ليلاصادقى


Kanal geosi va tili: ko‘rsatilmagan, ko‘rsatilmagan
Toifa: ko‘rsatilmagan


شعرها، داستان ها، مقالات و مطالبي كه از سال ٧٦ تا اكنونى نامعلوم قلم زده ام...
www.leilasadeghi.com

Связанные каналы

Kanal geosi va tili
ko‘rsatilmagan, ko‘rsatilmagan
Toifa
ko‘rsatilmagan
Statistika
Postlar filtri


شعر: لیلا صادقی
تصویر: کیوان مهجور
از کتاب: گریز از مرکز
@LS_leilasadeghi


گاهی شعارها دیگر معنای تحت اللفظی خود را ندارند و با گفتن مرگ بر فلان، هیچکس منتظر مرگ هیچکس نیست. این شعار معنای استعاری دیگری را بر دوش می کشد و آن انتقاد از عملکردهایی است که ممکن نشده! انتظار مردم این بود که برای گرفتن رای از مردم دست کم کسی بر کرسی بنشیند که شهامت یکی از این دو کار را داشته باشد:
الف. «گسترش» حیطه اختیارات واقعی قوه مجریه بعد از انتخابات.
ب. توضیح حیطه اختیارات «واقعی» قوه مجریه قبل از انتخابات.

@LS_leilasadeghi


بادبادک یکم- لیلا صادقی



چراغی که اتاقم را روشن می کند
از سقف آویزان می شود چرا؟



@LS_leilasadeghi


بادبادک دوازدهم - ليلا صادقي
------


در جنگی که سر می‌گیرد از قلب من
برای فتح تنی که اتفاق می‌افتد
به اتفاق می‌افتم
در تکان‌دهنده‌ترین سرزمینی که تن به تن می‌شوم
به خاکستر ققنوس کم می‌شوم
تا ققنوس دیگری که کودکی کند از آتشی که سوختم


فاجعه یعنی تکان‌دهنده از تن‌هایی که ندارد
و هزار سال تنهایی که می‌آید
برای سازی که به اتفاق تو با من
می‌میرد از نسلی به نسلی در سینه‌ام
و غنیمت این جنگ رازی است
که اتفاق می‌افتد

#شعر
@LS_leilasadeghi


alefma dan repost
سخنرانی دكتر عبدالرحمن نجل رحيم
شب چهارم هزار و یک شب الفما
با موضوع "شاملو در تلفيق دردهای جسمانی و عاطفی"
پنج‌شنبه 7 دی‌ماه ١٣٩٦
الفما: الفبا و ما و ادبیات
@alefma


alefma dan repost
سخنرانی دكتر عبدالرحمن نجل رحيم
شب چهارم هزار و یک شب الفما
با موضوع "شاملو در تلفيق دردهای جسمانی و عاطفی"
پنج‌شنبه 7 دی‌ماه ١٣٩٦
الفما: الفبا و ما و ادبیات
@alefma


خوانش شعر «حکایت» اثر احمد شاملو با رویکرد شعرشناسی شناختی

لیلا صادقی


چکیده
نظریة شعرشناسی شناختی نظریه‌ای دربارة ادبیات ارائه می‌دهد که بر زبان متون ادبی و نوع چیدمان واحدهای زبانی مبتنی است و همچنین، بر شگردهای زبان‌شناسی‌ شناختی ازجمله استدلال قیاسی استوار است. بر اساس چارچوب نظری مارگریت فریمن (۲۰۰۰)، هر متن دارای سه سطح نگاشت ویژگی، نگاشت رابطه‌ای و نگاشت نظام است. در سطح اول، دریافت شباهت میان اشیاء بررسی می‌شود. در سطح دوم، روابط میان اشیاء واکاوی می‌شود و در سطح سوم، تشخیص الگوهای موجود به‌واسطة روابط میان اشیاء که امکان تعمیم را برای ساختار بسیار انتزاعی‌تر ایجاد می‌کند. در این پژوهش، برای بررسی عملکرد این نظریه، به بررسی شعری از احمد شاملو می‌پردازیم. این مقاله درصدد یافتن پاسخ این پرسش است: نظریة شعرشناسی شناختی چگونه می‌تواند به‌مثابة یک نظریة ادبی مناسب برای تحلیل سازمند و خوانش اثر عمل کند؟ فرضیة مقاله این است که هر نظریه‌ای باید دارای هفت معیار باشد که به‌مثابة نظریه‌ای مناسب تلقی شود و شعرشناسی شناختی ابزار قدرتمندی برای ایجاد تمایز میان کارکرد زبانی و کارکرد شعری فراهم می‌کند و مهارت‌های عمومی نگاشت که توانایی‌ شناختی را برای تولید و تفسیر استعاره تشکیل می‌دهند، از پایه‌های این نظریه هستند که می‌توانند بینش‌ها و محدودیت‌های نقد ادبی سنتی را روشن کنند. همچنین، کاربرد شعرشناسی شناختی می‌تواند سبک ادبی را مشخص و ارزیابی کند. هدف اصلی پژوهش، نشان دادن چگونگی تفاوت میان زبان و ساختار شعر با زبان روزمره یا دیگر ژانرهاست و اینکه چگونه خوانش نظام‌مند هر شعری، با توجه به «نگاشت نظام»، رخ می‌دهد.

