زندگی می بافم


Kanal geosi va tili: ko‘rsatilmagan, ko‘rsatilmagan
Toifa: ko‘rsatilmagan


حرفت را ناشناس بهم بزن :
https://telegram.me/dar2delbot?start=send_jkNgMpQ

Связанные каналы  |  Похожие каналы

Kanal geosi va tili
ko‘rsatilmagan, ko‘rsatilmagan
Toifa
ko‘rsatilmagan
Statistika
Postlar filtri


چرا این وقت شب بیدارم و پست می نویسم ؟
خانه مامانم اینهای خودم هستیم ؛ من و حبه. حبه پس از کش و قوس های فراوان ساعت 12و نیم شب خوابید .من و خواهری دوتایی نشستیم فیلم آباجان را دیدیم .
حالا فیلم تمام شده - پشیمان نیستم از دیدنش - ، توی اتاق مجردی هایم کنار پسرکم دراز کشیده ام و می خواهم بخوابم .
آخرین باری که اینجا خوابیده ام کی بود ؟ یادم نیست .

قشنگ نیست اینکه یک روزی این اتاق مال خودم تنها بود و حالا پسری دارم که کنارم خوابیده ؟ قشنگه به نظرم !

@zendegimibafam


گفته بودم دارم داستان می نویسم ؟ یکی دو روزی بود که دچار یاس فلسفی شده بودم که این چیزهایی که تو داری می نویسی در حد همان عاشقانه های دخترهای دبیرستانی ست ، شاید کمی نثرت با آنها فرق داشته باشد - از دید خودت البته - ولی داستان همان ست . یک چیزی توی مایه های رمان های فهیمه رحیمی و فریده شجاعی و اینها ، که بهش رمان عامه پسند می گویند که از نظر ادبیات چی ها ارزش چندانی ندارد .

از خودم انتظار دارم که در حد و اندازه های زویا پیرزاد و رضا امیرخانی و بقیه دانه درشت های ادبیات ، بنویسم .دیدم نمی توانم ، داشتم ناامید می شدم که امشب رسیدم به توییت خانم مرشد زاده .خانم نفیسه مرشد زاده از آدمهای محبوب زندگی مجازی من است.

دیدم نوشته اند :
" یک بخشی از مشکل کتابخوانی ایران، نخبگانی هستند که با نگاه حقارت به کتاب همه‌خوان برخورد کردند. در این عکس‌هایی که از کتابخوانی خارج از کشور می‌بینید مردم همه در حال خواندن پروست نیستند! چرا جایزه برای رمان مردم‌پسند نداریم؟

چه بلایی سرِ نویسنده‌های وطنی کتابِ همه‌خوان آمده، نویسنده‌های مردم‌پسند ایرانی کجا هستند که واردات عاشقانه خارجی این قدر زیاد شده؟ مواد خام رمان عامه‌پسند هم تحریم بوده که تولید نداریم."

امیدوار شدم بسی!

#این_را_بیشتر_برای_خودم_نوشتم_که_یادم_بماند

@zendegimibafam


دوستی در مورد تجربیات زمان بارداری پرسیده .راستش این موضوع خیلی گسترده است و نمیشه اینجا در موردش کامل توضیح داد ولی چیز هایی که به نظرم میرسه ایناست :

1. توی نی نی سایت تایپیک های خیلی خوبی راجع به این دوران هست .من خودم تایپیک زایمان طبیعی رو می خوندم و خیلی بهم کمک کرد .در کل نی نی سایت توی این مورد خیلی مفید بود برام . از بازار هم یه برنامه دانلود کرده بودم که تغییرات جنین را ماه به ماه نوشته بود و مراقبت های لازم .از این برنامه ها توی بازار زیاده.
2- از نظر معنوی توصیه کلی اینه که آدم استرس نداشته باشه گفتنش راحته اما من که نتونستم بدون استرس طی کنم اون دوران را ...یه کتاب هست به نام ریحانه بهشتی که خیلی توصیه شده خانم های باردار اعمالش را انجام بدند من نخوندمش اما توی بارداریم قرآن می خوندم برای حبه یا اینکه خوندن سوره والعصر خیلی سفارش شده برای داشتن بچه آروم ...
در کل اینکه توی این دوران مهم اینه که حواسمون به اعمالمون باشه ، به مطالبی که می خونیم ، به فیلم هایی که تماشا می کنیم ، به شنیده هامون ، چون روی جنین اثر میذاره .

