبی هریرة» و متن آن به این صورت است: «لا تحبسّسوا ولا تحسّسوا ولا تنافسوا ولا تحاسدوا»، و خداوند داناتر است.
از انواع دیگر مدرج: این که راوی حدیث را [در یک و یا چند طبقه از سند] از جمعی [دو یا بیش‌تر] که در سندهای خود اختلاف دارند روایت کند و اختلاف آن‌ها در سند روایت شده ذکر نشده و همه‌ی سندهای آن‌ها به صورت یک سند [که بیانگر عدم اختلاف سندهای آن‌ها و اتفاق آن‌ها بر یک سند است] آورده شود. [که این نیز نوعی از ادراج است]. در این صورت روایت حدیث به صورت اتفاق نظر آن‌ها در سند نوعی دیگر از ادراج است.
مثال: روایة عبدالرحمن بن مهدی ومحمد بن کثیر العبدی عن الثوری عن منصور والأعمش وواصل الأحدب عن أبي وائل عن عمرو بن شرحبیل عن ابن مسعود قلت: یا رسول‌الله! أیّ الذنب أعظم؟ ... الحدیث». در حالی که واصل فقط از طریق أبی وائل از عبدالله و بدون ذکر عمرو بن شرحبیل در بین آن‌ها [حدیث را] روایت کرده است، و خداوند داناتر است.

بدان که این نوع ادراج آن هم به طور عمدی در حدیث جایز نیست. و این نوع را ابوبکر خطیب در کتابش موسوم به «الفصل للوصل المدرج فی النقل» به اندازه‌ی نیاز شرح داده است،


📚مقدمه‌ی ابن صلاح شاهره‌زوری در علوم حدیث 📚



📗 تألیف:
امام الحدیث حافظ ابی عمرو عثمان بن عبدالرحمن الشهرزوری معروف به ابن صلاح
577- 643 هـ- ق دي📗


🌷🌹ترجمه و تعلیق:
مهندس آدم غلامی
جلد اول – شامل 23 فصل 🌷🌹



19- نوع نوزدهم: شناخت اضطراب در حدیث
حدیث مضطرب به حدیثی گفته می‌شود که روایات در مورد آن مختلف باشند و کسانی آن را با سندی نقل کنند و دیگران با سندی دیگر که مخالف آن‌هاست روایت کنند و ما حدیث را فقط زمانی مضطرب می‌نامیم که دو روایت از نظر صحت در یک رده باشند اما وقتی که راوی یا [راویان] یکی از احادیث از نظر حفظ قوی‌تر باشد و یا از نظر شاگردی و ملازمت به استاد نزدیک‌تر بوده باشد و یا سایر موارد معتمد ترجیح حدیث را دارا باشد می‌توان یکی از روایات را بر دیگری ترجیح داد و حدیث ارجح را پذیرفت، و در این صورت حدیث را مضطرب نمی‌نامیم و حکم آن، حکم اضطراب نیست. اضطراب ممکن است در متن حدیث باشد و یا در سند حدیث واقع شود و یا در یک راوی [از سند] و یا در جمعی از راویان اضطراب روی دهد و اضطراب موجب ضعف حدیث می‌شود چرا که در اضطراب حس می‌شود حدیث مختل شده و حفظ نشده است. و خداوند داناتر است.
مثال حدیث مضطرب: «ما رویناه عن إسماعیل بن أمیة، عن أبي عمرو بن محمد بن حریث، عن جده حریث، عن أبی هریرة عن رسول‌الله  في المصلی: إذا لم یجد عصاً ینصبها بین یدیه فلیخط خطاً». که بشر بن المفضل و روح بن القاسم از اسماعیل نیز این حدیث را روایت کرده‌اند و آن را سفیان ثوری از اسماعیل از ابی عمرو بن حریث از پدرش از ابی هریره روایت کرده است. و نیز آن را حمید بن الأسود از اسماعیل از أبی عمرو بن محمد بن حریث بن سلیم از پدرش از ابی هریره روایت کرده است. و همچنین آن را وهیب و عبدالوارث از اسماعیل از ابی عمرو بن حریث از جدش حریث، روایت کرده است. و عبدالرزاق چنین حدیث را نقل کرده است: «عن ابن جریج، سمع إسماعیل، عن حریث بن عمار، عن أبي هریرة». [چنانکه پیداست] در این حدیث خاص بیش‌تر از آنچه که ذکر کردیم اضطراب وجود دارد، و خداوند داناتر است.