ادامه متن
http://lrr.modares.ac.ir/article_770.html

@LS_leilasadeghi


ها _ لیلا صادقی


هوا
خاك
قهوه
همه چيز به يك باد
نفس مي شود
به يك باد
قفس مي شود
خاورمیانه را سر میز صبحانه بدون شیر و شکر
نعره می کشد و گورخری سهم این نقطه از جهان
برای دویدن
دریدن
به باد
خون می شود اسم دیگرش
هوا
خاک
آب
گزارش زندگی میانه ماست خاور
از بادیم و به باد
در
ه
ه ه ه
ه ه
هوا هاي آقا!
آدمي اينجا هست كه مي خواهد
آ آ آ
و زندگی کند تا
شش ها نمی رسند به ابر ها نمی رسند به لب های کسی که فقط جمع ببندد و بگوید ما آدم ها همه با هم یک نفس می خواهیم
آ
و زندگی کنیم تا
که منع آدم
از حوا بود
نه از گندم
نه از آب
نه از اول که کلمه بود
نه از آخر که می چرخد در فنجان و برمی گردد به باد
انگشت می زنیم قلبش را که می شود تهران
آرزو می کنیم
ها
هوا
آ



@LS_leilasadeghi


شب سوم _ ليلا صادقي


من شدیداً اعتراض دارم
نسبت به این آبی که هورت می‌کشی بالا
شنا کن، برقص، دست و پا نمی‌زنی چرا
من از گلوی تو حرف می‌زنم
ماهی قرمز کوچکی افتاده توی مغزم
زم زم زمه می‌کند آب آب

من شدیداً دلتنگم
وقتی گاز می‌زنی نیمی از نان را
آن طرف‌تر، نیم دیگرش گرسنه می‌ماند
چرا همیشه در را که می‌بندم
قفس می‌شود کبوتری توی سینه‌ام
و دقیقاً همان لحظه‌ای که داد می‌کشم
جنازه‌ای از حرف‌هایم بلعیده می‌شود با آب دهانم
ها کن، ها، هوای تو سرد است
و سرد یعنی من شدیداً اعتراض دارم
چرا همیشه آمدنت از آن سوی من می‌رود
درست همان لحظه‌ای که دوستم زم زم زمه می‌کنم دارم
شنا کن، برقص، دست و پا نمی‌زنی چرا
دقیقاً همان وقتی که قلپ قلپ خفه می‌شوم از مرگم


@LS_leilasadeghi


بادبادك بيستم - ليلا صادقي


ریشه‌هایی پاره می‌کند پایم را که فرو تن می‌دهم به خاک
یک درخت انگور حامله‌ام

بیرون می‌زند شاخه‌هایش از دستم
رسته‌ام
آراسته‌ام از عرایس شعری که مجنونِ از سر افتاده‌
تاده‌ به پای لیلی که مو نمی‌زند با شب
ایستاده‌ام را نه از اختیار
بریده‌ام از دانه‌های انگور که نارس
نمی‌رسی به شب
برهنه از غمی که بریده‌ می‌شوم از سر
مویه می‌کنی از مویی که گم می‌کنم تو را
مجنونی که خضر می‌شوی از سیاهی راه
خون می‌شود عاشقانه‌ترین حرف‌های خاک

همیشه جنگ از ذهن نیزه شروع می‌شود
شبیخون می‌زند به درختی که خم
جنینی که می‌میرد در قلبم
از دست‌هایی که نارس به دانه‌های انگور
از دسته‌ی تیشه‌ای که درخت می‌شوم
به پای لیلی که فرو تن می‌دهد به خاک
یک درخت انگور حامله‌ام

