🔷کامبیز نوروزی -آیا کمیسیون فرهنگی گره گشاست - قسمت اول
🔶شرق 20 / آبان 96
♦️محموعۀ نقدو بررسی لایحۀ سازمان نظام رسانه ای
پس از طرح انتقادات گسترده روزنامه نگاران و کارشناسان به لایحۀ سازمان نظام رسانه ، آقای وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی اعلام کرد که رسیدگی به این لایحه متوقف شده و برای بررسی و اصلاح ، لایحه به کمیسیون فرهنگی برگشته است .
🔻نکتهء مهم و بسیار قابل توجه آن است که که حتی روزنامه نگاران و کارشناسانی که با اصل لایحه و لزوم وجود چنین سازمانی موافقند نیز انتقادات و ایراداتی مشابه مخالفان دارند . با این تفاوت که موافقان لایحه معتقدند لایحه قابل اصلاح است اما مخالفان لایحه را قابل اصلاح نمی دانند.
اگرچه گفته نشده است که کمیسیون فرهنگی تا چه اندازه و در ابعادی می تواند این لایحه را بررسی مجدد کند. اما فارغ از این اینها ،
🔻اصولاً کمیسیون فرهنگی تا چه اندازه قادر خواهد بود در کاری که قبلاً انجام داده است تجدیدنظر مفید و اصولی داشته باشد و آیا این کمیسیون می تواند گره گشا باشد؟
🔻یکم )اعضای اصلی کمیسیون ، افراد نورسیده و بی تجربه ای نیستند که بخواهیم بگوئیم ضعفهای این لایحه ناشی از بی اطلاعی یا بی تجربگی آنهاست . سوابق و تجربیات ایشان چنان است که باید بگوئیم تنظیم کنندگان و حامیان اصلی لایحه افرادی دانا بوده اند که می دانسته اند چه می نویسند و کمیسیون فرهنگی دولت نیز متوجه محصول نهایی کار خود در مورد این لایحه بوده است . عقلاً و اخلاقاً اشتباه بزرگی است اگر مشکلات متن لایحۀ سازمان نظام رسانه ای را ناشی از ناآگاهی یا بی توجهی بدانیم .در این صورت باید پرسید پس چرا این همه اشکال به این لایحه راه یافته است؟ پاسخ این است:
🔻1-این لایحه بطور آگاهانه مبتنی بر یک نظریۀ معین و مشخص در مورد فعالیت روزنامه نگاری است . محور اساسی و بنیادین این لایحه ، مشتمل است بر "کنترل کامل دولتی بر فعالیت روزنامه نگاری" . این نظریه در 6 محور مهم و اساسی متجلی و در سراسر لایحه توسعه داده شده است که عبارتند از :
🔻-مشروط شدن روزنامه نگاری به اخذ پروانه روزنامه نگاری ؛
🔻 -بنیانگذاری هر سازمان نظام رسانه ای استانی توسط دولت از طریق تشخیص و تعیین روزنامه نگار بودن یا نبودن کسانی که اولین مجمع عمومی سازمان را تشکیل می دهند
🔻 -وجود یک هیأت نظارت با اکثریت افراد دولتی یا غیر روزنامه نگار برای تأئید صلاحیت نامزدهای هیأتهای مدیره؛
🔻-وجود یک هیأت نظارت بر انتخابات با اکثریت افراد دولتی و غیر روزنامه نگار که می تواند نتیجۀ انتخابات را ابطال کند ؛
🔻-وجود یک هیأت رسدگی به تخلفات با اکثریت افراد دولتی و غیر روزنامه نگار که می تواند پروانه روزنامه نگاری را معلق یا ابطال کند؛
🔻-افزایش شرایط احراز سمت مدیر مسئولی مطبوعات و خبرگزاریها با افزودن لزوم اخذ پروانهء روزنامه نگاری برای مدیران مسئول؛
تقریباً همه کسانی که دیدگاه خود را در مورد این لایحه منتشر کرده اند ، اعم از موافق و مخالف ، این قسمتها را نادرست دانسته اند. به عبارت دیگر بخش اصلی اشکالات لایحه ناشی از مبانی نظری این لایحه است که به ترتیب فوق خود را نشان داده است.
🔻2-کسانی که به عنوان مشاور و کارشناس حقوقی یا ارتباطاتی در فرآنید تنظیم و تدوین لایحه همکاری داشته اند ، بر علم و رشته و کار خود مسلط نبوده و متنی مغشوش و نادرست ساخته اند . ساده ترینها و عجیب ترینهایش را مثال می آورم .
🔻مثلاً در این لایحه ، برای اولین مجمع عمومی که به دعوت مدیرکل ارشاد استان تشکیل می شود ، از واژۀ " مجمع عمومی موقت" استفاده شده است . هر ابجدخوان حقوق می داند که در ترمینولوژی حقوق ایران چنین " تأسیس" حقوقی وجود ندارد. آنچه هست مجمع عمومی مؤسس است . مجمع عمومی موقت اصلاً بی معناست.
🔻یا مثلاً در حالی که در لایحه گفته شده است سازمان نهادی غیردولتی است ، در جای دیگری گفته اند رسیدگی به اعتراض علیه بعضی تصمیمات سازمان در دیوان عدالت اداری صورت می گیرد . اگر سازمان ، غیردولتی است اعتراض به تصمیمات آن در دیوان عدالت ممکن نیست .اما اگر دیوان صلاحیت دارد به اعتراض علیه تصمیمات سازمان رسیدگی کند ، پس سازمان نظام رسانه ای یک سازمان دولتی یا چیزی شبیه شهرداریهاست .
🔻مثال دیگر؛ در درصورت تصویب این لایحه چیزی نزدیک به یکصدهزار نفر ، شامل حدود 8000 مدیر مسئول رسانه های دارای پروانه موجود ، به اضافه چندده هزار نفر روزنامه نگار شاغل به علاوه چند ده هزار نفر کارکنان صدا و سیما باید پروانۀ روزنامه نگاری بگیرند در غیر اینصورت رسانۀ آنها نمی تواند فعالیت کنند.اصلاً از نظر اجرایی چگونه چنین چیزی ممکن است؟
🔻3-شتابزدگی در بررسی و تصویب ، مشکل دیگر این لایحه است . مدت رسیدگی به این لایحه در کمیسیون فرهنگی کمتر از سه ماه و حدود 10- 12 جلسه بوده است. در این مدت متن لایحه برای عموم روزنامه نگاران و کارشناسان مرتبط منتشر نشد.👇👇
@kambiznouroozi