1️⃣4️⃣اسلاید چهل ویکم ازکتاب مقدمه‌ی ابن صلاح شاهره‌زوری در علوم حدیث کانال 🌹🌷( فَاصْبِرْ صَبْرًا جَمِيلًا ) المعارج (5)🌹🌷 حسبی الله

https://telegram.me/joinchat/BaDcTDv_dWWOp8cSSrduGA


📚مقدمه‌ی ابن صلاح شاهره‌زوری در علوم حدیث 📚



📗 تألیف:
امام الحدیث حافظ ابی عمرو عثمان بن عبدالرحمن الشهرزوری معروف به ابن صلاح
577- 643 هـ- ق دي📗


🌷🌹ترجمه و تعلیق:
مهندس آدم غلامی
جلد اول – شامل 23 فصل 🌷🌹


18- نوع هجدهم: شناخت حدیث معلل
مثال حدیثی که وقتی سندش معلول است متن را زیر سؤال نمی‌برد این است: ما رواه الثقة، یعلی بن عبید، عن سفیان الثوري، عن عمرو بن دینار، عن ابن عمر، عن النبي  قال: «البیعان بالخیار ... الحدیث».
این سند به نقل راوی عدل [متقی جوانمرد] از راوی عدل، متصل است اما در عین حال، سند معلل و غیر صحیح می‌باشد. علت حدیث در این است که سند واقعی حدیث، «سفیان الثوری، عن عبدالله بن دینار، عن ابن عمر» می‌باشد و این توهم از طرف یعلی بن عبید در سند به وجود آمده است و هر چند که هر دو تای آن‌ها [عبدالله و عمرو] راویانی معتبر [ثقه] می‌باشند اما ایشان به جای عبدالله، عمرو را آورده است. امامانی (از شاگردان سفیان) آن را با سندی که گفتیم روایت کرد‌ه‌اند.
مثال علت در متن: حدیثی است که مسلم آن را به طور انفرادی🔶منظور این است که در روایت این حدیث، بخاری با مسلم همراهی نکرده است.🔶 نقل کرده است و آن حدیث انس  می‌باشد که به صراحت قرائت بسم‌ الله الرحمن الرحیم را در سوره‌ی حمد، نفی کرده است و از آن جا که اکثرا لفظ حدیث را چنین روایت کرده‌اند:
(فکانوا یستفتحون القراءة بالحمد لله ربّ العالمین من غیر تعرض لذکر البسملة): «آن‌ها (نماز را) با (سوره‌ی) الحمدلله رب العالمین شروع می‌کردند و در مورد بسم‌الله چیزی نگفتند». کسانی همین حدیث را مبنا قرار داده و روایت مسلم را معلول دانسته‌اند و این [حدیث دوم که از بسم‌الله چیزی نگفته] همان حدیثی است که بخاری و مسلم در صحیحین بر نقل آن متفق هستند و نظرشان بر این بوده است: کسانی که حدیث را با لفظ فوق‌الذکر [لفظ حدیث انس ] آورده‌اند در واقع الفاظ حدیث را با مفهومی که خود برداشت کرده روایت کرده‌اند. به طوری که، از گفته‌ی: کانوا یستفتحون بالحمدلله چنان برداشت کرده‌اند که آن‌ها [ابوبکر و عمر و عثمان  در شروع سوره‌ی حمد] بسم‌الله نمی‌گفته‌اند. بنابراین، با توجه به فهم خود حدیث را روایت کرده و دچار اشتباه شده‌اند، چرا که [اصل حدیث] به این معناست: سوره‌ای از سوره‌های قرآن را که [آن‌ها] در شروع نماز می‌خواندند سوره‌ی فاتحه بوده است، و در آن از بسم‌الله سخنی به میان نیامده است، و علاوه بر این [دلیل و برهان] از انس  نیز چنین حدیثی به ثبوت رسیده است: از ایشان در مورد قرائت بسم الله در نماز [توسط پیامبر ]، سؤال کردند اما ایشان یادآور شدند که در این باره حدیثی را از پیامبر  از بر ندارد، و خداوند داناتر است .
✅ابن حجر در کتاب النکت با ارائه‌ی بحثی مفصل در مورد این حدیث و سندهای مختلف آن قائل به جمع بین احادیث در این زمینه می‌باشد.✅
سپس بدان که علاوه بر آنچه ما یادآور شدیم اسم علت بر عوامل ضعف دیگری نیز اطلاق می‌شود [علت از عوامل ضعف دیگری نیز ناشی می‌شود] که حدیث را از حالت صحت، به حالت ضعف می‌کشانند و آن چنانکه مقتضی اصل لفظ علت می‌باشد، حدیث را از حد عمل و استناد، تنزل می‌دهد و به همین خاطر در کتاب‌های علل الحدیث، مجروح شدن به دروغ و یا غفلت و یا سوء حافظه و مانند این‌ها ـ از انواع جرح رجال ـ بسیار به چشم می‌خورد و ترمذی نسخ را موردی از علل الحدیث خوانده است و کسانی از امامان حدیث، عواملی را که از ارزش حدیث نکاسته و آن را خدشه‌دار نمی‌کنند علت نامیده‌اند، مانند حدیث مرسل کسی که فردی عادل و ضابط آن را به صورت مسند [و متصل] روایت کرده باشد تا جایی که گفته شده: از انواع حدیث صحیح، حدیث صحیح معلول می‌باشد و کسانی نیز گفته‌اند: [حدیث] صحیح شاذ نیز از انواع حدیث صحیح است، و خداوند داناتر است











0️⃣4️⃣اسلاید چهلم ازکتاب مقدمه‌ی ابن صلاح شاهره‌زوری در علوم حدیث کانال 🌹🌷( فَاصْبِرْ صَبْرًا جَمِيلًا ) المعارج (5)🌹🌷 حسبی الله

https://telegram.me/joinchat/BaDcTDv_dWWOp8cSSrduGA

Показано 20 последних публикаций.

324

подписчиков
Статистика канала