@LS_leilasadeghi


كانال فرهنگى-هنرى «با خانه مان» dan repost
Video oldindan ko‘rish uchun mavjud emas
Telegram'da ko‘rish
شعرخوانی لیلا صادقی در چيدمان نمايشگاه چندرسانه اي "باخانه مان"، واكنش هنرمندان و اهالي قلم به آسيب هاي اجتماعي و بي خانماني، ۱۸ آذر در گالري ٢ فرهنگسراي نياوران


@baa_khaaneh_maan


شعر: لیلا صادقی
تقدیم به بی خانمان ها


كانال فرهنگى-هنرى «با خانه مان» dan repost
با شعرهایتان به چيدمان چندرسانه اي "باخانه مان" بیایید و بر دیوار شعر بنویسید، از ١٧ تا ٢٠ آذر در گالري ٢ فرهنگسراي نياوران

┏━•••••••••••━┓
@baa_khaaneh_maan


كانال فرهنگى-هنرى «با خانه مان» dan repost
فردا افتتاحيه رويداد دوم باخانه مان است. برنامه شعرخواني و داستان خواني لغو شد. غصه دار از شرايط موجود مشغول جمع كردن كارتن بودم از چند مغازه كه ببرم به ديوار بچسبانم و دست كم شعرنويسي روي ديوار داشته باشيم و در حين رد شدن از خط عابر زني مسن از كنارم رد شد و گفت كثافت. بغضي آمد از جنس همان بغضي كه يك بي خانمان سر چهار راه جوراب مي فروشد و راننده به سرعت شيشه را بالا مي كشد كه با چشم هاي جوراب فروش مواجه نشود يا وقتي يك دستفروش سوار اتوبوس مي شود و راننده با لحني تند دستور مي دهد كه پياده شود و همه مسافران رو برمي گردانند و به پشت شيشه ها نگاه مي كنند و دست آخر دستفروش با بغض از اتوبوس پياده مي شود.


در چيدمان نمايشگاه چندرسانه اي "باخانه مان"، واكنش هنرمندان و اهالي قلم به آسيب هاي اجتماعي و بي خانماني با ما باشيد، از ١٧ تا ٢٠ آذر در گالري ٢ فرهنگسراي نياوران

┏━•••••••••••━┓
@baa_khaaneh_maan


كانال فرهنگى-هنرى «با خانه مان» dan repost
در حين كار براي چيدمان نمايشگاه چندرسانه اي "باخانه مان"، واكنش هنرمندان و اهالي قلم به آسيب هاي اجتماعي و بي خانماني، از ١٧ تا ٢٠ آذر در گالري ٢ فرهنگسراي نياوران

┏━•••••••••••━┓
@baa_khaaneh_maan


گفت و گوی مهرداد رحیمی مقدم با لیلا صادقی

ادبیات دیجیتال فرزند این زمانه است
مجله سایپرپژوهی، تیرماه 1396


 
* نخستین آشنایی من با ادبیات دیجیتال از طریق وب‌لاگ نویسی بود که توجهم را به نقش مخاطب در افزودن چیزی به داستان در فضای وب‌لاگ جلب کرد، به‌گونه‌ای که پیام مخاطبان در زیر متن اثر به بخشی از اثر تبدیل می‌شد و خواننده همه را به عنوان داستان می‌خواند. در مجموعه داستان «وقتم کن که بگذرم» (1381) سعی کردم از این تجربه استفاده کنم و داستان‌های کوتاه دنباله‌داری ایجاد کنم که با نقش مخاطب در خواندن تصاویر میان کلمات، فصل‌بندی‌ها و نیز استفاده از عناصر فضاهای مجازی در شکل‌گیری داستان شکل بگیرد. این تجربه را در اثر دیگرم به نام «اگه اون لیلاست، پس من کی‌ام» (1381) ادامه دادم به‌طوری که یکی از داستان‌های مجموعه با ساختار چت نوشته شده و در دیگر داستان‌ها نیز فضاهای خالی بسیاری به لحاظ نقش مخاطب در تکمیل متن ایجاد کردم که نامش را سکوت می‌گذارم و این سکوت نقش بزرگی در شکل‌گیری روایت دارد، اما نمی‌توانم بگویم این کتاب‌ها بهترین تجربه‌ام در حوزه‌ی تأثیر دنیای دیجیتال بر ادبیات بوده‌اند و فکر می‌کنم در ادبیات تجربه‌گرا، همیشه باید تجربه کرد و هیچ تجربه‌ای شاهکار نخواهد بود. اما بعدها پس از کارکردن با دایره المعارف دیجیتالی بریتانیکا، به فکر نوشتن داستانی افتادم که مانند این دایره المعارف شگفت‌انگیز از لینک‌ها و تصاویر و صداهای مختلفی ساخته شده باشد و برای خواندن آن بشود مانند عنکبوتی از یک تار به تار دیگری پرید و مدام در آسمان معلق ماند. برای نوشتن چنین اثری تلاش کردم داستان‌های دیگری را که در این حوزه نوشته شده‌اند، بخوانم و ببینم و با داستان‌های دیجیتال فراوانی آشنا شدم که شبیه ویدئو گیم بودند و احساس کردم ابرداستان نویسی در حد آنچه آرزویم بود، باید به صورت یک کار تیمی انجام شود.

