🔵 فرآیندهایی که "حجتالاسلام" تولید نمیکنند.
✅ آیت الله سبحانی طلبهها را از کاربرد عنوانِ دانشگاهی "دکتر" پرهیز دادهاند. سه سال پیش نیز وزارت علوم و تحقیقات بخشنامهای صادر کرد و انتساب این عنوان را به طلبههایی که موفق شدهاند از رسالهی سطح چهار خود دفاع کنند، ممنوع دانست. با این حال، دانشآموختهگان حوزه بیشتر دوست دارند که آنان را با این لقب بخوانند. آنان وقتی میهمان برنامههای تلویزیونی هستند و یا حتی قرار است جایی منبر بروند، خود را دکتر معرفی میکنند.
✅ این علاقه نشان میدهد مساله، صرفاً به کار بردن این عنوان نیست و ماجرا قدری عمیقتر است. ساختارهای آموزش در حوزههای علمیه دانشگاهی شدهاند، طلبهها درسهای خود را در قالب ترم و واحد میخوانند( که نه پاس میکنند) و برای نشان دادن توان علمیِ خود رسالهای مینویسند و در همان ادبیات دانشگاهی از آن دفاع میکنند، این فرآیند همان فرآیندی است که دکتر تولید میکند و نه "حجتالاسلام".
✅ واقعیّت آن است که سرگردانی میان عناوین حوزوی و دانشگاهی به معنای بیسامانیِ هویّتِ آموزش در حوزههای علمیّه است. در فرآیند مسلط آموزشهای حوزوی خیلی روشن نیست که قرار است چه اتفاقی بیافتد، "دکتر" تربیت شود یا "حجتالاسلام".
✅ از این که بگذریم، این همه دانشگاه و مؤسسهی علمی-آموزشی که خود را وابسته به حوزهی علمیّه میدانند و "حجتالاسلام"ها را به "دکتر" تبدیل میکنند، مرز میان این عناوین را برداشتهاند. دیگر کمتر طلبهای را میبینید که فقط طلبه باشد. تعداد این مؤسسهها چنان زیاد شده است که میانشان رقابت شدیدی برای جذب اندک طلبههای باقیمانده برقرار است. وضع چنان است که دانشآموزان حوزوی از بخت بیشتری برای ورود به دانشگاهها و مؤسسههای آموزش عالی برخوردارند تا دیگران.
✅ به هر حال، آنچه حضرت آیتالله ناپسند دانسته و آن را منع کردهاند، سویهی ظاهری و نتیجهی فرآیندی است که وجود دارد و بر منطق آموزش در حوزههای علمیه مسلط شده است. واقعیت آن است که طلبه بودن و "حاجآقا" ماندن و "حجتالاسلام" زیستن یک امتیاز تاریخی برای دانشآموختگان حوزههای علمیه بوده است. این عنوانها به دلیل دلالت ضمنی بر کیفیّات اخلاقی دارندگانشان، برای جامعهی ایراني، از عنوانهایی که تنها به نوع و سطح دانش دارندگانشان اشاره دارند خواستنیترند.
✍ مهراب صادقنیا
۹۶/۱۰/۱
@sadeghniamehrab