اینها به نظرم می رسید فعلا ...حالا اگر دوستان توصیه ای دارند یا کتاب خوبی می شناسند لطفا بگند .


گاهی برنامه عصرانه را تماشا می کنم از شبکه افق .یک بخشی دارند با عنوان شبکه های اجتماعی .نکته بامزه اش اینجاست که توی این بخش معمولا بعضی از پست های کاربران توییتر خونده میشه .شبکه ای که توی کشورمون فیلتره .
خنده دار نیست ؟!

@zendegimibafam


لینک پیام ناشناسی که توی بیوی کانال گذاشتم کار نمی کنه ، تا درست شدن اون یکی ، اگه پیامی داشتین با این پایینی برام فرستید :
👇👇👇
https://telegram.me/harfbemanbot?start=NDMyMzA1OTE1


نشسته ایم پای سریال شبکه دو ؛ سایه بان ، راستی حال و روز سهراب چقدر شبیه ایران این روزهای ماست .
بدبیاری ،غم ، غصه ، نارو خوردن از رفیق ، بدبختی ، مصیبت .
- نفرین کی یقه منو گرفته ؟!
سهراب پرسید .
ما هم این روزها این سوال را خیلی می پرسیم از خودمان : نفرین کی یقه این سرزمین ، یقه مردمش را گرفته ؟!

حتی اگر به نفرین و این حرفها معتقد نباشیم ، باز هم یک جای کار می لنگد. یک جای کار ایراد دارد که تا می آییم از زیر آوار مصیبتی خودمان و دلمان را بکشیم بیرون ، مصیبت تازه ، داغی نو بر سرمان آوار میشود .
کی زندگی روی خوشش را به ما نشان میدهد ؟

یا داریم غم و غصه های زندگی خودمان را بر دوش می کشیم یا وقت خوشی هایمان یادمان می افتد آدمهایی توی این سرزمین غصه دارند . خوشی هایمان هم زیر سایه غم های دیگران رنگ می بازد .

حال و روزمان گفتنی نیست بهر حال !

#نفتکش_سانچی

@zendegimibafam


یک جایی می خوندم برای یاد دادن قناعت یا پس انداز به بچه های زیر هفت سال ، براشون قلک نخرید .
این کار باعث می شه اونها هر چه بیشتر تمایل پیدا کنند به پول جمع کردن و ممکنه در بزرگسالی تبدیل به یه آدم خسیس بشند .

#تربیت_کودک

@zendegimibafam


الان چند دقیقه ای هست که من و سین داریم تلاش می کنیم حبه را قانع کنیم که بچه جان ! اینی که جلویت گذاشته ایم که بخوری و تو لب به آن نمی زنی ، مو ! نیست ، پشمک حاج عبدالله ست .

هنوز که موفق نشده ایم .

#حبه

@zendegimibafam


شام خانه مادرشوهر جان بودیم .تازه رسیده بودیم خانه و حبه را که توی ماشین خوابش برده بود گذاشتم سرجایش و لباس درآورده در نیاورده ! لپ تاپ را روشن کردم تا تلگرامم را چک کنم - آقا بد دردیست این اعتیاد - دیدم توی تلگرام این خبر مثل نقل و نبات پخش شده که تلگرام آزاد شد .

یک جور عجیب و غریبی خوشحال شدم .خوشحالی ام یک مزه ملسی دارد که هم شیرین است و هم تلخ . شبیه معتادی که از زندان آزادش کرده باشند هم خوشحال است بابت آزادیش هم نگران فردا و فرداهاست که باید با خودش بجنگد سر رفتن یا نرفتن به سراغ آن موادکوفتی !

آزاد شدن تلگرام که اینهمه قلبمه سلمبه بافی ندارد ...لپ مطلب اینکه داشتم به دنیای گوشی بدون تلگرام عادت می کردم که نگذاشتند .رفته بودم توی ترک!

جالب تر آنکه وقتی به سین گفتم " تلگرام را خدا آزاد کرد " ، یک نگرانی عمیقی توی چشمهایش خواندم که دلم به حالش سوخت .لابد پیش خودش فکر کرده :کارمون دراومد، باز شروع شد .
طفلکم !