متن کامل
http://leilasadeghi.com/leila-sadeghis-work/interview/1069-interview-cyberpajoohi.html

#مصاحبه
@LS_leilasadeghi


سکوت و مشارکت مخاطب در تکمیل روایت - لیلا صادقی

ســـــ...................
ســــ..........
سـ.....
سکوت به عنوان یک نشانه، با بی‌کلامی، وقفه، خاموشی و بی‌کنشی متفاوت است و درواقع، سکوت آن بی‌کلامی دلالتمندی است که با فقدان گفتار و با غیاب دال، مدلولی را در ذهن شکل می‌دهد. در بسیاری از علوم، سکوت را با مسکوت کردن یا خاموشی خلط کرده‌اند که از آن جمله می‌توان به نظریه‌ی مارپیچ سکوت (1993) در علوم ارتباطات اشاره کرد. اما سكوت خود داراي معنا است و مسئله‌ی اصلي سكوت در گفتمان كشف اين معنا است (كورزون، 1997: 5). درواقع از آنجایی که زبان در مغز انسان و نه در گفتار او شکل می‌گیرد، پس سكوت نه در سطح زبانی بلکه در سطح گفتاری رخ می‌دهد، بدین معنا که با فقدان دال، مدلول در زبان و به عبارتی در مغز ادراک می‌شود و جالب توجه خواهد بود که اگر مطالعات عصب‌شناسی شناختی به این سمت حرکت کند که در زمان حذف دال‌ها، چه تغییری در حرکت سلول‌های عصبی و اتصال سیناپس‌های موجود میان آن‌ها رخ می‌دهد که امکان ادراک مفهوم در مغز مهیا می‌شود.

متن كامل
http://leilasadeghi.com/naghd/note/1068-sokoot-leila.html

#يادداشت
@LS_leilasadeghi


شب سوم از هزار و يك شب الفما، دوم آذر
سخنران: دكتر افسانه كامران
موضوع: نشانه شناسي پرتره شاعران معاصر
@LS_leilasadeghi


alefma dan repost
هزار و یک شب الفما
شب سوم:
موضوع: نشانه شناسی پرتره شاعران معاصر
( تقابل من از نگاه شعر و تصویر)
سخنران: دکتر افسانه کامران
همراه با شعرخوانی حاضران
پنج‌شنبه ۲ آذرماه ۱۳۹۶ ساعت ۱۷ تا ۱۹
@alefma


ریخت- لیلا صادقی


به چمدانی در ایستگاهی که گاهی هست و گاهی نیست
به ریلی که شب را می‌رساند به ریسمان
به کفشی که پشت در مانده می‌شود
به خانه‌ای که بام
بام
و استخوانی که معنی شکست را می‌داند
به شکل هلالی که خیال ماه تمام را کمال می‌بیند
هرلحظه مسافری پیاده می‌شود
با چمدانی
در ایستگاهی
از قطاری
بدون کفش
به سمت پشت بامی که شکست را می‌فهمد
بازی ما تمام نمی‌شود
نوبت توست
بریز خانه را

ادامه شعر را در ويژه نامه «خانه از نگاه هنرمند» بخوانید

http://leilasadeghi.com/leila-sadeghis-work/poem/1065-home-leila-sadeghi.html

20 ta oxirgi post ko‘rsatilgan.

210

obunachilar
Kanal statistikasi