شعری از #سعاد_الصباح
من هم میتوانستم
مثل بسیاری از زنان
آینهبازی کنم
میتوانستم قهوهام را در گرمای تختخوابم
جرعهجرعه بنوشم
و حرفهایم را پشت تلفن پی بگیرم
بی آنکه از روزها و ساعتها
خبری داشته باشم
می توانستم آرایش کنم
سرمه بکشم
دلربایی کنم
و زیر آفتاب برنزه شوم
و روی امواج مثل پری دریایی برقصم
میتوانستم خود را به شکل فیروزه و یاقوت درآورم
و مثل ملکهها بخرامم
میتوانستم
کاری نکنم
چیزی نخوانم و ننویسم
و تنها با نورها و لباسها و سفرها سرگرم باشم
میتوانستم
شورش نکنم
خشمگین نشوم
با فاجعه ها مخالفت نکنم
و در برابر رنجها فریاد نزنم
میتوانستم اشک را ببلعم
سرکوب شدن را ببلعم
و مثل همهی زندانیها با زندان کنار بیایم
من هم میتوانستم
تمام سوالات تاریخ را نشنیده بگیرم!
و از عذاب وجدان فرار کنم
من میتوانستم
آه همه غمگینان را
فریاد همهی سرکوبشدگان را
و انقلاب هزاران مرده را ندیده بگیرم
اما من به همهی این قوانین سنتی زنانه پشت کردم...
و #راه_کلمات را برگزیدم
دکتر #سعاد_الصباح
متفکر و فمینیست جهان عرب
http://uupload.ir/files/qjqu_img_20171224_214850_727.jpg@womenwatcher