@zendegimibafam


یکبار توی دوره نامزدی سین به من که از دستش کفری بودم گفت : به خاطر یه غلط کسی رو رفوزه نمی کنند ...ردش نمی کنند .نمره بیستش میشه نوزده ،میشه هجده اما رد نمیشه .
این روزها خیلی توی ذهنم این جمله را تکرار می کنم ...به خودم می گویم به خاطر ویژگی هایی که توی سین نیست و تو دلخوری از نبودنشان ،چشمت را روی خوبی هایش نبند .وجودش را زیر سوال نبر ، اخلاق خوبش را انکار نکن ....نیمه پر لیوان را هم ببین لطفا !

#زندگی_مشترک

@zendegimibafam


شرایط کاری سین جوری شده که بیشتر وقت ها خونه نیست .ساعت های طولانی من باید با حبه سر و کله بزنم و اوامرش را اجرا کنم .دیگه فرصت کتاب خوندن رو ندارم ، وقت ورزش کردن و ماسک گذاشتن و زبان خوندن و حتی قرآن خوندن را ندارم .بعد از ظهر های رویاییم رو از دست دادم ، اونقدر خسته میشم که به محض خوابیدن حبه منم سرم رو میذارم روی بالش ، آخ که می چسبه این خواب ها ...
اما هنوز شب ها رو دارم برای خودم .دلم نمی آد بعد از خوابوندن حبه بخوابم ...حس می کنم اگه بیشتر از این ها خودم را ندید بگیرم می میرم ، مرده متحرک میشم ...باید وسط دوی ماراتن زندگیم یه ساعت هایی باشه که بایستم کنار و نفس بگیرم ...میام سر وقت لپ تاپ ، نت گردی می کنم ، تلگرامم را چک می کنم بعد میرم سراغ نوشتن ...یه داستان رو شروع کردم ...اعتراف می کنم کامنت یکی دو تا از شما تشویقم کرد به این کار ....امیدوارم به سرنوشت داستان هایی که توی مجردی نوشتم و نیمه کاره رهاشون کردم دچار نشه .
دارم خیز برمیدارم برای رسیدن به آرزویی که از بچگی باهام بوده .آوردن آدمهایی که توی ذهنم زندگی می کنند روی صفحه های سفید کاغذ ..خلق دنیایی که دوستش دارم !

#روزمره_ها

@zendegimibafam


من با خیلی چیزها توی زندگی ام کنار آمده ام ...الان بعضی ها بل نگیرند از این جمله ام که تو تلاش نمی کنی برای زندگی ات ، تو نمی جنگی ...نه ! منظورم با آن بخش از زندگی ست که هیچ چیزش دست ما نبوده و نیست ...خانواده ای که در آن به دنیا آمده ایم ،شهر مان ، پدر و مادرمان ، قیافه و چیزهایی از این دست که سهم " مقدر " شده هر کدام از ما از زندگی ست .
من با همه این چیزها کنار آمده و پذیرفته ام که همینی که هست .خیلی کم پیش آمده که خودم را با دوستم که بابای پولداری دارد مقایسه کنم و بگویم کاش ما هم پولدار بودیم ، آن وقت خیلی چیزها فرق می کرد ...یا خودم را با فلانی مقایسه کنم به خاطر زیبایی خیره کننده اش و حسرتش را بخورم ...خیلی خیلی کم این اتفاق افتاده .

اما نمی دانم چرا ، واقعا نمی دانم چرا با این ویژگی زبان بسته بودن سین ، محبت کلامی نداشتنش ، هنووووز نتوانسته ام کنار بیایم .هر بار که یک نفر می گوید: شوهرم نوازشم کرد ، شوهرم قربان صدقه ام رفت ، شوهرم فلان حرف را زد یک جووور بدی غمگین می شوم ...یک جور خیلی بد ...یعنی سهم من از عشق ، عشقی که توی رفتار و حرف و نگاه بشود حسش کرد همین بود ؟ هیچی ؟

تنها کاری که می توانم بکنم این است که از خود خدا بخواهم که خدایا !آرامشی به من بده که بپذیرم آنچه را که نمی توانم تغییر دهم ...چقدر خوووب گفته ،دمش گرم !

@zendegimibafam


یک . اووووه ...بالاخره خوابید و سخت ترین کار جهان به سرانجام رسید .
این ساعت های آخر که حبه نمی خوابد و من هم خسته و کلافه میشوم به زن غرغروی بدبین وجودم اجازه می دهم بلند شود و بیاید پشت تریبون و بگوید : چرا آدم با بچه دار شدن اینقدر خودش را گرفتار می کند ؟ چه چیزی قرار است به ما مادرها بدهند در ازای این همه وقت و حوصله و جسم و جانی که برای بچه هایمان می گذاریم ؟
سوال فلسفی عمیقی ست که مادرها همیشه از خودشان می پرسند اما تا به این لحظه کسی به جواب درستی برای آن دست نیازیده ، که اگر دست می یازید نسل بشر منقرض همی می گشت !

دو . بعد ازظهرها می خوابم و این اتفاق مهمی ست اگر بدانی !

جلد چهارم کلیدر را تمام کرده ام و وقت نشده که بروم کتابخانه سراغ جلد بعدیش.آبنبات هل دار را می خوانم از مهرداد صدقی .داستان روان و ساده ای دارد با مایه های طنز ...آدمی که به کلیدر با آن زبان فاخر و دنیای کلمات بکر و تازه اش عادت کرده باشد ، سخت پسند می شود ...آبنبات هل دار کتاب خوبیست اما قدرت پراندن خواب های بعد ازظهرانه را از سرمن یکی ندارد .فقط کلیدر می توانست من را ساعت ها بنشاند پای قصه آدمهایش .

دو .با سین بیشتر از قبل بحث و بگو و مگو میکنیم .سر چیزهای کوچک و سر چیزهای بزرگ .سر کیفیت و کمیت زندگی . من به این چیزهایی که دارم قانعم به شرطها و شروطها و یکی از شرط هایش این است که دلم خوش باشد و محبت ببینم و بیشتر حرف بزنیم باهم و مهمانی برویم و مهمان بیاید خانه مان و ...سین هیچ کدام از اینها به دهانش مزه نمیدهد اگر پول نداشته باشد .سین دنبال پول بیشتر و بیشتر و رفاه مادی است توی زندگی من دنبال معنای زندگیم و معنای زندگی برای من خلاصه می شود توی این جمله که : بیشتر و بیشتر از قبل همدیگر را دوست داشته باشیم و بفهمیم .گور بابای پول !..اختلافات عمیقی باهم داریم انگاری .

@zendegimibafam


و اما عزت نفس بچه ها ؛
گفتیم که تحسین و تشویق نقش زیادی توی تقویت عزت نفس اونها داره .

یه نکته جدید اینکه سعی کنید تحسین و تشویق هاتون فقط برای نتیجه یا یک ویژگی ثابت در بچه ها نباشه .مثلا بابت گرفتن نمره بیست (نتیجه ) یا زیبایی ، داشتن هوش زیاد ( ویژگی ثابت ) اونها را تشویق نکنید .چون باعث میشه بچه ها دست از تلاش بردارند و انگیزه ای برای پیشرفت نداشته باشند.

مثل بچه ای که همیشه بابت باهوش بودن از طرف اطرافیان تحسین میشه .هوش یک ویژگی ثابته که بچه می بینه این ویژگی را داره ، پس برای چه چیز تلاش کنه ؟ هوش بیشتر ؟ در مورد زیبایی هم همین طور .


در عوض بچه ها را تشویق کنید بابت تلاشی که به خاطر رسیدن به یک هدف انجام میدند : آفرین ! تو روز به روز داری توی ریاضی پیشرفت میکنی داری بهتر از قبل میشی ...
آفرین ! بازی فوتبالت خیلی بهتر از قبل شده !

#عزت_نفس
#تربیت_کودک

@zendegimibafam


حبه شیر می خورد ، داشتم به سین می گفتم : بس که حبه شیر می خوره شب ها اصلا نمی تونم بخوابم .تو هم اگه یکی شب تا صبح بچسبه بهت می تونی بخوابی ؟

قبل از اینکه سین جواب بده ، حبه امر خطیر شیر خوردن را رها کرده ، فرمودند : نعع !!

#حبه

@zendegimibafam


شنبه 9دی ماه 96

تا حالا دیدید مردی همین طور که توی خیابون راه میره جلوی ویترین یه مغازه بایسته و بگه : چه پیرهن خوشگلی ! و بره داخل مغازه و اون پیراهن رو بخره ؟

معمولا نههه ...این مدل خرید کردن کار ما خانم هاست .خرید های یهویی و بی برنامه و " خوشم اومد خریدمش " ها ...

یه کتاب جیبی دارم که توش نوشته : اگر درخواستی از آقایان می کنید ، باید به آنها فرصت بررسی بودجه و پیش بینی وقت خرید و تنظیم آن با برنامه ها و نیز بررسی امکان تهیه و .. را بدهید .در غیر این صورت با مخالفت آنها روبرو می شوید .

سین دقیقا این مدلیه .من شب می خوابم صبح پا میشم می گم دلم فلان چیز را میخواد - مثلا -

سین می گه : باشه ...این باشه نه اینکه باشه لباس بپوش بریم بخریم ...باشه یعنی بذار یه حساب کتاب کنم ببینم میشه این ماه بخریمش یا نه ؟ اصلا نیازه فلان چیز را داشته باشیم یا نه ؟ چیزهای مهمتر از اون وجود داره یا نه ؟

تفاوت بین مدل خرید کردن های ما خانم ها و آقایون خیلی زیاده ...علی الحساب فهمیدن همین نکته که مردها اهل خرید کردن های بی برنامه نیستند و وقتی چیزی ازشون می خواهیم باید بهشون فرصت بدیم برای حساب کتاب کردن های خاص خودشون ، کمک زیادی بهمون می کنه که خیلی از دلخوری ها و حرص خوردن ها و اختلافات توی زندگی مشترک پیش نیاد.

#زندگی_مشترک
#خرید_کردن_آقایان

@zendegimibafam


دل به عشقت مبتلا شد ...خووب شد !

#موسیقی

@zendegmibafam


جمعه 8دی ماه 96

بعد از دو روز ، تب تند حبه فروکش کرده ،،، حالا در دوره پسا تبیسم ! ، دوره سرفه و گرفتگی صدا بسر می بریم ، بهانه گیری و بغلیسم ! همچنان هست و همچنان حبه اینجانب را به شکل یک پستانک گنده می بیند و تصور می کند ...خودمانی ترش اینکه چسبیده و ول نمی کند !

آنقدر خسته ام که از دنیا و ما فیهایش فقط یک خواب عمیق چند ساعته می خواهم .لااقل پنج ساعت خواب ، یک سره ، در سکوت و تاریکی ، که خستگی هایم را بشورد و ببرد .

هیچ وقت بلند پرواز نبوده ام، اما حالا ، سقف آرزوهایم زیادی پایین نیست ؟ به کف رسیده .به خواب رسیده فقط !

#روزمره_ها

@zendegimibafam


محمود دولت آبادی توی کلیدر در مورد حس رضایت از خود اینطور می نویسه :

"این را می دانست که میدان به چنین میلی دادن ، چاهی است پیش پا که دمادم عمق بیشتری می یابد .
چاه رضایت از خویش !
در هر قدمت دهان می گشاید و تو سرانجام از او کم می آوری "

این میل را یه نوع بیماری می دونه که اگر در روح انسان زمینه رشد پیدا کنه کشنده است و " روح را چون خوره نابود می کند زیرا که این احساس شیرین ؛
تنبلی و توقع ، تفرعن و خودنمایی ، تحقیر و نارضایی از دیگران را به دنبال می آورد و ستار می کوشید تا در عین باور خود ،باور نیرو و امکان خود ، از این خودرضایی دوری جوید"

#کتابهایی_که_میخوانم
#کلیدر

@zendegimibafam


به وقت زلزله ، زندگی را می زنیم زیر بغلمان و در می رویم .
بی خیال خرت و پرت های خانه ، ریز و درشت هایمان ، پول و فرش و مبل و طلا و چه و چه ، تنها فقط یک پتو بر می داریم و یک دست لباسی که تنمان هست ، بی خیال همه چیز می شویم .
قول های تازه ای به خدا می دهیم .قرارهای نو با خودمان می گذاریم .


شب را که بگذرانیم ، خطر که از بیخ گوشمان بگذرد ، خورشید که دوباره طلوع کند ، به خانه هایمان بر می گردیم - روز از نو ، زندگی از نو - دویدن ها و حرص خوردن هایمان را از سر می گیریم.خودمان را خسته می کنیم برای چیزهایی که قرار است بگذاریم و برویم .

یادمان می رود چه قولی به خدایمان داده ایم ، چه قراری با خودمان گذاشته ایم ، یادمان می رود که زندگی ماهی لیزی ست توی دست هایمان ، سر خوردنی ست ، از دست رفتنی ست ...

چه بد که ذهنمان را گرد و غبار فراموشی می پوشاند ، صد حیف که این شبها از یادمان می رود !

#حرفهای_خیلی_جدی

@zendegimibafam

20 ta oxirgi post ko‘rsatilgan.

269

obunachilar
Kanal statistikasi